حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۱۶۳
ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو باشد فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۶
ز فلک می گذرد آه و فغانم بی تو شیخ بهایی : مقطعات
شمارهٔ ۱۱
جای دگر نماند، که سوزم ز دیدنت اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۷۲
این گفتن بسیار تو هست از پندار حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۶۴
ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه واری را خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۳۱
ترک تیرانداز من کز پیش لشکر می‌رود حزین لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۹
مقدور نشد ز دامن افشانی من واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۷۵
بر ما سخن سرد عزیزان نه گران است حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۸۷۵
با یار گفتم از غم بسیار، اندکی اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۲۰
از درد سر خویش ندانم چونم حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۸۶۶
طبیب من، حرا از خسته جان خود نمی پرسی؟ ادیب صابر : ترکیبات
شمارهٔ ۳
باحسن باغ و فر بهار و جمال گل حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۴۲
ساقی به لبم بادهٔ پالیده فروبار آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۹۴۱
نوروز عجم آمده و عید همایون سعدی : باب پنجم در عشق و جوانی
حکایت شمارهٔ ۱۵
یکی را زنی صاحب جمال جوان در گذشت و مادر زن فرتوت به علت کابین در خانه متمکن بماند و مرد از محاورت او به جان رنجیدی و از مجاورت او چاره ندیدی تا گروهی آشنایان بپرسیدن آمدنش. حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳۳
کام طمع ز لذت دنیا نگاه دار حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰
شمع سان با تو شبم رفت و تمنا مانده ست هجویری : بابُ سماعِ الشّعر و ما یتعلّق به
بابُ سماعِ الشّعر و ما یتعلّق به
در جمله شنیدن شعر مباح است، و پیغامبر صلّی اللّه علیه و سلّم شنیده است و صحابه رضوان اللّه علیهم گفته‌اند و شنیده. اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۲
بیدلان را چاره از روی دلارامی نباشد حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۸
در مجلس ما خون دل است اینکه به جام است
شمارهٔ ۱۶۳
ز غیرت، آب گوهر نخل عزّت را به جو باشد فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۶
ز فلک می گذرد آه و فغانم بی تو شیخ بهایی : مقطعات
شمارهٔ ۱۱
جای دگر نماند، که سوزم ز دیدنت اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۷۲
این گفتن بسیار تو هست از پندار حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۶۴
ندید از گرد راهش، دیده هرگز سرمه واری را خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۳۱
ترک تیرانداز من کز پیش لشکر می‌رود حزین لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۹
مقدور نشد ز دامن افشانی من واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۷۵
بر ما سخن سرد عزیزان نه گران است حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۸۷۵
با یار گفتم از غم بسیار، اندکی اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۲۰
از درد سر خویش ندانم چونم حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۸۶۶
طبیب من، حرا از خسته جان خود نمی پرسی؟ ادیب صابر : ترکیبات
شمارهٔ ۳
باحسن باغ و فر بهار و جمال گل حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۴۲
ساقی به لبم بادهٔ پالیده فروبار آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۹۴۱
نوروز عجم آمده و عید همایون سعدی : باب پنجم در عشق و جوانی
حکایت شمارهٔ ۱۵
یکی را زنی صاحب جمال جوان در گذشت و مادر زن فرتوت به علت کابین در خانه متمکن بماند و مرد از محاورت او به جان رنجیدی و از مجاورت او چاره ندیدی تا گروهی آشنایان بپرسیدن آمدنش. حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۳۳
کام طمع ز لذت دنیا نگاه دار حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰
شمع سان با تو شبم رفت و تمنا مانده ست هجویری : بابُ سماعِ الشّعر و ما یتعلّق به
بابُ سماعِ الشّعر و ما یتعلّق به
در جمله شنیدن شعر مباح است، و پیغامبر صلّی اللّه علیه و سلّم شنیده است و صحابه رضوان اللّه علیهم گفته‌اند و شنیده. اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۲
بیدلان را چاره از روی دلارامی نباشد حزین لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۸
در مجلس ما خون دل است اینکه به جام است
