قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۶
هرچند در میانه اخوان تمیز نیست
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۱۶
بگفتم با دلم آخر قراری
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۳۷ - رجوع کردن به قصهٔ پروردن حق تعالی نمرود را بی‌واسطهٔ مادر و دایه در طفلی
حاصل آن روضه چو باغ عارفان
نسیمی : اضافات
شمارهٔ ۷
جرمی که کرده ام اگر آری به روی من
فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹۰۱
مثل حسنت بجهان نور ندیده است کسی
مولوی : دفتر سوم
بخش ۶۰ - در وهم افکندن کودکان اوستاد را
روز گشت و آمدند آن کودکان
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۲۴۵
گر زانک بر کس نروم روزی چند
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۳۶ - کرامات شیخ شیبان راعی قدس الله روحه العزیز
همچو آن شیبان که از گرگ عنید
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۳۵ - خطاب حق تعالی به عزرائیل علیه‌السلام کی ترا رحم بر کی بیشتر آمد ازین خلایق کی جانشان قبض کردی و جواب دادن عزرائیل حضرت را
حق به عزرائیل می‌گفت ای نقیب
شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰ - ناکامیها
زندگی شد من و یک سلسله ناکامی ها
ایرانشان : کوش‌نامه
بخش ۱۶۰ - دانش پرسیدن کامداد، برماین را و پاسخ او
چو از پرده بنمود رخسار هور
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۳۴ - وسوسه‌ای کی پادشاه‌زاده را پیدا شد از سبب استغنایی و کشفی کی از شاه دل او را حاصل شده بود و قصد ناشکری و سرکشی می‌کرد شاه را از راه الهام و سر شاه را خبر شد دلش درد کرد روح او را زخمی زد چنانک صورت شاه را خبر نبود الی آخره
چون مسلم گشت بی بیع و شری
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۳۳ - متوفی شدن بزرگین از شه‌زادگان و آمدن برادر میانین به جنازهٔ برادر کی آن کوچکین صاحب‌فراش بود از رنجوری و نواختن پادشاه میانین را تا او هم لنگ احسان شد ماند پیش پادشاه صد هزار از غنایم غیبی و غنی بدو رسید از دولت و نظر آن شاه مع تقریر بعضه
کوچکین رنجور بود و آن وسط
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۳۲ - در بیان آنک دوزخ گوید کی قنطرهٔ صراط بر سر اوست ای مؤمن از صراط زودتر بگذر زود بشتاب تا عظمت نور تو آتش ما را نکشد جز یا مؤمن فان نورک اطفاء ناری
زآتش عاشق ازین رو ای صفی
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۳۱ - باز آمدن به شرح قصهٔ شاه‌زاده و ملازمت او در حضرت شاه
شاه‌زاده پیش شه حیران این
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۳۰ - باز آمدن زن جوحی به محکمهٔ قاضی سال دوم بر امید وظیفهٔ پارسال و شناختن قاضی او را الی اتمامه
بعد سالی باز جوحی از محن
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۲۹ - در تفسیر این خبر کی مصطفی صلوات‌الله علیه فرمود من کنت مولاه فعلی مولاه تا منافقان طعنه زدند کی بس نبودش کی ما مطیعی و چاکری نمودیم او را چاکری کودکی خلم آلودمان هم می‌فرماید الی آخره
زین سبب پیغامبر با اجتهاد
مولوی : دفتر ششم
بخش ۱۲۸ - آمدن نایب قاضی میان بازار و خریداری کردن صندوق را از جوحی الی آخره
نایب آمد گفت صندوقت به چند؟
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۹۹
بس که اندر دل فرو بردم هوای نیش را
سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۲۶
کرده ام در گوشه ی ایران قناعت کار خود