قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۸۶
ای وصل تو را آرزوی دل شده باعث
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸
رسید آن شه، رسید آن شه، بیارایید ایوان را
ابوعلی عثمانی : باب ۵۳ تا آخر
بخش ۱۸ - فصل
و اگر مریدی مبتلا گردد، بجاهی یا معلومی یا صحبت کودکی یا میل بزنی و آنجا شیخی نبود که او را دلالت کند بر حیلتی که از آن خلاص یابد، اینجا گه، مرید را روا بود که بسفر بیرون شود و از آن موضع تحویل کند تا آن جاه بر خویشتن بزیان آرد که هیچ چیز دل مرید را زیان گارتر از حصول جاه نبود پیش از فرو مردن بشریّت.
هجویری : باب التصوّف
باب التصوّف
قال اللّه تعالی: «وعبادُ الرّحمنِ الّذینَ یَمْشُونَ عَلی الأرضِ هَوْناً خاطَبَهُمُ الجاهلونَ قالوا سلاماً (۶۳/الفرقان).»
نسیمی : اضافات
شمارهٔ ۸
توبه کند کسی که به وقت گل از شراب
جامی : لیلی و مجنون
بخش ۵۶ - در بی وفایی عالم و سرعت زوال حیات فانی
گیتی که نشیمن زوال است
محتشم کاشانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۹
این بستر خستگی که انداخته‌ام
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۵
چون با غم عشق تو دلم ساز گرفت
طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵
در محبت سست بنیادیم چون قصر حباب
اسدی توسی : گرشاسپ‌نامه
در مردانگی گرشاسب گوید
ز کردار گرشاسب اندر جهان
نصرالله منشی : باب الملک والطائر فنزة
بخش ۱ - باب پادشاه و فنزه
رای گفت برهمن را: شنودم مثل کسی که دشمنان غالب و خصوم قاهر بدو محیط شوند و مفزع و مهرب از همه جوانب متعذر باشد و او بیکی ازیشان طوعا او کرها استظهار جوید و با او صلح پیوندد، تا ازدیگران برهد و از خطر ومخافت ایمن گردد، و عهد خویش در آن واقعه با دشمن بوفا رساند، و پس از ادراک مقصود در تصون نفس برحسب خرد برود، و بیمن حزم و مبارکی خرد از دشمن مسلم ماند. اکنون بازگوید داستان اصحاب حقد و عداوت که ازایشان احتراز و مجانبت نیکوتر یا با ایشان انبساط و مقاربت بهتر، و اگر یکی از آن طایفه گرد استمالت برآید بدان التفات شاید نمود و آن را در ضمیر جای باید داد یا نه؟
سعدی : مثنویات
شمارهٔ ۱۳
زخم بالای یکدگر بزنند
شاه نعمت‌الله ولی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۲۹
دل تو خلوت محبت اوست
سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۵۵
صدر اسلام زنده گشت و نمرد
انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۳۲ - در نقدی که یکی از امرا در مرثیهٔ سیدابوطالب نعمه بدو کرده بود گوید
به نظم مرثیه‌ای در که چون ز موجب آن
حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۷۷
فکندم دل به کوثر از زلال لعل نوشینش
اقبال لاهوری : پیام مشرق
خیالم کو گل از فردوس چیند
خیالم کو گل از فردوس چیند
فصیحی هروی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵
گرد گلت از رشک عرق می‌بایست
رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره‏
۲۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ کَذلِکَ همچنین جَعَلْناکُمْ أُمَّةً شما را گروهى کردیم وَسَطاً بهینه گزیده، لِتَکُونُوا شُهَداءَ تا گواهان باشید پیغامبران را، عَلَى النَّاسِ بر مردمان از امّتان ایشان، وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً و رسول شما بر شما گواه، وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ و نکردیم ترا آن قبله الَّتِی کُنْتَ عَلَیْها آنک تو اول بر آن بودى إِلَّا لِنَعْلَمَ مگر که بدانیم و به بینیم مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ آن کیست که بر پى رسول میرود مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَیْهِ از آن کس به پس مى‏باز گردد و با پاشنه مى‏نشیند، وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَةً و آن از قبله بقبله گشتن کارى بزرگ و گران بود إِلَّا عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللَّهُ مگر بریشان که اللَّه دل ایشان را راه نمود و بر راستى بداشت، وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِیعَ إِیمانَکُمْ و اللَّه تباه کردن ایمان شما را نیست إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ اللَّه بمردمان مهربان است بخشاینده سخت مهربان‏
کمال‌الدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۲۳۷ - وله ایضا
ای صاحبی که از نفحات شمایلت