سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۵
مرا هوای تو از سر بدر نخواهد شد
مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۸
در دیده به جز اشک به دامن بنماند
مجیرالدین بیلقانی : قصاید
شمارهٔ ۳۶
این خر جبلتان که قدم بر قدم نهند
سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۱۴
رشکم ز گفتگوی تو خاموش می کند
سعدی : باب هشتم در شکر بر عافیت
حکایت
جوانی سر از رأی مادر بتافت
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۶۵
سبزه خط دود از آن رخسار آتشناک کرد
نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۴
جان به لب تا نرسید از تو به کامی نرسید
ظهیرالدین فاریابی : قطعات
شمارهٔ ۹۷
خدایگان اکابر بهاء دولت دین
جلال عضد : رباعیّات
شمارهٔ ۱۹
تا نادرۀ حسن رخت پیدا شد
امام سجاد علیه‌السلام : با ترجمه حسین انصاریان
دعای 14 ) دعا برای ستم و ستمدیده
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا اعْْتُدِيَ عَلَيْهِ أَوْ رَأَي مِنَ الظَّالِمِينَ مَا لَا يُحِبُّ
سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۳
بهر بر چیدن چو چیدند این بساط
فیاض لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۸۳
ای غنچه چه دلتنگ نشینی خوش باش
سید حسن غزنوی : قصاید
شمارهٔ ۴۲ - در مدح و ستایش بهرام شاه و تهنیت پیروزی او بر سوری گوید
سزد گر جبرئیل آید بر این پیروزه گون منبر
سعدی : باب هفتم در تأثیر تربیت
حکایت شمارهٔ ۸
اعرابیی را دیدم که پسر را همی‌گفت یا بُنَّی اِنَّک مسئولٌ یومَ القیامةِ ماذا اکتَسَبتَ و لا یُقالُ بمن انتسبتَ یعنی تو را خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست.
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ۴٢۶
ز حالم نیست آگه کس که چون من
سعدی : باب هفتم در تأثیر تربیت
حکایت شمارهٔ ۷
یکی را شنیدم از پیران مربی که مریدی را همی‌گفت ای پسر چندان که تعلق خاطر آدمی زاد به روزیست اگر به روزی ده بودی به مقام از ملائکه در گذشتی
سعدی : باب هفتم در تأثیر تربیت
حکایت شمارهٔ ۶
پادشاهی پسری را به ادیبی داد و گفت این فرزند تست، تربیتش همچنان کن که یکی از فرزندان خویش. ادیب خدمت کرد و متقبل شد و سالی چند برو سعی کرد و به جایی نرسید و پسران ادیب در فضل و بلاغت منتهی شدند. ملک دانشمند را مؤاخذت کرد و معاتبت فرمود که وعده خلاف کردی و وفا به جا نیاوردی. گفت بر رأی خداوند روی زمین پوشیده نماند که تربیت یکسانست و طباع مختلف
سعدی : باب هفتم در تأثیر تربیت
حکایت شمارهٔ ۵
پارسا زاده‌ای را نعمت بی کران از ترکه عمان به دست افتاد فسق و فجور آغاز کرد مبذّری پیشه گرفت فی الجمله نماند از سایر معاصی منکری که نکرد و مسکری که نخورد. باری به نصیحتش گفتم ای فرزند دخل آب روانست و عیش آسیای گردان یعنی خرج فراوان کردن مسلم کسی را باشد که دخل معین دارد.
اقبال لاهوری : پیام مشرق
مشو ای غنچهٔ نورسته دلگیر
مشو ای غنچهٔ نورسته دلگیر
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۶۰
گر چه ز خوی نازکت سوخته گشت جان من