رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۵۵ - صاین اصفهانی قُدِّسَ سِرُّه
اسمش خواجه صاین الدین علی ترکه. از فضلا و حکمای روزگار بوده، در تازی و دری تألیفات فرموده، مِنِ جمله شرح فصوص و کتاب مفاحص و رسالهٔ اسرار الصّلوة و شرح قصیدهٔ ابن فارض است. با سلطان شاهرخ معاصر و در یزد قاضی بوده و بعضی از علماء با وی معارضه داشتهاند و تفصیل آن در کتاب مجالس المؤمنین قاضی نوراللّه مسطور است. آن جناب و ابن فارض و مولانا شرف الدّین علی یزدی از سلطان حسین اخلاطی تربیت یافتهاند. این دو بیت از جملهٔ اشعار اوست: جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۸۵۱
مژده ای دادم صبا کامد گل خوش بو به باغ غزالی : رکن سوم - رکن مهلکات
بخش ۴۵ - فصل (آفت حسد را چگونه از دل باید کند)
بدان که اگر بسیاری مجاهدت بکنی غالب آن بود که میان کسی که تو را رنجانیده باشد و کسی که دوست باشد فرق یابی، در دل و نعمت و محنت هردو نزدیک تو برابر نباشد، بلکه نعمت و راحت دشمن را کاره باشی به طبع. و تو مکلف نه ای بدان که طبع را بگردانی که این اندر قدرت تو نیست، اما به دو چیز مکلفی یکی آن که به قول و فعل این اظهار نکنی و دیگر آن که به عقل این صفت را کاره باشی و خواهان آن باشی که این صفت مذموم از تو بشود. چون این بکردی، از وبال حسد برستی و اگر به قبول و فعل اظهار نکنی و اندر باطن تو کراهیتی نباشد، این صفت را که در خود می یابی، گروهی گفته اند که بدان ماخوذ نباشی. درست آن است که ماخوذ باشی که حسد حرام است و این عمل دل است نه عمل تن و هرکه رنج مسلمانی خواهد و به شادی او اندوهگین باشد لابد باید ماخوذ بود، مگر که این صفت را کاره باشد، آنگاه از وبال این خلاص یابد. امیرعلیشیر نوایی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
هر لحظه گر از چرخ جفایی رسدت حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۳۳۸
نی می دهد از اصل مقامات صدایی جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۰۴
حاش لله که مرا جز تو بود دلداری امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۶۶۴
باز ترک مست من آهنگ بازی می کند عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۱۷
شب تا سحر کنم عجز، تا بوسم آستان را قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۳ - در مطایبه و تخلص به ستایش شاهنشاه فردوس آرامگاه محمد شاه طاب ثراه گوید
هر زمانم که به آن ترک سر و کار افتد کمالالدین اسماعیل : قصاید
شمارهٔ ۱۷۰ - وقال ایضاً فی الموعظة
ایا بگام هوس راه عمر پیموده مهدی اخوان ثالث : از این اوستا
مرد و مرکب
گفت راوی: راه از این دو روند آسود ادیب الممالک : رباعیات طنز
شمارهٔ ۴۴ - نارنج
ای غبغب تو برده گرو از نارنج اوحدالدین کرمانی : الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۶۳
ای دل می وصل بی خمارت ندهند نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۵۶ - پیروزی یافتن اسکندر بر روسیان
بیا ساقی آن رنگ داده عبیر محیط قمی : هفت شهر عشق
شمارهٔ ۸۲ - ایضاً منه علیه الرَّحمَةِ و الغُفران
ای دل زغنما کم گو، از فقر و فنا دم زن کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۶
ای خط تو سبزی خوان بلا نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۵۵ - جنگ هفتم اسکندر با روسیان
سپیده چو سر برزد از باختر انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۳۵ - به شخصی تکلف فرماید
امیر زنگی چون بامداد باز آید نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۵۴ - جنگ ششم اسکندر با روسیان
چنین تا یکی روز کاین چرخ پیر نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۵۳ - جنگ پنجم اسکندر باروسیان
دگر روز کین طاق پیروزه رنگ
بخش ۵۵ - صاین اصفهانی قُدِّسَ سِرُّه
اسمش خواجه صاین الدین علی ترکه. از فضلا و حکمای روزگار بوده، در تازی و دری تألیفات فرموده، مِنِ جمله شرح فصوص و کتاب مفاحص و رسالهٔ اسرار الصّلوة و شرح قصیدهٔ ابن فارض است. با سلطان شاهرخ معاصر و در یزد قاضی بوده و بعضی از علماء با وی معارضه داشتهاند و تفصیل آن در کتاب مجالس المؤمنین قاضی نوراللّه مسطور است. آن جناب و ابن فارض و مولانا شرف الدّین علی یزدی از سلطان حسین اخلاطی تربیت یافتهاند. این دو بیت از جملهٔ اشعار اوست: جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۸۵۱
مژده ای دادم صبا کامد گل خوش بو به باغ غزالی : رکن سوم - رکن مهلکات
بخش ۴۵ - فصل (آفت حسد را چگونه از دل باید کند)
بدان که اگر بسیاری مجاهدت بکنی غالب آن بود که میان کسی که تو را رنجانیده باشد و کسی که دوست باشد فرق یابی، در دل و نعمت و محنت هردو نزدیک تو برابر نباشد، بلکه نعمت و راحت دشمن را کاره باشی به طبع. و تو مکلف نه ای بدان که طبع را بگردانی که این اندر قدرت تو نیست، اما به دو چیز مکلفی یکی آن که به قول و فعل این اظهار نکنی و دیگر آن که به عقل این صفت را کاره باشی و خواهان آن باشی که این صفت مذموم از تو بشود. چون این بکردی، از وبال حسد برستی و اگر به قبول و فعل اظهار نکنی و اندر باطن تو کراهیتی نباشد، این صفت را که در خود می یابی، گروهی گفته اند که بدان ماخوذ نباشی. درست آن است که ماخوذ باشی که حسد حرام است و این عمل دل است نه عمل تن و هرکه رنج مسلمانی خواهد و به شادی او اندوهگین باشد لابد باید ماخوذ بود، مگر که این صفت را کاره باشد، آنگاه از وبال این خلاص یابد. امیرعلیشیر نوایی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
هر لحظه گر از چرخ جفایی رسدت حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۳۳۸
نی می دهد از اصل مقامات صدایی جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۰۴
حاش لله که مرا جز تو بود دلداری امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۶۶۴
باز ترک مست من آهنگ بازی می کند عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۱۷
شب تا سحر کنم عجز، تا بوسم آستان را قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۵۳ - در مطایبه و تخلص به ستایش شاهنشاه فردوس آرامگاه محمد شاه طاب ثراه گوید
هر زمانم که به آن ترک سر و کار افتد کمالالدین اسماعیل : قصاید
شمارهٔ ۱۷۰ - وقال ایضاً فی الموعظة
ایا بگام هوس راه عمر پیموده مهدی اخوان ثالث : از این اوستا
مرد و مرکب
گفت راوی: راه از این دو روند آسود ادیب الممالک : رباعیات طنز
شمارهٔ ۴۴ - نارنج
ای غبغب تو برده گرو از نارنج اوحدالدین کرمانی : الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۶۳
ای دل می وصل بی خمارت ندهند نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۵۶ - پیروزی یافتن اسکندر بر روسیان
بیا ساقی آن رنگ داده عبیر محیط قمی : هفت شهر عشق
شمارهٔ ۸۲ - ایضاً منه علیه الرَّحمَةِ و الغُفران
ای دل زغنما کم گو، از فقر و فنا دم زن کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۶
ای خط تو سبزی خوان بلا نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۵۵ - جنگ هفتم اسکندر با روسیان
سپیده چو سر برزد از باختر انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۳۵ - به شخصی تکلف فرماید
امیر زنگی چون بامداد باز آید نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۵۴ - جنگ ششم اسکندر با روسیان
چنین تا یکی روز کاین چرخ پیر نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۵۳ - جنگ پنجم اسکندر باروسیان
دگر روز کین طاق پیروزه رنگ