فیض کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۱
مرا دردیست در دل نه چو هر درد امیر پازواری : سهبیتیها
شمارهٔ ۲۵
امیر گنه: که گَشتْ بَکردیمْ ملکِ رَیْ نورعلیشاه : بخش دوم
شمارهٔ ۷۳
ای که با نیکان طمع داری که یا بی ارتباط نصرالله منشی : مقدمهٔ نصرالله منشی
بخش ۳ - دین بی ملک ضایع است و ملک بی دین باطل
و آن کس که در سایه رایت علما آرام گیرد تا بآفتاب کشف نزدیک افتد بمجرد معرفت آن شکوه و مهابت در ضمیر او پیدا آید که اوهام نهایت آن را در نتواند یافت و خواطر به کنه آن نتواند رسید. قوله تعالی: انما یخشی الله من عباده العلماء. بحکم این مقدمات روشن میگردد که دین بی ملک ضایع است و ملک بی دین باطل، و خدای میگوید، تقدست اسماوه و عمت نعماوه: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس. نظم این آیت پیش از استنباط و رویت چون متباعدی مینماید، که کتاب و ترازو و آهن به یکدیگر تناسب بیشتری ندارند، اما پس از تامل غبار شبهت و حجاب ریبت برخیزد و معلوم گجردد که این الفاظ به یکدیگر هرچه متناسب تر است و هر کلمتی رااعجازی هر چه ظاهر تر، چه بیان شرایع بکتاب تواند بود و، تقدیم ابواب عدل و انصاف بترازو و حساب و، تنفیذ این معانی بشمشیر. و چون مقرر گشت که مصالح دین بی شکوه پادشاهان اسلام نامرعی است، و نشاندن آتش فتنه بی مهابت شمشیر آبدار متعذر، فرضیت طاعت ملوک را، که فواید دین و دنیا بدان باز بسته است، هم شناخته شود، و روشن گردد که هر که دین او پاکتر و عقیدت او صافی تر در بزرگ داشت جانب ملوک و تعظیم فرمانهای پادشاهان مبالغت زیادت واجب شمرد، و هوا و طاعت و اخلاص و مناصحت ایشان را از ارکان دین پندارد، و ظاهر و باطن در خدمت ایشان برابر دارد؛ و بی تردد بباید دانست که اگر کسی امام اعظم را خلافی اندیشد و اندک و بسیار خیانتی روا دارد که خلل آن به اطراف ولایت و نواحی مملکت او بازگردد در دنیا مذموم باشد و بآخرت ماخوذ، چه مضرت آن هم به احکام شریعت پیوندد و هم خواص و عوام امت در رنج و مشقت افتند. اوحدالدین کرمانی : الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۴۶
گر دل نفسی از سر جان برخیزد نهج البلاغه : حکمت ها
نکوهش کوچک شمردن گناه
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> أَشَدُّ اَلذُّنُوبِ مَا اِسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ نهج البلاغه : خطبه ها
توحید و نبوت
<strong> و من خطبة له عليهالسلام </strong> <strong> في اللّه و في الرسول الأكرم </strong> عطار نیشابوری : مظهر
در آفرینش انسان و مبدأو معاد او فرماید
ترا در علم معنی راه دادند صامت بروجردی : اشعار مصیبت
شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهمالسلام
ماهرخا ابتدای فصل بهار است اوحدالدین کرمانی : الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۲۶
زین گونه که در نهاد زیر و زبری است ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۵
این گنبد سبز از شفق مرجان رنگ عطار نیشابوری : باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن
شمارهٔ ۲۱
وقتی است که دیدهیی به دیدار کنم مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۲
در پوش سلاح وقت جنگ است ای جان شاطرعباس صبوحی : غزلیات
گل بادام
سُرخ و بیجادهٔ رخ و تازه لب از باده و مست فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۶۴
ترا خاطر به سوی دشمن بدخوست میدانم مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۰
صبح است ز باده میپرستان در رقص امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۹۷
اُونْ صورتگِرونْ که صورتهٰا کَشیینْ حسین خوارزمی : غزلیات، قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۰۱
هر که را سلطان ما بیچارگی روزی کند صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۸
بهار آمد بکن ساقی طربها نهج البلاغه : نامه ها
نامه به عبدالله بن عباس در بیان علل سقوط مصر
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى عبد الله بن العباس بعد مقتل محمد بن أبي بكر </strong> أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مِصْرَ قَدِ اِفْتُتِحَتْ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَدِ اُسْتُشْهِدَ فَعِنْدَ اَللَّهِ نَحْتَسِبُهُ وَلَداً نَاصِحاً وَ عَامِلاً كَادِحاً وَ سَيْفاً قَاطِعاً وَ رُكْناً دَافِعاً
غزل شمارهٔ ۲۳۱
مرا دردیست در دل نه چو هر درد امیر پازواری : سهبیتیها
شمارهٔ ۲۵
امیر گنه: که گَشتْ بَکردیمْ ملکِ رَیْ نورعلیشاه : بخش دوم
شمارهٔ ۷۳
ای که با نیکان طمع داری که یا بی ارتباط نصرالله منشی : مقدمهٔ نصرالله منشی
بخش ۳ - دین بی ملک ضایع است و ملک بی دین باطل
و آن کس که در سایه رایت علما آرام گیرد تا بآفتاب کشف نزدیک افتد بمجرد معرفت آن شکوه و مهابت در ضمیر او پیدا آید که اوهام نهایت آن را در نتواند یافت و خواطر به کنه آن نتواند رسید. قوله تعالی: انما یخشی الله من عباده العلماء. بحکم این مقدمات روشن میگردد که دین بی ملک ضایع است و ملک بی دین باطل، و خدای میگوید، تقدست اسماوه و عمت نعماوه: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس. نظم این آیت پیش از استنباط و رویت چون متباعدی مینماید، که کتاب و ترازو و آهن به یکدیگر تناسب بیشتری ندارند، اما پس از تامل غبار شبهت و حجاب ریبت برخیزد و معلوم گجردد که این الفاظ به یکدیگر هرچه متناسب تر است و هر کلمتی رااعجازی هر چه ظاهر تر، چه بیان شرایع بکتاب تواند بود و، تقدیم ابواب عدل و انصاف بترازو و حساب و، تنفیذ این معانی بشمشیر. و چون مقرر گشت که مصالح دین بی شکوه پادشاهان اسلام نامرعی است، و نشاندن آتش فتنه بی مهابت شمشیر آبدار متعذر، فرضیت طاعت ملوک را، که فواید دین و دنیا بدان باز بسته است، هم شناخته شود، و روشن گردد که هر که دین او پاکتر و عقیدت او صافی تر در بزرگ داشت جانب ملوک و تعظیم فرمانهای پادشاهان مبالغت زیادت واجب شمرد، و هوا و طاعت و اخلاص و مناصحت ایشان را از ارکان دین پندارد، و ظاهر و باطن در خدمت ایشان برابر دارد؛ و بی تردد بباید دانست که اگر کسی امام اعظم را خلافی اندیشد و اندک و بسیار خیانتی روا دارد که خلل آن به اطراف ولایت و نواحی مملکت او بازگردد در دنیا مذموم باشد و بآخرت ماخوذ، چه مضرت آن هم به احکام شریعت پیوندد و هم خواص و عوام امت در رنج و مشقت افتند. اوحدالدین کرمانی : الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۴۶
گر دل نفسی از سر جان برخیزد نهج البلاغه : حکمت ها
نکوهش کوچک شمردن گناه
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> أَشَدُّ اَلذُّنُوبِ مَا اِسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ نهج البلاغه : خطبه ها
توحید و نبوت
<strong> و من خطبة له عليهالسلام </strong> <strong> في اللّه و في الرسول الأكرم </strong> عطار نیشابوری : مظهر
در آفرینش انسان و مبدأو معاد او فرماید
ترا در علم معنی راه دادند صامت بروجردی : اشعار مصیبت
شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهمالسلام
ماهرخا ابتدای فصل بهار است اوحدالدین کرمانی : الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات
شمارهٔ ۲۶
زین گونه که در نهاد زیر و زبری است ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳۵
این گنبد سبز از شفق مرجان رنگ عطار نیشابوری : باب هشدهم: در همّت بلند داشتن و در كار تمام بودن
شمارهٔ ۲۱
وقتی است که دیدهیی به دیدار کنم مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۶۲
در پوش سلاح وقت جنگ است ای جان شاطرعباس صبوحی : غزلیات
گل بادام
سُرخ و بیجادهٔ رخ و تازه لب از باده و مست فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۵۶۴
ترا خاطر به سوی دشمن بدخوست میدانم مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۰
صبح است ز باده میپرستان در رقص امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۹۷
اُونْ صورتگِرونْ که صورتهٰا کَشیینْ حسین خوارزمی : غزلیات، قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۰۱
هر که را سلطان ما بیچارگی روزی کند صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۸
بهار آمد بکن ساقی طربها نهج البلاغه : نامه ها
نامه به عبدالله بن عباس در بیان علل سقوط مصر
<strong> و من كتاب له عليهالسلام إلى عبد الله بن العباس بعد مقتل محمد بن أبي بكر </strong> أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مِصْرَ قَدِ اِفْتُتِحَتْ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَدِ اُسْتُشْهِدَ فَعِنْدَ اَللَّهِ نَحْتَسِبُهُ وَلَداً نَاصِحاً وَ عَامِلاً كَادِحاً وَ سَيْفاً قَاطِعاً وَ رُكْناً دَافِعاً