نیر تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۷
در کمالت چه دهم داد سخندانی را جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۸۹۶
تا کی کنم ای دوست به درد تو تحمّل وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۰۳
به طوف کعبه من خاکسار خواهم رفت حزین لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۵۲
ای سینه بنال، ناله کار من و توست قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۱۱۷ - هو معلوم نیست به کی نبشته است
قبله گاها! ابوی مقاما: مرقوم داشته بودید که خدا کشتی آن جا که خواهد برد. فرمودند: راست گفته اید؛ چرا که کشتی ما را در دریای جنگ رومی خدا خواست و برد والا از ما بیشتر هیچ کس حامی دولت روم نبود و به هیچ خاطر نمیرسید که ما خود باین شدت متصدی کفایت رومی شویم، چون خواست خدائی بود عنان اسب ما بدست قدرت ازلی این طرف گشت و پیغام های شما و اصرار محمد آقا رو باین طرف نتیجه بخشید نه آن طرف؛ لکن حالا هم باز منظور ما جز این نیست که تا توانیم رشته صلح را از دست ندهیم و تا ممکن است باز آخر این کار را بصلح و صلاح ختم کنیم؛ چرا که مشغول شدن ما و رومی بهم باعث فراغت کفره روس است که دشمن هر دو دولت است و مزید احتیاط هر دو طرف ازو میشود و در حکم آن است که ما خود العیاذبالله باعث ضعف اسلام و قوت کفر شویم. لهذا لازمه سعی داریم که ان شاءالله درین سفر بزور بازوی غازیان مظفر عهدنامه جدیدی مبسوط و مضبوط در مصالحه دولتین ببندیم و ایلچی بزرگ آنها را با تحف و هدایا بدربار دولت همایون بفرستیم و بفضل و عنایت خدا و باطن ائمه هدی قوت اسلام را از دو طرف زیاد کنیم. لکن هرگاه غرور و نخوت رومی زیاد باشد ناچار و لابد میشویم که تن بجنگ در دهیم و سر بننگ فرو نیاوریم. الحمدالله کار هم پیشرفت دارد و گزارشی که در مقدمه الجیش روی داده در ملفوقه مبارکه به ابتهاج و استبشار شما مرقوم شده است. والسلام غبار همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸
اگر چه نیست ترا هیچ پاس اهل وفاق صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۱۶۱ - علامات الشیخ الکامل
بود بهر چنین شیخی علامات بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۵۱
چاک کسوت فقرم رنگ خنده میریزد بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۵۵
دگر تظلم ما عاجزانکجا برسد سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۱
خورشید تویی و ذره ماییم وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۳۱۰
جانا چه واقعست بگو تا چه کردهایم بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۵
ز بادهایست به بزم شهود، مستی ما کمالالدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۱۱۲ - ایضا له فی صفة الفرس
صوفی نهاد عادت اسبم تو کّلست سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۷
هر که در عاشقی تمام بود مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۹
ماه من مهرپروری که مپرس خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۳
گفتم به ری مراد دل آسان برآورم ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۳
چرخ پنداری بخواهد شیفتن سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۲
خویشتن داری کنید ای عاشقان با درد عشق اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۵۲
ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۶
ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی
شمارهٔ ۷
در کمالت چه دهم داد سخندانی را جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۸۹۶
تا کی کنم ای دوست به درد تو تحمّل وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۰۳
به طوف کعبه من خاکسار خواهم رفت حزین لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۵۲
ای سینه بنال، ناله کار من و توست قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۱۱۷ - هو معلوم نیست به کی نبشته است
قبله گاها! ابوی مقاما: مرقوم داشته بودید که خدا کشتی آن جا که خواهد برد. فرمودند: راست گفته اید؛ چرا که کشتی ما را در دریای جنگ رومی خدا خواست و برد والا از ما بیشتر هیچ کس حامی دولت روم نبود و به هیچ خاطر نمیرسید که ما خود باین شدت متصدی کفایت رومی شویم، چون خواست خدائی بود عنان اسب ما بدست قدرت ازلی این طرف گشت و پیغام های شما و اصرار محمد آقا رو باین طرف نتیجه بخشید نه آن طرف؛ لکن حالا هم باز منظور ما جز این نیست که تا توانیم رشته صلح را از دست ندهیم و تا ممکن است باز آخر این کار را بصلح و صلاح ختم کنیم؛ چرا که مشغول شدن ما و رومی بهم باعث فراغت کفره روس است که دشمن هر دو دولت است و مزید احتیاط هر دو طرف ازو میشود و در حکم آن است که ما خود العیاذبالله باعث ضعف اسلام و قوت کفر شویم. لهذا لازمه سعی داریم که ان شاءالله درین سفر بزور بازوی غازیان مظفر عهدنامه جدیدی مبسوط و مضبوط در مصالحه دولتین ببندیم و ایلچی بزرگ آنها را با تحف و هدایا بدربار دولت همایون بفرستیم و بفضل و عنایت خدا و باطن ائمه هدی قوت اسلام را از دو طرف زیاد کنیم. لکن هرگاه غرور و نخوت رومی زیاد باشد ناچار و لابد میشویم که تن بجنگ در دهیم و سر بننگ فرو نیاوریم. الحمدالله کار هم پیشرفت دارد و گزارشی که در مقدمه الجیش روی داده در ملفوقه مبارکه به ابتهاج و استبشار شما مرقوم شده است. والسلام غبار همدانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸
اگر چه نیست ترا هیچ پاس اهل وفاق صفی علیشاه : بحرالحقایق
بخش ۱۶۱ - علامات الشیخ الکامل
بود بهر چنین شیخی علامات بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۵۱
چاک کسوت فقرم رنگ خنده میریزد بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۵۵
دگر تظلم ما عاجزانکجا برسد سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۱
خورشید تویی و ذره ماییم وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۳۱۰
جانا چه واقعست بگو تا چه کردهایم بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۵
ز بادهایست به بزم شهود، مستی ما کمالالدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۱۱۲ - ایضا له فی صفة الفرس
صوفی نهاد عادت اسبم تو کّلست سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۷
هر که در عاشقی تمام بود مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۹
ماه من مهرپروری که مپرس خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۳
گفتم به ری مراد دل آسان برآورم ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۳
چرخ پنداری بخواهد شیفتن سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۲
خویشتن داری کنید ای عاشقان با درد عشق اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۵۲
ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۶
ای سرو غنچه لب ز گلستان کیستی