رشیدالدین میبدی : ۱۱- سورة هود - مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ایشان که بگرویدند و کردارهاى نیک کردند، وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ و با خداوند خویش آرمیدند و خویشتن را بفروتنى فرا وى دادند، أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (۲۳) ایشان آن بهشتیاناند که جاویدى جاویدان در آناند. مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۳۸
گنجیست نهانه در زمین پوشیده مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۵۸
عاشق که بناز و ناز کی فرد بود صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۷۶۹
به دوست پی زدل خونچکان خود بردیم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۴
غمزه اش افزود در ایام خط بیداد را سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۰
مشنو که مرا از تو صبوری باشد حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۳۷
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۷
دلم قوت کار میبرنتابد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۱۱
بر من مریز اشک ترحم به زیر خاک فردوسی : پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران
بخش ۱۰
یکی مغفری خسروی بر سرش حافظ : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵
من باکمر تو در میان کردم دست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۲۵۱
کی یاد زلفش از دل بی کینه می رود مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۳۴
من درد ترا ز دست آسان ندهم ملکالشعرای بهار : رباعیات
شمارهٔ ۶۲ - در محبس نظمیه
سرتیپ، شدم ذلیل در جنگ پشه مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۷۰
مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۸
از ملامتگر نیندیشد دل افگار ما مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۲۲
جان روی به عالم همایون آورد سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۵۷ - در بیان آنکه بی جهدی و عملی در حضور شیخ کار مرید گزارده میشود و بمقصود میرسد چنانکه یکی در کشتی فارغ خفته باشد ناگهان سر بولایتی میزند که اگر بخشگی رفتی ماهها بآنجا نرسیدی و دربیان آنکه شیخ صلاح الدین عظم اللّه ذکره ولد را فرمود که بجز از من شیخی را نظر مکن که شیخ راستین منم که صحبت شیخان دیگر زیان مند است زیرا نظر ما آفتاب است و مرید سنگ لابد که سنگ قابل در نظر آفتاب لعل شود و نظر ایشان سایه است چون سنگ قابل از نظر آفتاب در سایه رود لعل نشود.
همچو کشتی ببحر مردم را عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۸
در عشق تو از نفع و ضرر نندیشم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۹۹
چند روزی بر در صبر و تحمل می زنم
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ایشان که بگرویدند و کردارهاى نیک کردند، وَ أَخْبَتُوا إِلى رَبِّهِمْ و با خداوند خویش آرمیدند و خویشتن را بفروتنى فرا وى دادند، أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (۲۳) ایشان آن بهشتیاناند که جاویدى جاویدان در آناند. مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۶۳۸
گنجیست نهانه در زمین پوشیده مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۷۵۸
عاشق که بناز و ناز کی فرد بود صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۷۶۹
به دوست پی زدل خونچکان خود بردیم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۴
غمزه اش افزود در ایام خط بیداد را سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵۰
مشنو که مرا از تو صبوری باشد حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۳۷
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۵۷
دلم قوت کار میبرنتابد صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۲۱۱
بر من مریز اشک ترحم به زیر خاک فردوسی : پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران
بخش ۱۰
یکی مغفری خسروی بر سرش حافظ : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۵
من باکمر تو در میان کردم دست صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۲۵۱
کی یاد زلفش از دل بی کینه می رود مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۳۳۴
من درد ترا ز دست آسان ندهم ملکالشعرای بهار : رباعیات
شمارهٔ ۶۲ - در محبس نظمیه
سرتیپ، شدم ذلیل در جنگ پشه مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۷۰
مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۸
از ملامتگر نیندیشد دل افگار ما مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۲۲
جان روی به عالم همایون آورد سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۵۷ - در بیان آنکه بی جهدی و عملی در حضور شیخ کار مرید گزارده میشود و بمقصود میرسد چنانکه یکی در کشتی فارغ خفته باشد ناگهان سر بولایتی میزند که اگر بخشگی رفتی ماهها بآنجا نرسیدی و دربیان آنکه شیخ صلاح الدین عظم اللّه ذکره ولد را فرمود که بجز از من شیخی را نظر مکن که شیخ راستین منم که صحبت شیخان دیگر زیان مند است زیرا نظر ما آفتاب است و مرید سنگ لابد که سنگ قابل در نظر آفتاب لعل شود و نظر ایشان سایه است چون سنگ قابل از نظر آفتاب در سایه رود لعل نشود.
همچو کشتی ببحر مردم را عطار نیشابوری : باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد
شمارهٔ ۸
در عشق تو از نفع و ضرر نندیشم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۹۹
چند روزی بر در صبر و تحمل می زنم