فایز دشتی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۶۴
دلا گر زار گریم بر تو شاید
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۸۳
منم آن رند عاشق مطلق
میرزا قلی میلی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۵
او درین نظاره کز تن جان محزون می‌رود
فروغ فرخزاد : ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ...
بعد از تو
ای هفت سالگی
سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۲۸ - کشتین گیر
شوخ کشتین گیر با من مشق پیچ و تاب کرد
ترانه های کودکانه : بخش اول
پاشو پاشو کوچولو
پاشو پاشو کوچولو
عرفی شیرازی : رباعیها
رباعی شمارهٔ ۸۳
جمعی به درت گریه و آه آوردند
رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره‏
۳۷ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ الایة... این آیت در شأن صهیب بن سنان الرومى آمده است. مردى بود از جمله صحابه از عرب ابن نمر بن قاسط کنیت وى ابو یحیى دو پسر بود او را یکى حمزه نام، و یکى یحیى، و مصطفى او را باین کنیت خواند، بکودکى در غارت بدست روم افتاد، در میان ایشان بالید، وى را بدان رومى خواندند. عمر خطاب وصیت کرد تا وى بر او نماز کرد رسول خدا وى را دوست داشت و از وى راضى مرد، آن گه که بر رسول خدا مى‏آمد بهجرت، مشرکان وى را در راه بگرفتند، قصد کردند که وى را بکشند یا باز گردانند، آنچه از مال دنیا با خود داشت فرا ایشان داد، و آنچه بخانه داشت نشان فرا داد تا بستدند، و خویشتن را ازیشان باز خرید اسلام را، و هجرت را برسول خدا آمد بوى. در خبر آورده‏اند که چون پیش وى آمد مصطفى او را گفت: «صهیب ربح البیع ربح البیع»، و گفته‏اند که مشرکان او را روزگارى در مکه تعذیب کردند، گفت «انى شیخ کبیر فهل لکم ان تأخذوا مالى و تذرونى و دینى، ففعلوا، ثم خرج الى المدینة، فتلقاه ابو بکر و عمر فى رجال، فقال له ابو بکر ربح بیعک ابا یحیى و قرأ علیه هذه الآیة. یشرى و یشترى و یبیع و یبتاع همه یکى است خرید را و فروخت را عرب هر چهار گویند. ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ طلبا لمرضاته، مشرکان صهیب را عذاب میکردند تا مرتد شود، گفت: من پیر مردیم، اگر من با شما باشم هیچ نفعى بشما عاید نگردد و هیچ مضرتى نرسد، مرا بگذارید و مالم فرا گیرید، پس مال ازو بستدند و او مراجعت بمدینه کرد.
عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۸۵
ای شمع! اگرچه مجلس افروختهای
احمد شاملو : ابراهیم در آتش
شبانه
در نیست
سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۸
ای رشک رخ حورا آخر چه جمالست این
نظام قاری : مخیّل‌نامه (در جنگ صوف و کمخا)
بخش ۴ - بر تخت نشستن کمخا و هر یک را از جامها بشغل و عملی وابستن
چو بر تخت سلطان کمخا نشست
ادیب صابر : غزلیات
شمارهٔ ۱۷
آن عهد و وفای ما کجا شد
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ۴۵۵
هر که مدح اندرو اثر نکند
امام خمینی : غزلیات
کتاب عمر
پیری رسید و عهد جوانی تباه شد
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۴۴
چون ببینی آفتاب، از روی دلبر یاد کن
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۴۹
کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته
صفایی جندقی : ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی
بند ۲۶
در داد تن به مرگ چو کارش ز جان گذشت
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۱
ای نفحه ی روحپرور باد صبا
سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۵۶
به دل هر چیز بیند عشق آتشخو بسوزاند