اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۵۷۲
در عشق اگر از کشته شدن مرد بماند
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۳
چنان دل تیر آن ابرو کمان را در نظر دارد
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۹
بد کرد زبانم و بد بی حد کرد
جلال عضد : غزلیّات
شمارهٔ ۱۴۶
باز می ناید دل ما از پریشانی هنوز
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۹۶
ما آشنای خویشیم بیگانگی رها کن
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۷۳۵
به سیر باغ خرامان شد آن نگار امروز
وفایی شوشتری : چند مرثیهٔ دیگر
بند سیزدهم
دگر چو نوبت آن کودک صغیر آمد
حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۱۶۹
پایان ناز او چو به بیگانگی کشید
ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۸۸ - پس از بصره
فی الجمله منتصف شوال سنه ثلث و اربعین و اربعمایه از بصره بیرون آمدیم و در زورق نشستیم از شهر ابله تا چهار فرسنگ که می‌آمدیم از هر دو طرف نهر باغ و بستان و کوشک و منظر بود که هیچ بریده نشد و شاخه‌ها از این نهر به هر جانب باز می‌شد که هر یک مقداری رودی بود. چون به شق عثمان رسیدیم فرود آمدیم برابر شهر ابله و آن جا مقام کردیم، هفدهم در کشتی بزرگ که آن را بوصی می‌گفتند نشستیم و خلق بسیار از جوانب که آن کشتی را می‌دیدند دعا می‌کردند که یا بوصی سلکک الله تعالی.
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۶۵۸
ساقیا، می ده که بیرون سبزه های تر دمید
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۱۳۴
ساری پی دانه سیر می کرد
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶
بسکه خطش سوخت ازغم صددل نومید را
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۶۷
درها همه بسته‌اند الا در تو
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۵
در غم شاه شهیدان زار می باید گریست
میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۲۲۱
اشراق یکی راه فلک ساز کنم
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۹۶
زر به باران ده که تا جان را بری
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۲۲۰
اکنون که تو را امید آزادی خاست
سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۸۱
نقش ابروش به دل، روز فراقی بستیم
سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۶
طوطی روح که دامش قفس ناسوتست
سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۲۳
بی توام ذوق کی از بستر راحت باشد