سعدی : غزلیات
غزل ۱۶۴
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد فرخی یزدی : دیگر سرودهها
شمارهٔ ۸ - مسمط بهاریه
تا کیومرث بهار آمد و بنشست به تخت انوری : مقطعات
شمارهٔ ۴۳۵ - انوری در جواب شجاعالدین خالد بلخی گفته و عذر تقصیر خواسته است
شجاعی ای خط و شعر تو دام و دانهٔ عقل بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۰۸
دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام جامی : لیلی و مجنون
بخش ۲۴ - رفتن مجنون به خانه بیوه زنی که در همسایگی لیلی می بود و منع کردن پدر لیلی آن بیوه زن را از آنکه مجنون را در خانه خود گذارد
همسایه لیلی آن جمیله اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۰
رسید یار و دلم بی قرار خواهد کرد آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۲۶
شهر بیدار از آن مردم خواب آلوده صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۱۱
عشق سازد ز هوس پاک دل آدم را جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۳۵ - رسانیدن مالک یوسف را علیه السلام به حوالی مصر و خبر یافتن پادشاه از آن و عزیز را به استقبال ایشان فرستادن
چو مالک را برون از دست رنجی اقبال لاهوری : پیام مشرق
کرمک شبتاب
شنیدم کرمک شبتاب می گفت صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۶۲
غبار هستی ما پرده دار سیلاب است قطران تبریزی : مقطعات
شمارهٔ ۱۱۹
ای جان بدسگالان جفت گداز کرده ابوالحسن فراهانی : غزلیات
شمارهٔ ۸
سوختم ترسم که رویش دیده باشد بی نقاب مسعود سعد سلمان : مقطعات
شمارهٔ ۴۹ - ستایش
عجب آمد مرا ز آدمیی رهی معیری : ابیات پراکنده
باید خریدارم شوی
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۶
زنده رود ار کنم از دست غمت مژگان را ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۸
دوش تا هنگام صبح از وقت شام هجویری : بابٌ فی فرقِ فِرَقهم و مذاهِبهم و آیاتِهم و مقاماتِهم و حکایاتِهم
اما الطّیفوریّة
این گروه تولا به ابویزید، طیفور بن عیسی البسطامی رضی اللّه عنه کنند و وی از رؤسای متصوّفه بود و از کبرای ایشان و طریق وی غلبه و سُکْر بود و غلبهٔ حق عزّ و جلّ و سُکْر دوستی از جنس کسب آدمی نباشد؛ و هرچه ازدایرهٔ اکتساب خارج بود، بدان دعوت کردن، باطل بود و تقلید بدان محال و لامَحاله صاحی را سُکْر صفت نباشد و آدمی را در جلب سُکْر به خود، سلطان نه. و سَکران خود مغلوب بود، وی را به خلق التفات نبود تا به صفتی از اوصاف تکلف پدیدار آید. امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۳۶
گر آشکار حدیث نهان خویش کنم سوزنی سمرقندی : قطعات
شمارهٔ ۳۶ - خاک خراسان
خاک خراسان و خاک مملکت چین
غزل ۱۶۴
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد فرخی یزدی : دیگر سرودهها
شمارهٔ ۸ - مسمط بهاریه
تا کیومرث بهار آمد و بنشست به تخت انوری : مقطعات
شمارهٔ ۴۳۵ - انوری در جواب شجاعالدین خالد بلخی گفته و عذر تقصیر خواسته است
شجاعی ای خط و شعر تو دام و دانهٔ عقل بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۰۸
دیده را فرش حریم حرمت ساخته ام جامی : لیلی و مجنون
بخش ۲۴ - رفتن مجنون به خانه بیوه زنی که در همسایگی لیلی می بود و منع کردن پدر لیلی آن بیوه زن را از آنکه مجنون را در خانه خود گذارد
همسایه لیلی آن جمیله اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۰
رسید یار و دلم بی قرار خواهد کرد آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۲۶
شهر بیدار از آن مردم خواب آلوده صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۱۱
عشق سازد ز هوس پاک دل آدم را جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۳۵ - رسانیدن مالک یوسف را علیه السلام به حوالی مصر و خبر یافتن پادشاه از آن و عزیز را به استقبال ایشان فرستادن
چو مالک را برون از دست رنجی اقبال لاهوری : پیام مشرق
کرمک شبتاب
شنیدم کرمک شبتاب می گفت صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۶۲
غبار هستی ما پرده دار سیلاب است قطران تبریزی : مقطعات
شمارهٔ ۱۱۹
ای جان بدسگالان جفت گداز کرده ابوالحسن فراهانی : غزلیات
شمارهٔ ۸
سوختم ترسم که رویش دیده باشد بی نقاب مسعود سعد سلمان : مقطعات
شمارهٔ ۴۹ - ستایش
عجب آمد مرا ز آدمیی رهی معیری : ابیات پراکنده
باید خریدارم شوی
باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم یغمای جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۶
زنده رود ار کنم از دست غمت مژگان را ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۸
دوش تا هنگام صبح از وقت شام هجویری : بابٌ فی فرقِ فِرَقهم و مذاهِبهم و آیاتِهم و مقاماتِهم و حکایاتِهم
اما الطّیفوریّة
این گروه تولا به ابویزید، طیفور بن عیسی البسطامی رضی اللّه عنه کنند و وی از رؤسای متصوّفه بود و از کبرای ایشان و طریق وی غلبه و سُکْر بود و غلبهٔ حق عزّ و جلّ و سُکْر دوستی از جنس کسب آدمی نباشد؛ و هرچه ازدایرهٔ اکتساب خارج بود، بدان دعوت کردن، باطل بود و تقلید بدان محال و لامَحاله صاحی را سُکْر صفت نباشد و آدمی را در جلب سُکْر به خود، سلطان نه. و سَکران خود مغلوب بود، وی را به خلق التفات نبود تا به صفتی از اوصاف تکلف پدیدار آید. امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۳۶
گر آشکار حدیث نهان خویش کنم سوزنی سمرقندی : قطعات
شمارهٔ ۳۶ - خاک خراسان
خاک خراسان و خاک مملکت چین