فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۰
هر رأی که با دادن سیم آوردند ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۳
دل بسته آن طره عنبر شکنست مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۸
به مرغی داده گردون از ازل فرخنده بالی را فخرالدین عراقی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۳
ای یار، مکن، بر من بییار ببخشای امیر معزی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲۹
هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۲۷ - قطب جامی قُدِّسَ سِرُّهُ
و هُوَ شیخ قطب الدین محمدبن شمس الدین مطهر بن شیخ ابونصر احمد جامی. از اکابر مشایخ بوده. گاهی محمد و گاهی ابن مطهر و گاهی قطب تخلص مینموده. چون غالباً قطب تخلص کرده. درین حرف ثبت شد. از اشعار آن جناب نوشته شد: صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۳۰
آمد بهار و شد در و دیوار لاله رنگ ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۴
تا غالیه گون خال مه مهر گسل سعدی : قصاید و قطعات عربی
فی مرثیة امیرالمؤمنین المعتصم بالله و ذکر واقعة بغداد
حبست بجفنی المدامع لاتجری وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۲۸۲
ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۴۱ - ثابت بدخشانی
اسم شریف آن جناب میرمحمد افضل. مولودش در دهلی و در فن فقه و کلام و حدیث مهارت کلی داشته. به ترک و تجرید میگذرانیده. جمعی ارادت او را گزیده، غرض، وفاتش در سنهٔ ۱۱۵۱، دیوانش دیده نشد. این ابیات از اوست: سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۶۴
از جواب و سوال ما دانی امیر معزی : رباعیات
شمارهٔ ۱۸
بر خاک سر کوی تو ای عشق پرست حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱
شوری به سر افتاده، رسوای محبت را صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۲۳۸
نشأه دیوانگی تکلیف باغم می کند هجویری : مقدمات
بسْمِ اللّه الرّحمنِ الرّحیم
اَلْحَمدُللّهِ الّذی کَشَفَ لِأولیائِه بَواطِنَ مَلکوتِهِ، وَقَشَعَ لِأَصفیائِهِ سَرائرَ جبروتِهِ، وَأراقَ دَمَ المحبّینَ بِسَیفِ جَلالِه، وأذاقَ سِرَّ المشتاقینَ رَوْحَ وِصالِه. هو الْمُحیی لِمَواتِ الْقُلوبِ بأنوارِ إدراکه، وَالمُنعِشُ لها بِراحَةِ رَوْحِ الْمَعْرِفَةِ بَنَشْرِ أسمائه. وَالصَّلوةُ علی رَسولِهِ مُحمَّدٍ و عَلی آله و أصحابه. صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۴
راندی آخر چون سگ از درگاه خود با خواریم کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۹۶۹
ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائی رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۲۲ - قاسم تبریزی نَوَّرَ اللّهُ رُوْحَهُ
نام شریف آن جناب سید معین الدین علی. از شیخ خود قاسم الانوار لقب یافته و در اشعار قاسم، تخلص میفرموده. مرید جناب شیخ صدرالدین موسی خلف الصدق حضرت شیخ صفی الدین اسحقِ اردبیلی است و به صحبت جناب شاه نعمت اللّه کرمانی رسیده و اخلاص ورزیده. چهار بار پیاده سفر حجاز نموده. ریاضات شاقّه کشیده تا چهرهٔ شاهد مقصود دیده. به هرات رفته سکونت نمود. جمعی از عوام و خواص به خدمتش رسیدندو ارادتش گزیدند. صیت کمالات ظاهری و باطنی آن جناب در انجمن افاضل و اراذل پراکنده گشت. ارباب غرض در محفل سلطانی به سعایت وی سخن راندند و گرد ملال بر خاطر شاهرخ میرزا نشاندند. لهذا سید را عذر خواست. وی از هرات به سمرقند شتافت و از میرزاالغ بیک تعظیم و تکریم تمام یافت. در اواخر عمر به خراسان آمده، در خرجردِ جام توقف فرمود. هم در آن قصبه رحلت نمود. ولادته فی سنهٔ سبع و خمسین و سبع مائه. رحلته فی سنهٔ سبع و ثلاثین و ثمان مائه. مدت عمره ثمانین سنه. دیوان آن جناب مکرر دیده شده. تیمّناً و تبرّکاً این ابیات از ایشان قلمی شد: ابن یمین فَرومَدی : قصاید
شمارهٔ ٣۵ - در تعریف شادیاخ
یا رب این باغ ارم یا شادیاخ خرم است
شمارهٔ ۱۶۰
هر رأی که با دادن سیم آوردند ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۳
دل بسته آن طره عنبر شکنست مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۸
به مرغی داده گردون از ازل فرخنده بالی را فخرالدین عراقی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۳
ای یار، مکن، بر من بییار ببخشای امیر معزی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲۹
هر شب ز غم تو دل ز جان برگیرم رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۲۷ - قطب جامی قُدِّسَ سِرُّهُ
و هُوَ شیخ قطب الدین محمدبن شمس الدین مطهر بن شیخ ابونصر احمد جامی. از اکابر مشایخ بوده. گاهی محمد و گاهی ابن مطهر و گاهی قطب تخلص مینموده. چون غالباً قطب تخلص کرده. درین حرف ثبت شد. از اشعار آن جناب نوشته شد: صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۳۰
آمد بهار و شد در و دیوار لاله رنگ ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۴۴
تا غالیه گون خال مه مهر گسل سعدی : قصاید و قطعات عربی
فی مرثیة امیرالمؤمنین المعتصم بالله و ذکر واقعة بغداد
حبست بجفنی المدامع لاتجری وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۲۸۲
ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۴۱ - ثابت بدخشانی
اسم شریف آن جناب میرمحمد افضل. مولودش در دهلی و در فن فقه و کلام و حدیث مهارت کلی داشته. به ترک و تجرید میگذرانیده. جمعی ارادت او را گزیده، غرض، وفاتش در سنهٔ ۱۱۵۱، دیوانش دیده نشد. این ابیات از اوست: سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۶۴
از جواب و سوال ما دانی امیر معزی : رباعیات
شمارهٔ ۱۸
بر خاک سر کوی تو ای عشق پرست حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱
شوری به سر افتاده، رسوای محبت را صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۲۳۸
نشأه دیوانگی تکلیف باغم می کند هجویری : مقدمات
بسْمِ اللّه الرّحمنِ الرّحیم
اَلْحَمدُللّهِ الّذی کَشَفَ لِأولیائِه بَواطِنَ مَلکوتِهِ، وَقَشَعَ لِأَصفیائِهِ سَرائرَ جبروتِهِ، وَأراقَ دَمَ المحبّینَ بِسَیفِ جَلالِه، وأذاقَ سِرَّ المشتاقینَ رَوْحَ وِصالِه. هو الْمُحیی لِمَواتِ الْقُلوبِ بأنوارِ إدراکه، وَالمُنعِشُ لها بِراحَةِ رَوْحِ الْمَعْرِفَةِ بَنَشْرِ أسمائه. وَالصَّلوةُ علی رَسولِهِ مُحمَّدٍ و عَلی آله و أصحابه. صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۴
راندی آخر چون سگ از درگاه خود با خواریم کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۹۶۹
ای بوده با تو ما را خویشی و آشنائی رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۲۲ - قاسم تبریزی نَوَّرَ اللّهُ رُوْحَهُ
نام شریف آن جناب سید معین الدین علی. از شیخ خود قاسم الانوار لقب یافته و در اشعار قاسم، تخلص میفرموده. مرید جناب شیخ صدرالدین موسی خلف الصدق حضرت شیخ صفی الدین اسحقِ اردبیلی است و به صحبت جناب شاه نعمت اللّه کرمانی رسیده و اخلاص ورزیده. چهار بار پیاده سفر حجاز نموده. ریاضات شاقّه کشیده تا چهرهٔ شاهد مقصود دیده. به هرات رفته سکونت نمود. جمعی از عوام و خواص به خدمتش رسیدندو ارادتش گزیدند. صیت کمالات ظاهری و باطنی آن جناب در انجمن افاضل و اراذل پراکنده گشت. ارباب غرض در محفل سلطانی به سعایت وی سخن راندند و گرد ملال بر خاطر شاهرخ میرزا نشاندند. لهذا سید را عذر خواست. وی از هرات به سمرقند شتافت و از میرزاالغ بیک تعظیم و تکریم تمام یافت. در اواخر عمر به خراسان آمده، در خرجردِ جام توقف فرمود. هم در آن قصبه رحلت نمود. ولادته فی سنهٔ سبع و خمسین و سبع مائه. رحلته فی سنهٔ سبع و ثلاثین و ثمان مائه. مدت عمره ثمانین سنه. دیوان آن جناب مکرر دیده شده. تیمّناً و تبرّکاً این ابیات از ایشان قلمی شد: ابن یمین فَرومَدی : قصاید
شمارهٔ ٣۵ - در تعریف شادیاخ
یا رب این باغ ارم یا شادیاخ خرم است