صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۶۱
به گلشن چون روی، بنما به گل چاک گریبان را
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۸۲
خشم را روشندلان در حلم پنهان کرده اند
مولوی : دفتر چهارم
بخش ۶۵ - بقیهٔ نوشتن آن غلام رقعه به طلب اجری
رفت پیش از نامه پیش مطبخی
عطار نیشابوری : باب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است
شمارهٔ ۲۸
با درویشان، «کن و مکن» نتوان گفت
جامی : دفتر دوم
بخش ۲۶ - حکایت بر سبیل تمثیل
قطره ای از تموج دریا
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۱۳
سرا پا حیرتم موسی صفت در تیه حیرانی
فروغ فرخزاد : تولدی دیگر
بر او ببخشایید
بر او ببخشایید
باباطاهر عریان همدانی : دوبیتی‌ها
دوبیتی شمارهٔ ۱۴
ته دوری از برم دل در برم نیست
حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۹
هم چنین عمری ست تا دیوانه وار
رشیدالدین میبدی : ۳۸- سورة ص- مکیة
۴ - النوبة الاولى
قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ (۶۷) گوى اى محمد آن خبرى بزرگ است.
عطار نیشابوری : بخش پانزدهم
(۱۲) حکایت سلطان محمود با پیرزن
مگر یک روز محمود نکو روی
فردوسی : پادشاهی نوذر
بخش ۴
سپیده چو از کوه سر برکشید
پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
کعبهٔ دل
گه احرام، روز عید قربان
انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱
گفتم که به پایان رسد این درد و عنا
طغرل احراری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸
غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دارد
اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۴۶۱
واله و شیداست جانم در هوای عشق تو
سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - موعظه و نصیحت
ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست
صفی علیشاه : ترجیعات
شمارهٔ ۳
حق داشت پیش از آنکه بود جسم و جوهری
مولوی : دفتر ششم
بخش ۲۷ - قصهٔ احد احد گفتن بلال در حر حجاز از محبت مصطفی علیه‌السلام در آن چاشتگاهها کی خواجه‌اش از تعصب جهودی به شاخ خارش می‌زد پیش آفتاب حجاز و از زخم خون از تن بلال برمی‌جوشید ازو احد احد می‌جست بی‌قصد او چنانک از دردمندان دیگر ناله جهد بی‌قصد زیرا از درد عشق ممتلی بود اهتمام دفع درد خار را مدخل نبود هم‌چون سحرهٔ فرعون و جرجیس و غیر هم لایعد و لا یحصی
تن فدای خار می‌کرد آن بلال
رشیدالدین میبدی : ۴۲- سورة الشورى - مکیه
۳ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: فَما أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا، اى: اموالکم تنفعکم مدة حیاتکم فى الدنیا، و هو نفع یسیر، وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى‏ لِلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. و منافع الآخرة المعدة للمؤمنین المتوکلین، خیر لانه امتع و الذ و ابقى، لانه دائم لا ینقطع، و قیل معناه فَما أُوتِیتُمْ مِنْ ریاش الدنیا فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا لیس من زاد المعاد. و ثواب الآخرة، لا خیر وَ أَبْقى‏ لِلَّذِینَ آمَنُوا فیه بیان ان المؤمن و الکافر، یستویان، فى ان الدنیا متاع لهما یتمتعان بها و اذا صارا الى الآخرة کان ما عند اللَّه خیرا للمؤمن الذى یتوکل علیه و یفوض امره الیه و یفزع الیه بالدعاء فى السراء و الضراء.