مولوی : دفتر پنجم
بخش ۱۱۶ - رفتن این شیخ در خانهٔ امیری بهر کدیه روزی چهار بار به زنبیل به اشارت غیب و عتاب کردن امیر او را بدان وقاحت و عذر گفتن او امیر را
شیخ روزی چار کرت چون فقیر حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۷۱
ما دامن وصل یار داریم رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۱۸ - فکری گیلانی
درویشی صاحب ذکر و بی خویشی نیکوفکر، سالکی رسته و موحدی به تحقیق پیوسته. رندی دانا ومردی بینا. رهروی صادق و رهبری عاشق و این رباعی از افکار اوست: قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳
ز تأثیر محبت سوخت در دل کینه عاشق را صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۷۴
دیگر از پرده برون نغمه طنبور آمد عطار نیشابوری : باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد
شمارهٔ ۹۱
یارب چه نهان چه آشکارا که تویی سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۷
نه همین کوی تو از لوث رقیبان پاک نیست سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷
هر آن خصمی که با من آسمان کرد خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۳
خطت را تا به خون ریزی نشان شد نهج البلاغه : حکمت ها
معیار خلافت
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> وَا عَجَبَاهُ أَ تَكُونُ اَلْخِلاَفَةُ بِالصَّحَابَةِ وَ اَلْقَرَابَةِ امام خمینی : رباعیات
پریشان
تا تکیه گهت عصایِ برهان باشد صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۴
دوستان با که دهم شرح پریشانی خویش غروی اصفهانی : مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام
شمارهٔ ۱۴ - فی رثاء المظلوم سید الشهداء سلام الله علیه
ای به میدان وفا از دل و جان کرده نثار رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۲۴ - النوبة الاولى
قوله تعالى: ما یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِکُمْ چه کار دارد و چه کند خداى بعذاب کردن شما، إِنْ شَکَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ اگر خداى را منعم دانید و او را استوار گیرید، وَ کانَ اللَّهُ شاکِراً عَلِیماً (۱۴۷) و خداى سپاس دار است داناى همیشهاى. لا یُحِبُّ اللَّهُ دوست ندارد خداى، الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ سخن گفتن ببدى، إِلَّا مَنْ ظُلِمَ مگر کسى که بر وى ستم کنند، وَ کانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً (۱۴۸) و خداى شنواست داناى همیشهاى اى. خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۴
ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری ابن یمین فَرومَدی : غزلیات
شمارهٔ ۹۵
آندم که مرا فرقت آن لعبت چین بود سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - پند و اندرز
به نوبتاند ملوک اندرین سپنج سرای غزالی : رکن دوم - رکن معاملات
بخش ۷۲ - باب اول
بدان که امر معروف و نهی از منکر واجب است و هرکه به وقت بی عذری بماند عاصی است. خدای تعالی می گوید، «و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» فرمان می دهد و می گوید که باید از شما گروهی باشند که کار ایشان آن بود که خلق را به خیر دعوت کنند و معروف بفرمایند و از منکر باز دارند و این دلیل است که فریضه است، ولیکن فرض کفایت است که چون گروهی بدین قیام کنند کفایت باشد، اما اگر نکند همه خلق بزهکار باشند. نهج البلاغه : نامه ها
نامه به مردم کوفه برای شرکت در نبرد جمل
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى أهل الكوفة عند مسيره من المدينة إلى البصرة </strong> رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۵۱ - حسین کاشی رحمة اللّه علیه
و هُوَ مولانا حسین بن حسن از اکابر علما و اماجد فضلا و اعاظم عرفا بوده. دست ارادت به جناب شیخ ابوالوفای خوارزمی که از مشایخ سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه بوده، داده است و حسب الاجازهٔ وی پا در بیابان سیر وسلوک نهاده. به یمن همت وی طی مقامات طریقت و تحصیل معارف حقیقت کرده. تألیفات و تصنیفات دلپسند دارد. از جمله: شرحی مسمی به جواهرالاسرار بر مثنوی جناب قطب المحققین و فخر العارفین مولانا جلال الدین محمد مولوی رومی نگاشته و در سنهٔ ۸۳۹ رایت سفر آخرت افراشته. از اشعار آن جناب است:
بخش ۱۱۶ - رفتن این شیخ در خانهٔ امیری بهر کدیه روزی چهار بار به زنبیل به اشارت غیب و عتاب کردن امیر او را بدان وقاحت و عذر گفتن او امیر را
شیخ روزی چار کرت چون فقیر حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۷۱
ما دامن وصل یار داریم رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۱۸ - فکری گیلانی
درویشی صاحب ذکر و بی خویشی نیکوفکر، سالکی رسته و موحدی به تحقیق پیوسته. رندی دانا ومردی بینا. رهروی صادق و رهبری عاشق و این رباعی از افکار اوست: قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳
ز تأثیر محبت سوخت در دل کینه عاشق را صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۴۷۴
دیگر از پرده برون نغمه طنبور آمد عطار نیشابوری : باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد
شمارهٔ ۹۱
یارب چه نهان چه آشکارا که تویی سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۷
نه همین کوی تو از لوث رقیبان پاک نیست سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۷
هر آن خصمی که با من آسمان کرد خیالی بخارایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۳
خطت را تا به خون ریزی نشان شد نهج البلاغه : حکمت ها
معیار خلافت
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> وَا عَجَبَاهُ أَ تَكُونُ اَلْخِلاَفَةُ بِالصَّحَابَةِ وَ اَلْقَرَابَةِ امام خمینی : رباعیات
پریشان
تا تکیه گهت عصایِ برهان باشد صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۴
دوستان با که دهم شرح پریشانی خویش غروی اصفهانی : مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام
شمارهٔ ۱۴ - فی رثاء المظلوم سید الشهداء سلام الله علیه
ای به میدان وفا از دل و جان کرده نثار رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۲۴ - النوبة الاولى
قوله تعالى: ما یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِکُمْ چه کار دارد و چه کند خداى بعذاب کردن شما، إِنْ شَکَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ اگر خداى را منعم دانید و او را استوار گیرید، وَ کانَ اللَّهُ شاکِراً عَلِیماً (۱۴۷) و خداى سپاس دار است داناى همیشهاى. لا یُحِبُّ اللَّهُ دوست ندارد خداى، الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ سخن گفتن ببدى، إِلَّا مَنْ ظُلِمَ مگر کسى که بر وى ستم کنند، وَ کانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً (۱۴۸) و خداى شنواست داناى همیشهاى اى. خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۵۴
ای مهر ماه روی ترا زهره مشتری ابن یمین فَرومَدی : غزلیات
شمارهٔ ۹۵
آندم که مرا فرقت آن لعبت چین بود سعدی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - پند و اندرز
به نوبتاند ملوک اندرین سپنج سرای غزالی : رکن دوم - رکن معاملات
بخش ۷۲ - باب اول
بدان که امر معروف و نهی از منکر واجب است و هرکه به وقت بی عذری بماند عاصی است. خدای تعالی می گوید، «و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» فرمان می دهد و می گوید که باید از شما گروهی باشند که کار ایشان آن بود که خلق را به خیر دعوت کنند و معروف بفرمایند و از منکر باز دارند و این دلیل است که فریضه است، ولیکن فرض کفایت است که چون گروهی بدین قیام کنند کفایت باشد، اما اگر نکند همه خلق بزهکار باشند. نهج البلاغه : نامه ها
نامه به مردم کوفه برای شرکت در نبرد جمل
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى أهل الكوفة عند مسيره من المدينة إلى البصرة </strong> رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۵۱ - حسین کاشی رحمة اللّه علیه
و هُوَ مولانا حسین بن حسن از اکابر علما و اماجد فضلا و اعاظم عرفا بوده. دست ارادت به جناب شیخ ابوالوفای خوارزمی که از مشایخ سلسلهٔ علیهٔ ذهبیه بوده، داده است و حسب الاجازهٔ وی پا در بیابان سیر وسلوک نهاده. به یمن همت وی طی مقامات طریقت و تحصیل معارف حقیقت کرده. تألیفات و تصنیفات دلپسند دارد. از جمله: شرحی مسمی به جواهرالاسرار بر مثنوی جناب قطب المحققین و فخر العارفین مولانا جلال الدین محمد مولوی رومی نگاشته و در سنهٔ ۸۳۹ رایت سفر آخرت افراشته. از اشعار آن جناب است: