امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۵۶۳
دل من خون شد و جانان نداند واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۸
زکام اینکه فرو ریزدم، نه دندان است ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٢۴٩
پدر که مرقد او باد تا ابد پر نور امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۰۴
چه کردم کآخرم فرمان نکردی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۲۷
نتوان گرفت روزی هم از دهان هم سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۹۱
از خس و خار حوادث قلب ما را کی صفاست ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۵۶ - در مرثیهٔ عشقی
وه که عشقی در صباح زندگی رفیق اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۳
دلم میخواست بینم صورت او بینقاب اما امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۱
ز خون دل که به رخسار ماجرای من است عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۹۵ - برون آمدن گودرز با چهار صد مرد جنگ آور به پای دار گوید
ابا چارصد مرد رزم آزمای صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۴
رسید صبر به فریاد بینوایی ما نظام قاری : غزلیات
شمارهٔ ۳۰ - شیخ سعدی فرماید
کس بچشمم در نمیآید که گویم مثل اوست سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۴
گر آدمیی بادهٔ گلرنگ بخور قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۰ - در تهنیت ورود مسعود امیرکبیر حسین خان در ملک فارس گوید
ای اهل فارس ، مژده که از فضل کردگار بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۰۵
بی حوصلگیکرد درین بزم کبابم نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۱۵ - تظلم مصریان از زنگیان پیش اسکندر
بیا ساقی آن شربت جانفزای جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۶ - نعت خواجه ای که خاتم ختمیت در انگشت داشت و مهر خاتمیت بر پشت علیه من الصلوات افضل ها و من التحیات اکمل ها
محمد کش قلم چون نامور ساخت سوزنی سمرقندی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹
غازی بکمند زلف شهریرا بست صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۵۸۰
آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۵۰۷
چند غم از دل به اشک لاله گون شوید کسی؟
شمارهٔ ۵۶۳
دل من خون شد و جانان نداند واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۸
زکام اینکه فرو ریزدم، نه دندان است ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٢۴٩
پدر که مرقد او باد تا ابد پر نور امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۰۴
چه کردم کآخرم فرمان نکردی صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۲۷
نتوان گرفت روزی هم از دهان هم سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۹۱
از خس و خار حوادث قلب ما را کی صفاست ملکالشعرای بهار : قطعات
شمارهٔ ۵۶ - در مرثیهٔ عشقی
وه که عشقی در صباح زندگی رفیق اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۳
دلم میخواست بینم صورت او بینقاب اما امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۳۲۱
ز خون دل که به رخسار ماجرای من است عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۹۵ - برون آمدن گودرز با چهار صد مرد جنگ آور به پای دار گوید
ابا چارصد مرد رزم آزمای صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۴
رسید صبر به فریاد بینوایی ما نظام قاری : غزلیات
شمارهٔ ۳۰ - شیخ سعدی فرماید
کس بچشمم در نمیآید که گویم مثل اوست سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۴
گر آدمیی بادهٔ گلرنگ بخور قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۰ - در تهنیت ورود مسعود امیرکبیر حسین خان در ملک فارس گوید
ای اهل فارس ، مژده که از فضل کردگار بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۰۵
بی حوصلگیکرد درین بزم کبابم نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۱۵ - تظلم مصریان از زنگیان پیش اسکندر
بیا ساقی آن شربت جانفزای جامی : یوسف و زلیخا
بخش ۶ - نعت خواجه ای که خاتم ختمیت در انگشت داشت و مهر خاتمیت بر پشت علیه من الصلوات افضل ها و من التحیات اکمل ها
محمد کش قلم چون نامور ساخت سوزنی سمرقندی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹
غازی بکمند زلف شهریرا بست صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۵۸۰
آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۵۰۷
چند غم از دل به اشک لاله گون شوید کسی؟