آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۴
خوب باشد گر زخوبان سر زند کردار زشت
مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۴۲۷
حاشا که به بوسه خالت آلوده شود
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۷۸۸
ز رفتن تو دل خاکسار رفت به گرد
سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۹۸
شمعم و هرگز نمی سازد کسی روشن مرا
فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۲۲
گاه شود جلوه‌گر مهر رخش در کسان
مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۲۸۳
روزان و شبان در آن غم و تیمارم
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۸
برخاک آنچه از مژهٔ ما چکیده است
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۴۲۷
این ریش پروران که گرفتار شانه اند
میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲
ابر اندک ترشحی دارد
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۶۱
حاصل عمر زخود بیخبران آه بود
بلند اقبال : ترکیبات
شمارهٔ ۴ - دراحوال خود گوید
سوزد این طالعی که من دارم
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۵۸
چون زرد و نزار دید او رو یک من
نهج البلاغه : خطبه ها
هشدار به عثمان نسبت به شکایت مردم
<strong> و من كلام له عليه‌السلام </strong> <strong> لما اجتمع الناس إليه و شكوا ما نقموه على عثمان و سألوه مخاطبته لهم و استعتابه لهم فدخل </strong> عليه فقال
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۲۸
بگذر زمکان و کون عالم به طلسم
جامی : دفتر اول
بخش ۱۱۶ - قصه کلی که در خانه معشوق خود بکوفت گفتند باز گرد که صحبتی تنگ است موی در نمی گنجد گفت بهانه مجوی و در باز کن که من خود کلم و موی ندارم
کلکی بود عاشق گلکی
احمد شاملو : باغ آینه
شبانه
عشق
ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۶ - ری، کوه دماوند و نوشادر
و از بلخ تا به ری سه صد و پنجاه فرسنگ حساب کردم. و گویند از ری تا ساوه سی فرسنگ است و از ساوه به همادان سی فرسنگ و از ری به سپاهان پنجاه فرسنگ و به آمل سی فرسنگ.
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۰۴
کجا رخسار او تاب نگاه آشنا دارد؟
صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸
غم چندی بدل زار بغم مدغم ماست
خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۳
شروان به باغ خلد برین ماند از نعیم