یغمای جندقی : بخش اول
شمارهٔ ۱۳۳ - به دوستی نگارش رفت
هنگامی که از بیداد سردار در فراخای جهان در بدر بودم و آسیمه سر پی سپر، سالی را در اصفهان ناچارم به مرز عرب نامه نگار بایستی شد، و گزارش نامی از وی ناگزر بود. چون دلی از دستش سوخته داشتم و روانی به آذر آزار افروخته دست و خامه بر آن شد که از او به نکوهش و دشنام یاد آورده و خاک نام و ناموسش بی هیچ دریغ و افسوس برباد دهد. خرد خرده دان بانگ برزد که این کار نه بر هنجار کاردانی است و بر بازو نشره کامرانی، مایه پریشانی و پشیمانی.پند خود را کاربند آمدم و از روی ستایش درودی دانا پسند راندم. پیوند نامه بدان دوست و رسیدن کاروان سمنان، چون کردار و پاداش دوش به دوش افتاد. یکی از مردم کاروان که با من آشنا بود تا فرزندش به دبستان بر خواند از آن مرد خواست و گرفت و با خود برد، بردر الکای خوار که فرمان فرمای آن سمنان سار با سردار بود. میرزا محمد خواری که همواره دوست و نیکخواه رهی بود از روزگار پریشان من آگهی جست، خداوند نامه گفتش در اصفهان است. نامه ای هم به کربلا بر نگاشته. اینک بر من است، و همان بر چگونگی روزگارش گواهی روشن. جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲۲
بگفتم با صبا دزدیده رازی سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۷
آخرت روزی ز سلمان یاد میبایست کرد پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
سرو سنگ
نهان کرد دیوانه در جیب، سنگی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۸۸
خط نمی سازد طراوت زان سمن رخسار کم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۳۷
از بس که سرکش است قد چون نهال تو رشیدالدین وطواط : قصاید
شمارهٔ ۶۲ - نیز در مدح اتسز گوید
شاها ، فلک عدوی ترا در عنا فگند ایرج میرزا : قصیده ها
وسوسه
دیدم و گفتم نادیده اش انگار کنم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۳۴
کی ز خواریهای غربت می کند پرواگهر؟ فرخی سیستانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳
گفتم که مرا زغم به سه بوسه بخر شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۹
عاشق و یار خویش خوش باشد امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۲۹۵
نَدوُمّه منی قالب بساتنْ چی بی؟ اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۴۲ - تاریخ وفات سیدی احمد
آه ازین چرخ بیوفا کز وی خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۸
روی درکش ز دهر دشمن روی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۷۳
زبان شکوه اگر همچو خار داشتمی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۹۲
هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۵۴
شادی کردم چو آن گهر شد جفتم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۹۶
حدیث عشق نگیرد به زاهدان هرگز غالب دهلوی : رباعیات
شمارهٔ ۷۶
آن را که بود درستیی در فرجام میرزاده عشقی : هزلیات
شمارهٔ ۹ - شعر و شکر
عامیان شعر تو با شکر، برابر می کنند
شمارهٔ ۱۳۳ - به دوستی نگارش رفت
هنگامی که از بیداد سردار در فراخای جهان در بدر بودم و آسیمه سر پی سپر، سالی را در اصفهان ناچارم به مرز عرب نامه نگار بایستی شد، و گزارش نامی از وی ناگزر بود. چون دلی از دستش سوخته داشتم و روانی به آذر آزار افروخته دست و خامه بر آن شد که از او به نکوهش و دشنام یاد آورده و خاک نام و ناموسش بی هیچ دریغ و افسوس برباد دهد. خرد خرده دان بانگ برزد که این کار نه بر هنجار کاردانی است و بر بازو نشره کامرانی، مایه پریشانی و پشیمانی.پند خود را کاربند آمدم و از روی ستایش درودی دانا پسند راندم. پیوند نامه بدان دوست و رسیدن کاروان سمنان، چون کردار و پاداش دوش به دوش افتاد. یکی از مردم کاروان که با من آشنا بود تا فرزندش به دبستان بر خواند از آن مرد خواست و گرفت و با خود برد، بردر الکای خوار که فرمان فرمای آن سمنان سار با سردار بود. میرزا محمد خواری که همواره دوست و نیکخواه رهی بود از روزگار پریشان من آگهی جست، خداوند نامه گفتش در اصفهان است. نامه ای هم به کربلا بر نگاشته. اینک بر من است، و همان بر چگونگی روزگارش گواهی روشن. جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲۲
بگفتم با صبا دزدیده رازی سلمان ساوجی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۳۷
آخرت روزی ز سلمان یاد میبایست کرد پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
سرو سنگ
نهان کرد دیوانه در جیب، سنگی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۸۸
خط نمی سازد طراوت زان سمن رخسار کم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۳۷
از بس که سرکش است قد چون نهال تو رشیدالدین وطواط : قصاید
شمارهٔ ۶۲ - نیز در مدح اتسز گوید
شاها ، فلک عدوی ترا در عنا فگند ایرج میرزا : قصیده ها
وسوسه
دیدم و گفتم نادیده اش انگار کنم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۳۴
کی ز خواریهای غربت می کند پرواگهر؟ فرخی سیستانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳
گفتم که مرا زغم به سه بوسه بخر شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۶۹
عاشق و یار خویش خوش باشد امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۲۹۵
نَدوُمّه منی قالب بساتنْ چی بی؟ اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۴۲ - تاریخ وفات سیدی احمد
آه ازین چرخ بیوفا کز وی خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۸
روی درکش ز دهر دشمن روی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۷۳
زبان شکوه اگر همچو خار داشتمی مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۴۹۲
هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۵۴
شادی کردم چو آن گهر شد جفتم صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۹۶
حدیث عشق نگیرد به زاهدان هرگز غالب دهلوی : رباعیات
شمارهٔ ۷۶
آن را که بود درستیی در فرجام میرزاده عشقی : هزلیات
شمارهٔ ۹ - شعر و شکر
عامیان شعر تو با شکر، برابر می کنند