ادیب الممالک : قصاید
شمارهٔ ۱۴ - مطلع دوم
که میرا گوئیا راندند امشب مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۳۳
سرهای درختان گل رعنا چیدند فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲
این که در سر هوس آن قد رعناست مرا اوحدالدین کرمانی : الفصل الاول - فی الطامات
شمارهٔ ۴
ماییم [و] حدیث زهد و طامات امشب احمد شاملو : دشنه در دیس
پریدن
رها شدن بر گُردهی باد است و ادیب الممالک : قصاید
شمارهٔ ۳۱
ای دوخته بر قد تو دیبای صدارت سلیم تهرانی : مثنویات
شمارهٔ ۲ - مثنوی در باب نابسامانی اوضاع زمان
نبینم خوش زمین و آسمان را سلمان ساوجی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۳
از دوست مرا چون نگریزد چه کنم؟ عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۳۹۷
دوش در صومعه آمد صنم باده فروش ملا احمد نراقی : باب چهارم
فصل - فضیلت و ثواب آشتی و الفت
همچنان که اشاره به آن شد: ضد قهر و دوری از برادران مومن، آشتی و الفت با ایشان است و این از اوصاف جمیله و اعمال فاضله است و ثواب آن بی حد، و فایده آن بی نهایت است. خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰
زخم زمانه را در مرهم پدید نیست نصرالله منشی : باب السنور و الجرذ
بخش ۲ - حکایت گربه و موش
آوردهاند که بفلان شهر درختی بود، و در زیر درخت سوراخ موش، و نزدیک آن گربه ای خانه داشت؛ و صیادان آنجا بسیار آمدندی. روزی صیاد دام بنهاد. گربه در دام افتاد و بماند. و موش بطلب طعمه از سوراخ بیرون رفت. بهرجانب برای احتیاط چشم میانداخت و راه سره میکرد، ناگاه نظر برگربه افگند. چون گربه رابسته دید شاد گشت. در این میان از پس نگریست راسویی از جهت او کمین کرده بود، سوی درخت التفاتی نمود بومی قصد او داشت. بترسید و اندیشید که: اگر بازگردم راسو در من آویزم، و اگر برجای قرار گیرم بوم فرود آید، واگر پیشتر روم گربه در راهست. با خود گفت: در بلاها باز است و انواع آفت بمن محیط و راه مخوف، و با این همه دل از خود نشاید برد. قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - وله ایضاً فی مدحه
این خط بیخطا که به از نافهٔ ختاست میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۶
با خون جگر خاک دل آمیخته باد اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۵
درد عشق آمد دوای درد دل میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۸
دی قاصد نامه ای که از منزل دل اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۵۳
در هیچ سری مایهٔ اسراری نه نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۸
در حضرت دوست خسته جانی خوشتر قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۳
کی دهر حقیقت گل و خس پرسد امیر معزی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹
ای ترک، ز بهر تو دلی دارم و جانی
شمارهٔ ۱۴ - مطلع دوم
که میرا گوئیا راندند امشب مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۳۳
سرهای درختان گل رعنا چیدند فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲
این که در سر هوس آن قد رعناست مرا اوحدالدین کرمانی : الفصل الاول - فی الطامات
شمارهٔ ۴
ماییم [و] حدیث زهد و طامات امشب احمد شاملو : دشنه در دیس
پریدن
رها شدن بر گُردهی باد است و ادیب الممالک : قصاید
شمارهٔ ۳۱
ای دوخته بر قد تو دیبای صدارت سلیم تهرانی : مثنویات
شمارهٔ ۲ - مثنوی در باب نابسامانی اوضاع زمان
نبینم خوش زمین و آسمان را سلمان ساوجی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰۳
از دوست مرا چون نگریزد چه کنم؟ عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۳۹۷
دوش در صومعه آمد صنم باده فروش ملا احمد نراقی : باب چهارم
فصل - فضیلت و ثواب آشتی و الفت
همچنان که اشاره به آن شد: ضد قهر و دوری از برادران مومن، آشتی و الفت با ایشان است و این از اوصاف جمیله و اعمال فاضله است و ثواب آن بی حد، و فایده آن بی نهایت است. خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۰
زخم زمانه را در مرهم پدید نیست نصرالله منشی : باب السنور و الجرذ
بخش ۲ - حکایت گربه و موش
آوردهاند که بفلان شهر درختی بود، و در زیر درخت سوراخ موش، و نزدیک آن گربه ای خانه داشت؛ و صیادان آنجا بسیار آمدندی. روزی صیاد دام بنهاد. گربه در دام افتاد و بماند. و موش بطلب طعمه از سوراخ بیرون رفت. بهرجانب برای احتیاط چشم میانداخت و راه سره میکرد، ناگاه نظر برگربه افگند. چون گربه رابسته دید شاد گشت. در این میان از پس نگریست راسویی از جهت او کمین کرده بود، سوی درخت التفاتی نمود بومی قصد او داشت. بترسید و اندیشید که: اگر بازگردم راسو در من آویزم، و اگر برجای قرار گیرم بوم فرود آید، واگر پیشتر روم گربه در راهست. با خود گفت: در بلاها باز است و انواع آفت بمن محیط و راه مخوف، و با این همه دل از خود نشاید برد. قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - وله ایضاً فی مدحه
این خط بیخطا که به از نافهٔ ختاست میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۶
با خون جگر خاک دل آمیخته باد اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۵
درد عشق آمد دوای درد دل میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۸
دی قاصد نامه ای که از منزل دل اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۵۳
در هیچ سری مایهٔ اسراری نه نشاط اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۲۸
در حضرت دوست خسته جانی خوشتر قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴۳
کی دهر حقیقت گل و خس پرسد امیر معزی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹
ای ترک، ز بهر تو دلی دارم و جانی