ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲
به چشم نهان بین نهان جهان را ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۳
ای خواجه ز فکر گور غم میباید غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۵۷ - آداب احرام و دخول مکه
چون به میقات رسد که قافله از آنجا احرام گیرد، اول غسل کند و موی و ناخن بازکند، چنان که جمعه را گفتیم، و جامه دوخته بیرون کند و ازاری و ردایی سپید بربندد و پیش از احرام بوی خوش به کار دارد چون برخیزد که بخواهد رفت، شتر برانگیزد و روی به راه آورد و نیت حج کند و به زبان بگوید، «لبیک، اللهم لبیک، لا شریک لک لبیک، ان الحمد و النعمه لک و الملک، لا شریک لک» و همچنین این کلمات را به آواز عادت می کند و هرکجا بالایی و نشیبی باشد و هر کجا قافله به زحمت به هم می آیند گوید و چون به مکه نزدیک رسد غسل کند. فردوسی : منوچهر
بخش ۱۳
چو آمد ز درگاه مهراب شاد جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۲
در باغ برهنه گشتی ای شاهد شنگ امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴۷
ز تو نعمت است و راحت لب شکرین و رو هم مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۶
خوش آنکه بیتو دامن بر جسم و جان فشانم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۶۰
ای همچو خرد در همه فن سنجیده سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۶۴ - ماهی گیر
شوخ ماهیگیر امشب در کنار آب رفت سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۰
اگر در کوی قلاشی مرا یکبار بارستی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۷۹
عاشقان را مژدهیی از سرفراز راستین یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۵۹ - به میرزا ابراهیم اصفهانی در ری نگاشته
دوری فرخنده دیدارت که با درازی رستاخیز از یک پستان شیرخورده رنج روان رست، و شکنج جان انگیخت. اگر با یاران اصفهان که من بنده را دیرینه خداوندند و سرکار را از در راستی و درستی خواستار و دربند، به رامش روزگزاری و به آرامش شب شمار، سخنی ندارم و گله نیز نمی نگارم، مصرع: گوارا بادت این شادی که داری روزگاری خوش. نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۱۳۶
دربرم یار دلنواز آمد ملا احمد نراقی : باب چهارم
مطلب دوم رذائلی که از جربزه و جهل ناشی می شوند
در بیان سایر انواع رذایلی که از دو جنس مذکور، یعنی: جربزه و جهل بسیط، ناشی می شوند و از متعلقات قوه عاقله اند و آن چند صفت رذیله است. محمود شبستری : گلشن راز
بخش ۵۱ - اشارت به چشم و لب
نگر کز چشم شاهد چیست پیدا ابوعلی عثمانی : باب ۴ تا ۵۲
باب یازدهم - در خوف
قالَ اللّهُ تَعالی یَدْعونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً و طَمَعَاً بوهریره رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ گوید که پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ گفت اندر دوزخ نشود آنک بگرید از بیم خدای تا آنگه که آن شیر که از پستان بیرون آمده باشد باز پستان شود و هرگز دود دوزخ و گَرد جهاد اندر بینی بندۀ مسلمان گِرد نیاید. ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٧۴٢
ای تو هر نقش که با خویش مصور کرده جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۶
چه کارم بی گل روی تو گلزار جهان آید اثیر اخسیکتی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳
با آنکه در میان دل آتش همی زنم سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۷۷
دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند
قصیدهٔ شمارهٔ ۲
به چشم نهان بین نهان جهان را ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۳
ای خواجه ز فکر گور غم میباید غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۵۷ - آداب احرام و دخول مکه
چون به میقات رسد که قافله از آنجا احرام گیرد، اول غسل کند و موی و ناخن بازکند، چنان که جمعه را گفتیم، و جامه دوخته بیرون کند و ازاری و ردایی سپید بربندد و پیش از احرام بوی خوش به کار دارد چون برخیزد که بخواهد رفت، شتر برانگیزد و روی به راه آورد و نیت حج کند و به زبان بگوید، «لبیک، اللهم لبیک، لا شریک لک لبیک، ان الحمد و النعمه لک و الملک، لا شریک لک» و همچنین این کلمات را به آواز عادت می کند و هرکجا بالایی و نشیبی باشد و هر کجا قافله به زحمت به هم می آیند گوید و چون به مکه نزدیک رسد غسل کند. فردوسی : منوچهر
بخش ۱۳
چو آمد ز درگاه مهراب شاد جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۲
در باغ برهنه گشتی ای شاهد شنگ امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴۷
ز تو نعمت است و راحت لب شکرین و رو هم مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۶
خوش آنکه بیتو دامن بر جسم و جان فشانم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۶۰
ای همچو خرد در همه فن سنجیده سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۱۶۴ - ماهی گیر
شوخ ماهیگیر امشب در کنار آب رفت سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۰
اگر در کوی قلاشی مرا یکبار بارستی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۷۹
عاشقان را مژدهیی از سرفراز راستین یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۵۹ - به میرزا ابراهیم اصفهانی در ری نگاشته
دوری فرخنده دیدارت که با درازی رستاخیز از یک پستان شیرخورده رنج روان رست، و شکنج جان انگیخت. اگر با یاران اصفهان که من بنده را دیرینه خداوندند و سرکار را از در راستی و درستی خواستار و دربند، به رامش روزگزاری و به آرامش شب شمار، سخنی ندارم و گله نیز نمی نگارم، مصرع: گوارا بادت این شادی که داری روزگاری خوش. نورعلیشاه : بخش اول
شمارهٔ ۱۳۶
دربرم یار دلنواز آمد ملا احمد نراقی : باب چهارم
مطلب دوم رذائلی که از جربزه و جهل ناشی می شوند
در بیان سایر انواع رذایلی که از دو جنس مذکور، یعنی: جربزه و جهل بسیط، ناشی می شوند و از متعلقات قوه عاقله اند و آن چند صفت رذیله است. محمود شبستری : گلشن راز
بخش ۵۱ - اشارت به چشم و لب
نگر کز چشم شاهد چیست پیدا ابوعلی عثمانی : باب ۴ تا ۵۲
باب یازدهم - در خوف
قالَ اللّهُ تَعالی یَدْعونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً و طَمَعَاً بوهریره رَضِیَ اللّهُ عَنْهُ گوید که پیغامبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ گفت اندر دوزخ نشود آنک بگرید از بیم خدای تا آنگه که آن شیر که از پستان بیرون آمده باشد باز پستان شود و هرگز دود دوزخ و گَرد جهاد اندر بینی بندۀ مسلمان گِرد نیاید. ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٧۴٢
ای تو هر نقش که با خویش مصور کرده جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۶
چه کارم بی گل روی تو گلزار جهان آید اثیر اخسیکتی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۳
با آنکه در میان دل آتش همی زنم سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۲۷۷
دوران تمام گشت اثر بر فلک نماند