امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۳
کار بالای تو تا بالا گرفت
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۲
عاشقان را درد بی مرهم خوش است
فخرالدین عراقی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۲
صلای عشق، که ساقی ز لعل خندانش
خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۵
درد من دلخسته بدرمان که رساند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۱
بار عشقت بر دلم باری خوش است
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۶
اگر جان را حجاب تن ز پیش کار برخیزد
ترانه های کودکانه : بخش اول
آخ جون غذا
اگه می خوای سرحال و زنده باشی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۰
گر چه سرو باغ را بالا خوش است
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۷۹۴
ای باغبان ای باغبان آمد خزان، آمد خزان
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۹
اثری نماند باقی ز من اندر آرزویت
شاه نعمت‌الله ولی : مفردات
شمارهٔ ۲۵
این خرقهٔ چار وصله بگذار
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰۷
در وحدت ذات، گفته گوهرپاشی
اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
مرا سودای او دیوانه دارد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۸
منم و خیالبازی، شب و روز با جمالت
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۱۷
در وفا داری نکردی آنچه می‌گفتی تو نیز
رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره‏
۴۴ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ الآیة... بزبان اشارت محافظت اندر نماز آنست که چون بنده بحضرت نماز در آید، بهیبت درآید، و چون بیرون شود بتعظیم بیرون شود، و تا در نماز باشد به نعت ادب بود، تن بر ظاهر خدمت داشته و دل در حقائق وصلت بسته، و سر با روح مناجات آرام گرفته، المصلى یناجى ربه. بو بکر شبلى رحمة اللَّه گفت اگر مرا مخیر کنند میان آنک در نماز شوم یا در بهشت شوم، آن بهشت برین نماز اختیار نکنم، که آن بهشت اگر چند ناز و نعمت است، این نماز راز ولى نعمت است، آن نزهت گاه آب و گل است و این تماشاگاه جان و دل است، آن مرغ بریان است در روضه رضوان، و ابن روح و ریحان در بستان جانان.
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۷
صفتی ست آب حیوان، زدهان نوشخندت
فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰
چو مهربان مه من جلوه بی نقاب کند
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۶
شب و روز می بنالم ز جفای چشم مستت
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۵
نه مرا خواب به چشم و نه مرا دل در دست