امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳۰
هر شبی چون یاد آن رخسار گلناری کنم اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۳
ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم ظهیری سمرقندی : سندبادنامه
بخش ۲۶ - داستان شاهزاده و گرمابه بان و زن
دستور گفت: در مواضی ایام و سوالف دهور و اعوام در شهر قنوج گرمابه بانی بود معروف و مذکور به آلت و ثروت و شاهزاده قنوج که در حسن و جمال اعجوبه روزگار و در لطافت و ظرافت، واسطه قلاده ایام بود، به گرمابه او آمدی و گرمابه بان هر چه در وسع و امکان بود از خدمتهای موافق و مراعات لایم تقدیم نمودی و شاهزاده را پدر کریمه ای از اعیان روزگار و ارکان جهان در عقد آورده بود و به مواصلت و مصاهرت او اعتضاد و اعتداد گرفته و نزدیک آمده که به تکلف زفاف مشغول شوند. روزی شاهزاده قنوج به گرمابه آمده بود و گرمابه بان به خدمت مهعود قیام می نمود و اندام او را که رشک گل و سمن و غیرت شکوفه و یاسمن بود، می خارید و به لطف می مالید و از بهر آنکه شخص او عظیم لحیم بود، آلت وقاع در گوشت پنهان بودی و از غایت فربهی ناپیدا نمودی. گرمابه بان را در اثنای خاریدن، دست بر آن عضو آمد بغایت ناپیدا نمود، گریستن بر وی افتاد. شاهزاده چون اثر رقت و شفقت او بدید و آب چشم او مشاهده کرد، پرسید که سبب تغیر و تالم و موجب نوحه و ترنم چیست؟ فصیحی هروی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰
نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگون کنند فریدون مشیری : از خاموشی
زمزمه ای در بهار
دو شاخه نرگست، ای یار دلبند میرزا قلی میلی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸
گر بیخودی مجال دهد اضطراب را کمالالدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۷۸ - وله ایضا فی صفتها
ای ز احکام همچو رویین دز بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۳
من اگر دور از توام پیش توام شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ اشعار ترکی
قاصد
ســـن یاریمین قاصدی سـن اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۸۲
انصاف بده «اوحد» اگر مرد رهی فردوسی : پادشاهی یزدگرد
بخش ۱۰
یکی پهلوان بود گسترده کام جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲۱
یادش از شوخی به دل ما را نمی گیرد قرار سعدی : غزلیات
غزل ۱۴۳
این که تو داری قیامتست نه قامت اقبال لاهوری : جاویدنامه
زیارت امیر کبیر حضرت سید علی همدانی و ملا طاهر غنی کشمیری
حرف رومی در دلم سوزی فکند عطار نیشابوری : دفتر اول
بر پرگرفتن جبرئیل(ع)آدم علیه السّلام را و تقریر کردن جنّات عدن
بهرجایی روان کز عشق میشد ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۸
چنین در کارها بسیار مندیش مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۷
نه ابر به چشم اشکبارم ماند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۳۷
چه به هر سوی چو کوران به عصا می بینی؟ کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۳
دل نه ازوست نه زما، یار چو بی نقاب شد سهراب سپهری : آوار آفتاب
دیاری دیگر
میان لحظه و خاک ، ساقه گرانبار هراسی نیست.
شمارهٔ ۱۳۳۰
هر شبی چون یاد آن رخسار گلناری کنم اسیری لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۳
ما در دو جهان غیر تو دیار ندیدیم ظهیری سمرقندی : سندبادنامه
بخش ۲۶ - داستان شاهزاده و گرمابه بان و زن
دستور گفت: در مواضی ایام و سوالف دهور و اعوام در شهر قنوج گرمابه بانی بود معروف و مذکور به آلت و ثروت و شاهزاده قنوج که در حسن و جمال اعجوبه روزگار و در لطافت و ظرافت، واسطه قلاده ایام بود، به گرمابه او آمدی و گرمابه بان هر چه در وسع و امکان بود از خدمتهای موافق و مراعات لایم تقدیم نمودی و شاهزاده را پدر کریمه ای از اعیان روزگار و ارکان جهان در عقد آورده بود و به مواصلت و مصاهرت او اعتضاد و اعتداد گرفته و نزدیک آمده که به تکلف زفاف مشغول شوند. روزی شاهزاده قنوج به گرمابه آمده بود و گرمابه بان به خدمت مهعود قیام می نمود و اندام او را که رشک گل و سمن و غیرت شکوفه و یاسمن بود، می خارید و به لطف می مالید و از بهر آنکه شخص او عظیم لحیم بود، آلت وقاع در گوشت پنهان بودی و از غایت فربهی ناپیدا نمودی. گرمابه بان را در اثنای خاریدن، دست بر آن عضو آمد بغایت ناپیدا نمود، گریستن بر وی افتاد. شاهزاده چون اثر رقت و شفقت او بدید و آب چشم او مشاهده کرد، پرسید که سبب تغیر و تالم و موجب نوحه و ترنم چیست؟ فصیحی هروی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰
نوبهار آمد که مرغان بال و پر گلگون کنند فریدون مشیری : از خاموشی
زمزمه ای در بهار
دو شاخه نرگست، ای یار دلبند میرزا قلی میلی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸
گر بیخودی مجال دهد اضطراب را کمالالدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۷۸ - وله ایضا فی صفتها
ای ز احکام همچو رویین دز بلند اقبال : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۳
من اگر دور از توام پیش توام شهریار (سید محمدحسین بهجت تبریزی) : گزیدهٔ اشعار ترکی
قاصد
ســـن یاریمین قاصدی سـن اوحدالدین کرمانی : رباعیات الحاقی
شمارهٔ ۸۲
انصاف بده «اوحد» اگر مرد رهی فردوسی : پادشاهی یزدگرد
بخش ۱۰
یکی پهلوان بود گسترده کام جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲۱
یادش از شوخی به دل ما را نمی گیرد قرار سعدی : غزلیات
غزل ۱۴۳
این که تو داری قیامتست نه قامت اقبال لاهوری : جاویدنامه
زیارت امیر کبیر حضرت سید علی همدانی و ملا طاهر غنی کشمیری
حرف رومی در دلم سوزی فکند عطار نیشابوری : دفتر اول
بر پرگرفتن جبرئیل(ع)آدم علیه السّلام را و تقریر کردن جنّات عدن
بهرجایی روان کز عشق میشد ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۸
چنین در کارها بسیار مندیش مجد همگر : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۷
نه ابر به چشم اشکبارم ماند صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۸۳۷
چه به هر سوی چو کوران به عصا می بینی؟ کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۲۳
دل نه ازوست نه زما، یار چو بی نقاب شد سهراب سپهری : آوار آفتاب
دیاری دیگر
میان لحظه و خاک ، ساقه گرانبار هراسی نیست.