اوحدالدین کرمانی : الباب الخامس: فی حسن العمل و ما یتضمّنه من المعانی ممّا اطلق علیه اسم الحسن
شمارهٔ ۱۲
هر تن که سرشت بد بود محضر او خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۴۰ - در مرثیهٔ امام ابو عمر و اسعد
خبر برآمد کان آفتاب شرع فرو شد اوحدالدین کرمانی : الباب العاشر: البهاریات
شمارهٔ ۵۸
شمعی که مبارز است و تمکین دارد نظیری نیشابوری : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۴
فرمان تو بشنوم به پرواز آیم واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۵۹
تا نبینند دمی روی خوشی، مال جهان عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۹
چون سیمبران روی به گلزار نهادند قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - در ستایش شاهزاده کیوان سریر اردشیر میرزا و تشبیب به مدح شاهنشاه اسلام پناه
سحر بشیر ملکزاده اردشیر آمد مولوی : دفتر سوم
بخش ۴۳ - مهلت دادن موسی علیهالسلام فرعون را تا ساحران را جمع کند از مداین
گفت امر آمد برو مهلت تو را ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۴۰
روزی ز پی گلاب میگردیدم عبید زاکانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۰
جان قصهٔ آن ماه سخنگو گوید نجمالدین رازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳
عشاق ترا هشت بهشت تنگ آید قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۶
تا بود هوس، به دل قرارم نگذاشت شاه نعمتالله ولی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۹
صبری کنیم تا ستم او چه می کند امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۲۷۹
بَکُوشته مره ته کجکِ یکدوشی غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۶۴ - فصل (بنده پسندیده هرچه کند برای خدا کند)
چون بدانستی که معنی نیت باعث است بر عمل، بدان که کس بود که باعث وی بر طاقت بیم دوزخ است و کس بود که باعث وی نعمت بهشت است و هرکه کاری برای بهشت کند بنده شکم و فرج است، خود را می کشد تا جایی افتد که کار شکم و فرج مهیا دارد و آن که برای بیم دوزخ کند چون بنده بد است که الا از بیم کار نکند و این هردو را برای خدای تعالی بس کاری نیست، بلکه بنده پسندیده آن بود که آنچه کند برای خدای کند نه برای بهشت و دوزخ. خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۳۸ - در مرثیهٔ عز الدین بوعمران
جهان را آه آه از دل برآمد رشیدالدین میبدی : ۷- سورة الاعراف
۸ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً الایة خداوند عالم، کردگار جهان، و دیّان مهربان، جل جلاله و تقدست اسماؤه، درین آیات صالح پیغامبر را برادر ثمود خواند. معلوم است که این برادرى از روى صورت و نسبت است، نه از روى دین و دیانت و موافقت، و همچنین در حق پیغمبران گفت: أَخاهُمْ هُوداً، أَخاهُمْ شُعَیْباً، أَخُوهُمْ لُوطٌ، أَخُوهُمْ نُوحٌ. چون از روى نسبت بود این برادرى لا جرم در قیامت بگسلد، و آن را هیچ اثر نماند، که اللَّه میگوید، جل جلاله: فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ، و گفت: یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ. باز مؤمنان را برادر یکدیگر خواند، گفت: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً، و این برادرى از روى دیانت و موافقت است، نه از روى نسبت، لا جرم فردا در قیامت بیفزاید و بپیوندد، چنان که اللَّه گفت سبحانه و تعالى: إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ. صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۱۴۵
ای لطف تو بر گناه کاران غفار عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۲۶
صبح گدا و شام ز خورشید روشن است میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۲
در وصف تو خلق دو جهان از آغاز
شمارهٔ ۱۲
هر تن که سرشت بد بود محضر او خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۴۰ - در مرثیهٔ امام ابو عمر و اسعد
خبر برآمد کان آفتاب شرع فرو شد اوحدالدین کرمانی : الباب العاشر: البهاریات
شمارهٔ ۵۸
شمعی که مبارز است و تمکین دارد نظیری نیشابوری : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۴
فرمان تو بشنوم به پرواز آیم واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۱۵۹
تا نبینند دمی روی خوشی، مال جهان عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۹۹
چون سیمبران روی به گلزار نهادند قاآنی شیرازی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - در ستایش شاهزاده کیوان سریر اردشیر میرزا و تشبیب به مدح شاهنشاه اسلام پناه
سحر بشیر ملکزاده اردشیر آمد مولوی : دفتر سوم
بخش ۴۳ - مهلت دادن موسی علیهالسلام فرعون را تا ساحران را جمع کند از مداین
گفت امر آمد برو مهلت تو را ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۴۰
روزی ز پی گلاب میگردیدم عبید زاکانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۰
جان قصهٔ آن ماه سخنگو گوید نجمالدین رازی : رباعیات
شمارهٔ ۴۳
عشاق ترا هشت بهشت تنگ آید قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۶
تا بود هوس، به دل قرارم نگذاشت شاه نعمتالله ولی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۱۰۹
صبری کنیم تا ستم او چه می کند امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۲۷۹
بَکُوشته مره ته کجکِ یکدوشی غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۶۴ - فصل (بنده پسندیده هرچه کند برای خدا کند)
چون بدانستی که معنی نیت باعث است بر عمل، بدان که کس بود که باعث وی بر طاقت بیم دوزخ است و کس بود که باعث وی نعمت بهشت است و هرکه کاری برای بهشت کند بنده شکم و فرج است، خود را می کشد تا جایی افتد که کار شکم و فرج مهیا دارد و آن که برای بیم دوزخ کند چون بنده بد است که الا از بیم کار نکند و این هردو را برای خدای تعالی بس کاری نیست، بلکه بنده پسندیده آن بود که آنچه کند برای خدای کند نه برای بهشت و دوزخ. خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۳۸ - در مرثیهٔ عز الدین بوعمران
جهان را آه آه از دل برآمد رشیدالدین میبدی : ۷- سورة الاعراف
۸ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً الایة خداوند عالم، کردگار جهان، و دیّان مهربان، جل جلاله و تقدست اسماؤه، درین آیات صالح پیغامبر را برادر ثمود خواند. معلوم است که این برادرى از روى صورت و نسبت است، نه از روى دین و دیانت و موافقت، و همچنین در حق پیغمبران گفت: أَخاهُمْ هُوداً، أَخاهُمْ شُعَیْباً، أَخُوهُمْ لُوطٌ، أَخُوهُمْ نُوحٌ. چون از روى نسبت بود این برادرى لا جرم در قیامت بگسلد، و آن را هیچ اثر نماند، که اللَّه میگوید، جل جلاله: فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ، و گفت: یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ. باز مؤمنان را برادر یکدیگر خواند، گفت: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ، فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً، و این برادرى از روى دیانت و موافقت است، نه از روى نسبت، لا جرم فردا در قیامت بیفزاید و بپیوندد، چنان که اللَّه گفت سبحانه و تعالى: إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ. صوفی محمد هروی : دیوان اطعمه
بخش ۱۴۵
ای لطف تو بر گناه کاران غفار عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۲۶
صبح گدا و شام ز خورشید روشن است میرداماد : رباعیات
شمارهٔ ۱۹۲
در وصف تو خلق دو جهان از آغاز