یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۱۸۴ - به حاجی محمد اسمعیل طهرانی نوشته
قبله احباب و قدوه اصحاب حاجی را بنده ام، به شرط حیات و خواست پاک یزدان. پس فردا از خاک درگاه حضرت سلام الله علیه که بوسه جای ماهی تا ماه است رخصت خواهیم یافت. اگر سیر و صروف دارالخلافه میسر گشت شرح حالات قبله مکرم الشان راستین حاجی خان زید اعزازه را شفاها باز خواهم راند، والا از سمنان به عرض حضرت دوست خواهم رسانید. به سلامت و صفای تصوف سوگند که در این چند ساله خوشتر از سبک و سیاق سرکار حاجی خان با عامه مردم از احدی ندیدم شرعا و عقلا سزاوار دعای نصرت و پیروزی است. تا زبان در به دهان جنبد خاموش مپای.
سهراب سپهری : شرق اندوه
شیطان هم
از خانه بدر ، از کوچه برون، تنهایی ما سوی خدا می رفت.
عطار نیشابوری : آغاز کتاب
در فضیلت صدیق رضی الله عنه
سر مردان دین صدیق اکبر
وفایی شوشتری : رباعیات
شمارهٔ ۱۵
در خلقت مرتضی به هنگام وجود
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۴۱۸
چون یادم از آن روی نکو می آید
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۷۸۰
گر نیست آفتاب برین در کمین برف
قاآنی شیرازی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴
دل تو خاره و جسمت حریر را ماند
مولوی : دفتر اول
بخش ۵۱ - مقرر شدن ترجیح جهد بر توکل
زین نمط بسیار برهان گفت شیر
یغمای جندقی : بخش سوم
شمارهٔ ۲۱
فدایت شوم، ارمان رنج ابراهیم و رحمن مایه تاخیر حرکت شد. غالبا این دو سه روزه قاید تقدیر عنانگیر باشد، و بعون خدائی و فرخ سروش استیفای خدمت حاصل گردد. من هرگز از در صورت قرب اندیشی صحبت نگشته ام، و خدام عالی نیز از در دید و درایت بر این خاکسار نگذشته. اجمالا قبل از ملاقات اگر حرفی دو از گوهر و خوی خود عرضه دارم شنعت عقلی تعلق نگیرد. معایب من بر محاسن رجحان دارد، ولی نه آن عیب که ضرر و زیان آن مایه خلل و زلل کار دیگران باشد، تیمارش با خداست اگر عزت دهد آسوده خواهم زیست و اگر خوار دارد چشم حسرتی باز خواهم کرد. دلم میخواست اولاد من نیز اگر عیبی دارند عاید روزگار خود ایشان باشد.
یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۶۳ - به احمد صفائی نوشته
دیشب اسمعیل از در آزمایش نامه دراز دامان فراخ آستین بر فرهنگ پارسی بنیاد افکند، و با آنکه دست و زبانش بدان راه و روش هیچ آشنائی نداشت، پاکیزه و شیوا و دوشیزه و زیبا به پایان برد. فرزندی میرزا جعفر به خواهش من به کاست و فزود و بست و گشاد اینک ترا نگارش کرد. این شیوه هم به کیش دانش اندوزان و هنر آموزان تازه کاری و نوبرشماری است. گروهی انبوه نگارندگان قزوین و ری و گزارندگان اصفهان و جی بر این منش رخت نهاده اند و درین روش سخت ایستاده، و داستان های ژرف پرداخته اند و کاخ های شگرف افراخته. کاش تو هم با آن مایه گرفتاری و کار و گرانباری و تیمار، از راه آزمون خم اندر پشت و خامه در انگشت می کردی.
نظام قاری : غزلیات
شمارهٔ ۲ - خواجه حافظ فرماید
رونق عهد شبابست دگر بستانرا
عطار نیشابوری : بخش نهم
جواب پدر
پدر گفتا که جهلت غالب آمد
محتشم کاشانی : قطعات
شمارهٔ ۶۲ - ایضا در مرثیه
قاضی آن عالم اسرار قدر
فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۰
بگشا به تبسم لب شیرین شکربار
سعدی : غزلیات
غزل ۱۷۳
آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
امیرشاهی سبزواری : غزلیات
شمارهٔ ۲۰
خطت بر لاله تر مشک چین ریخت
ملک‌الشعرای بهار : چهار خطابه
خطابهٔ اول
شاه جهان‌، پهلوی نامدار
فردوسی : پادشاهی شاپور ذوالاکتاف
بخش ۳
به شبگیر شاپور یل برنشست
خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۱۱
از کوی تو ای نگار زاری بردیم
جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۲۲ - حکایت آن راستگوی که از ناراستی کج اندیشان به مسافرت بسیار سخن خود را راست کرد
شنیدم که شاهی به هندوستان