هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازهٔ ایرانی، با زبانی نمادین و پرسش‌گرا، به موضوعاتی مانند عشق، خودشناسی، معنویت و انتخاب‌های زندگی می‌پردازد. شاعر با طرح پرسش‌های متعدد، مخاطب را به تفکر دربارهٔ هدف و مسیر زندگی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۰۸۱

زدل طرفی نبستی در جهان گل چه خواهی شد؟
نگردیدی گهر در بحر، در ساحل چه خواهی شد؟

تو کز خواب گران در عین ره سنگ نشان گشتی
اگر بارافکنی در دامن منزل چه خواهی شد؟

زطوف کعبه گل، سجده چشم از مردمان داری
دهندت راه اگر در آستانه دل چه خواهی شد؟

تو کز نقش قدم گم کرده ای خود را درین وادی
اگر افتد به دستت دامن محمل چه خواهی شد؟

به هشیاری زدی بر سنگ چندین شیشه دل را
خدا ناکرده گر می نوشی ای غافل چه خواهی شد؟

تو در بیرون در چون شمع سر تا پا زبان گشتی
اگر راه سخن یابی در آن محفل چه خواهی شد؟

به معراج شهادت پایه خود را رسانیدی
همان پر می فشانی، دیگر ای بسمل چه خواهی شد؟

خجالت نیست آب تلخ را از صحبت دریا
نیامیزی اگر با عالم باطل چه خواهی شد؟

جواب آن غزل صائب که می گوید حکیم ما
اگر عاشق نخواهی شد دگر ای دل چه خواهی شد؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.