آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶
میرمد صیاد، از نالیدن ما در قفس؛
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۷
تا من افتادم بدام، افتاد غوغا در قفس؛
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۱
گر دل جویی، هوات جویم
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۴۴
ز آن سویش ای نسیم صبا میفرستمت
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۳
جز دل نالان مرا ای گل، نه دمساز دگر
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۵
مرده بودم از غمت، بر سر رسیدی دی مرا؟
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۴۹
من از غمت، زبانی، با خلق در شکایت
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۶۵
ما را دگری جز سگ او یار نباشد
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۷۹
مرا عجز و تو را بیداد دادند
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۵
مشکل که برم من جان، آسان چو تو بردی دل؛
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۶
آمد از راه و نشد فرصت دیدن چکنم؟!
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۹
نهی چو نام سگ خود، بمن مرا طلبی
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۵
دل ز یار کهن، مگر کندی
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۸
دم مردن شدن دمساز چون من ناتوانی را
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵
سوخت دل، اما غبار کینه از کس برنداشت؛
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۷۲
نهم چون از غمت شب بر زمین ای شخ کمان پهلو
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰۲
کنی تا چند آزارم که زاری های من بینی؟!
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۶۷
چو رویت، لاله ی رنگین نباشد
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۹۱
کسی کز رشک نتواند که روزی با منت بیند
آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۹۳
یاد باد آنکه ز یاری منت عار نبود