امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۷۵
صفتی است آب حیوان ز دهان نو شخندت مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳
ای موی سپید هیچ آزرمت نیست؟ سعدی : باب اول در سیرت پادشاهان
حکایت شمارهٔ ۴
طایفه دزدان عرب بر سر کوهی نشسته بودند و منفذ کاروان بسته و رعیت بلدان از مکاید ایشان مرعوب و لشکر سلطان مغلوب به حکم آنکه ملاذی منیع از قلّه کوهی گرفته بودند و ملجأ و مأوای خود ساخته مدبران ممالک آن طرف در دفع مضرّت ایشان مشاورت همیکردند که اگر این طایفه هم برین نسق روزگاری مداومت نمایند مقاومت ممتنع گردد. خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۲۵۷
منم که یک رگ جانم هزار بازوی خون راند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۴۷
بیخودی رفتن است دلها را طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۰۱
نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این مجلس سعدی : غزلیات
غزل ۶۳۶
نشنیدهام که ماهی بر سر نهد کلاهی شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۲
بیا ای نور چشم ما و خوش بنشین به جای خود سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۹
سر بر خط عاشقی نهادیم کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۸۶۰
سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ازو نشان محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۷
پا چون کشم ز کوی تو کانجا زمان زمان فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۵
گر در طلب اهل دلی همدم ما باش خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۳
میانش موئی و شیرین دهان هیچ ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۶ - فتنه بیدار شد
یارم از خوابگاه من برخاست ظهیرالدین فاریابی : غزلیات
شمارهٔ ۲
یار میخواره من دی قدحی باده به دست جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳
قضا چون باعث ایجاد شد آب و گل ما را عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۶
لعل تو به جان فزایی آمد فردوسی : پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود
بخش ۱۰
ز کرمان کس آمد سوی اصفهان نیر تبریزی : لآلی منظومه
بخش ۲ - در مراثی مولی الکونین حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام فرماید
چون کرد خور ز توسن زرین تهی رکاب اوحدی مراغهای : جام جم
در اعتقاد خود گوید
با چنین فقر و این تهی دستی
گزیدهٔ غزل ۷۵
صفتی است آب حیوان ز دهان نو شخندت مجیرالدین بیلقانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳
ای موی سپید هیچ آزرمت نیست؟ سعدی : باب اول در سیرت پادشاهان
حکایت شمارهٔ ۴
طایفه دزدان عرب بر سر کوهی نشسته بودند و منفذ کاروان بسته و رعیت بلدان از مکاید ایشان مرعوب و لشکر سلطان مغلوب به حکم آنکه ملاذی منیع از قلّه کوهی گرفته بودند و ملجأ و مأوای خود ساخته مدبران ممالک آن طرف در دفع مضرّت ایشان مشاورت همیکردند که اگر این طایفه هم برین نسق روزگاری مداومت نمایند مقاومت ممتنع گردد. خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۲۵۷
منم که یک رگ جانم هزار بازوی خون راند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۴۷
بیخودی رفتن است دلها را طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۰۱
نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این مجلس سعدی : غزلیات
غزل ۶۳۶
نشنیدهام که ماهی بر سر نهد کلاهی شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۵۲
بیا ای نور چشم ما و خوش بنشین به جای خود سنایی غزنوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۹
سر بر خط عاشقی نهادیم کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۸۶۰
سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ازو نشان محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۵۷
پا چون کشم ز کوی تو کانجا زمان زمان فرخی یزدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۵
گر در طلب اهل دلی همدم ما باش خواجوی کرمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۳
میانش موئی و شیرین دهان هیچ ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۱۶ - فتنه بیدار شد
یارم از خوابگاه من برخاست ظهیرالدین فاریابی : غزلیات
شمارهٔ ۲
یار میخواره من دی قدحی باده به دست جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳
قضا چون باعث ایجاد شد آب و گل ما را عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۶
لعل تو به جان فزایی آمد فردوسی : پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود
بخش ۱۰
ز کرمان کس آمد سوی اصفهان نیر تبریزی : لآلی منظومه
بخش ۲ - در مراثی مولی الکونین حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام فرماید
چون کرد خور ز توسن زرین تهی رکاب اوحدی مراغهای : جام جم
در اعتقاد خود گوید
با چنین فقر و این تهی دستی