میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۵
از شوق تو شاها به جهان آمده ام نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
ماه اگر خوانم رخت را، نیست مه تابان چنین امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۸۵
تغافل کردنت بیفتنهای نیست نصرالله منشی : باب برزویه الطبیب
بخش ۶
در این جمله بدین استکشاف صورت یقین جمال ننمود. با خود گفتم که: اگر بر دین اسلاف، بی ایقان و تیقن، ثبات کنم، همچون آن جادو باشم که برنابکاری مواظبت همی نماید و، بتبع سلف رستگاری طمع میدارد، و اگر دیگر بار در طلب ایستم عمر بدان وفا نکند، که اجل نزدیک است؛ و اگر در حیرت روزگار گذارم فرصت فایت گردد و ناساخته رحلت باید کرد. و صواب من آنست که برملازمت اعمال خیر که زبده همه ادیان است اقتصار نمایم و، بدانچه ستوده عقل و پسندیده طبع است اقبال کنم. عطار نیشابوری : بخش نهم
(۳) حکایت پادشاه که علم نجوم دانست
نجومی نیک میدانست آن شاه اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰
مهر گسل گشت یار، عهد شکن شد حبیب سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در توحید
آراست جهاندار دگرباره جهان را ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۵۰
هنگام سپیده دم خروس سحری مولوی : دفتر سوم
بخش ۲۸ - حکایت
هم چنان کین جا مغول حیلهدان فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۳۱
چو بنهاد بر نامهبر مهر شاه صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۲
بعد مرگ ار بسرم آن بت طناز آید مفاتیح الجنان : اعمال ماه محرم
اعمال روز دهم، روز عاشورا
روز شهادت سیدالشهداء و روز مصیبت و حزن ائمه طاهرین و شیعیان ایشان است و در این روز سزاوار است شیعیان مشغول کاری از کارهای دنیا نگردند و برای خانه خود چیزی ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و عزاداری حضرت امام حسین(علیه السلام) را بر پا کنند و اشتغال به ماتم داشته باشند به صورتی که در ماتم عزیزترین اولاد و اقوام خود اشتغال می ورزند و آن حضرت را به «زیارت عاشورا» که پس از این در باب زیارات بیاید، زیارت کنند و در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت بکوشند و یکدیگر را در مصیبت آن وجود مقدّس به این جملات تعزیت گویند: اوحدی مراغهای : جام جم
در مضمون این کتاب
نامهٔ اولیاست این نامه عطار نیشابوری : بخش نهم
(۷) حکایت دیوانه که اشک میریخت
یکی دیوانه میریخت اشکِ بسیار سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۰۱ - خیمه دوز
خیمه دوز امرد که دارد آسمان را سرنگون واعظ قزوینی : قصاید
شمارهٔ ۳ - در احوال درویشی و ستایش آفتاب عالم آرای سپهر دین حضرت امام محمدتقی «ع »
حشمت از سلطان و، راحت از فقیر بینواست عطار نیشابوری : باب پنجاهم: در ختم كتاب
شمارهٔ ۴۴
زین کژ که به راستی نکو میگردد طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۷۳
چشم پرخون و نگردید دل ما خالی منوچهری دامغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۷ - در مدح ابوحرب بختیار
ساقی بیا که امشب ساقی به کار باشد ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۹۹
بیزحمت مشاطه رخت همچو مهست
شمارهٔ ۲۱۵
از شوق تو شاها به جهان آمده ام نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۵
ماه اگر خوانم رخت را، نیست مه تابان چنین امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۱۸۵
تغافل کردنت بیفتنهای نیست نصرالله منشی : باب برزویه الطبیب
بخش ۶
در این جمله بدین استکشاف صورت یقین جمال ننمود. با خود گفتم که: اگر بر دین اسلاف، بی ایقان و تیقن، ثبات کنم، همچون آن جادو باشم که برنابکاری مواظبت همی نماید و، بتبع سلف رستگاری طمع میدارد، و اگر دیگر بار در طلب ایستم عمر بدان وفا نکند، که اجل نزدیک است؛ و اگر در حیرت روزگار گذارم فرصت فایت گردد و ناساخته رحلت باید کرد. و صواب من آنست که برملازمت اعمال خیر که زبده همه ادیان است اقتصار نمایم و، بدانچه ستوده عقل و پسندیده طبع است اقبال کنم. عطار نیشابوری : بخش نهم
(۳) حکایت پادشاه که علم نجوم دانست
نجومی نیک میدانست آن شاه اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۰
مهر گسل گشت یار، عهد شکن شد حبیب سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در توحید
آراست جهاندار دگرباره جهان را ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۵۰
هنگام سپیده دم خروس سحری مولوی : دفتر سوم
بخش ۲۸ - حکایت
هم چنان کین جا مغول حیلهدان فردوسی : پادشاهی بهرام گور
بخش ۳۱
چو بنهاد بر نامهبر مهر شاه صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۲
بعد مرگ ار بسرم آن بت طناز آید مفاتیح الجنان : اعمال ماه محرم
اعمال روز دهم، روز عاشورا
روز شهادت سیدالشهداء و روز مصیبت و حزن ائمه طاهرین و شیعیان ایشان است و در این روز سزاوار است شیعیان مشغول کاری از کارهای دنیا نگردند و برای خانه خود چیزی ذخیره نکنند و مشغول گریه و نوحه و مصیبت باشند و عزاداری حضرت امام حسین(علیه السلام) را بر پا کنند و اشتغال به ماتم داشته باشند به صورتی که در ماتم عزیزترین اولاد و اقوام خود اشتغال می ورزند و آن حضرت را به «زیارت عاشورا» که پس از این در باب زیارات بیاید، زیارت کنند و در نفرین و لعن بر قاتلان آن حضرت بکوشند و یکدیگر را در مصیبت آن وجود مقدّس به این جملات تعزیت گویند: اوحدی مراغهای : جام جم
در مضمون این کتاب
نامهٔ اولیاست این نامه عطار نیشابوری : بخش نهم
(۷) حکایت دیوانه که اشک میریخت
یکی دیوانه میریخت اشکِ بسیار سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۰۱ - خیمه دوز
خیمه دوز امرد که دارد آسمان را سرنگون واعظ قزوینی : قصاید
شمارهٔ ۳ - در احوال درویشی و ستایش آفتاب عالم آرای سپهر دین حضرت امام محمدتقی «ع »
حشمت از سلطان و، راحت از فقیر بینواست عطار نیشابوری : باب پنجاهم: در ختم كتاب
شمارهٔ ۴۴
زین کژ که به راستی نکو میگردد طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۶۷۳
چشم پرخون و نگردید دل ما خالی منوچهری دامغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۷ - در مدح ابوحرب بختیار
ساقی بیا که امشب ساقی به کار باشد ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۹۹
بیزحمت مشاطه رخت همچو مهست