ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٨۶
هیچ دانی کز چه باشد عزت آزادگان ملکالشعرای بهار : کارنامهٔ زندان
حکایت در بخل و امساک
چون به شاهی نشست پور زبیر ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۱۰۱
اگر از جفای محمدعلی شه محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۹۰
شیخ گفت هر قرایی کی در سماع درویشان او بطّال طریقت است. مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۴
آن بندهٔ آواره بازآمد و بازآمد نصرالله منشی : باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی
بخش ۵
و میان من و تو راه محبت بچه تاویل گشاده تواند بود؟ که من طعمه تام و اهرکگز از طمع تو ایمن نتوانم زیست. زاغ گفت: بعقل خود رجوع کن و نیکو بیند یش فکه مرا درایذای تو چه فایده و از خوردن تو چه سیری، و بقای ذات و حصول مودت تو مرا در حوادث روزگار دست گیر، و کرم عهد و لطف طبع تو در نوایب زمانه پای مرد. و از مروت نسزد که چون در طلب مقاربت تو راه دور پس پشت کنم روی از من بگردانی و دست رد بر سینه من نهی که حسن سیرت و پاکیزگی سریرت تو گردش ایام بمن نمود. و هنر خود هرگز پنهان نماند اگر چه نمایش زیادت نرود، چون نسیم مشک که بهیچ تاویل نتوان پوشانید و هرچند در مستور داشتن آن جد رود آخر راه جوید و جهان معطر گرداند . طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۶
تازه شد از روی یار، چشم جدا دل جدا یغمای جندقی : مراثی و نوحهها
شمارهٔ ۳
ماه مدینه از حرم کرد چو راه کربلا کمالالدین اسماعیل : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۷
ای به تو چشم نکویی روشن امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲۷
به چه کار آیدم آن دل که نه در کار تو آید؟ امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )
رخش طلب کرد شه کام گار شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۵
در موج و حباب آب دریاب حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۶۷
جز وصل علاج دل بیچاره ندارم ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۲
بر ره مکر و حسد مپوی ازیراک نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲
در دایره وجود موجود علی است صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۵۲
چه گونه عرضه کنم با تو داستان فراق بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۵
مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می روید امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۹۲
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۲
دنیی دون بی وفا هیچست زرتشت : خرده اوستا
پنج گاه 1. هاونگاه
1 خشنودی اهوره مزدا را : « اَشم وهو . . . » من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم . هاونگاه اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین ! ساونگهی و ویسیه ی اششون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !
شمارهٔ ١٨۶
هیچ دانی کز چه باشد عزت آزادگان ملکالشعرای بهار : کارنامهٔ زندان
حکایت در بخل و امساک
چون به شاهی نشست پور زبیر ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۱۰۱
اگر از جفای محمدعلی شه محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۹۰
شیخ گفت هر قرایی کی در سماع درویشان او بطّال طریقت است. مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۴
آن بندهٔ آواره بازآمد و بازآمد نصرالله منشی : باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی
بخش ۵
و میان من و تو راه محبت بچه تاویل گشاده تواند بود؟ که من طعمه تام و اهرکگز از طمع تو ایمن نتوانم زیست. زاغ گفت: بعقل خود رجوع کن و نیکو بیند یش فکه مرا درایذای تو چه فایده و از خوردن تو چه سیری، و بقای ذات و حصول مودت تو مرا در حوادث روزگار دست گیر، و کرم عهد و لطف طبع تو در نوایب زمانه پای مرد. و از مروت نسزد که چون در طلب مقاربت تو راه دور پس پشت کنم روی از من بگردانی و دست رد بر سینه من نهی که حسن سیرت و پاکیزگی سریرت تو گردش ایام بمن نمود. و هنر خود هرگز پنهان نماند اگر چه نمایش زیادت نرود، چون نسیم مشک که بهیچ تاویل نتوان پوشانید و هرچند در مستور داشتن آن جد رود آخر راه جوید و جهان معطر گرداند . طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۲۶
تازه شد از روی یار، چشم جدا دل جدا یغمای جندقی : مراثی و نوحهها
شمارهٔ ۳
ماه مدینه از حرم کرد چو راه کربلا کمالالدین اسماعیل : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۷
ای به تو چشم نکویی روشن امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲۷
به چه کار آیدم آن دل که نه در کار تو آید؟ امیرخسرو دهلوی : مثنویات
شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )
رخش طلب کرد شه کام گار شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۵
در موج و حباب آب دریاب حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۶۷
جز وصل علاج دل بیچاره ندارم ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۹۲
بر ره مکر و حسد مپوی ازیراک نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۲۲
در دایره وجود موجود علی است صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۵۲
چه گونه عرضه کنم با تو داستان فراق بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۵
مدام از کشت امیدم خس و خاشاک می روید امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۹۲
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۲
دنیی دون بی وفا هیچست زرتشت : خرده اوستا
پنج گاه 1. هاونگاه
1 خشنودی اهوره مزدا را : « اَشم وهو . . . » من خستویم که مزدا پرست ، زرتشتی ، دیو ستیز و اهورایی کیشم . هاونگاه اَشون ، رد اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین ! ساونگهی و ویسیه ی اششون ، ردان اَشونی را ستایش و نیایش و خشنودی وآفرین !