اثیر اخسیکتی : قصاید
شمارهٔ ۸۶ - فخریه و مدح فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان «علاءالدوله»
باز بر اوج سخن تازم و موجی بزنم
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۷۳۵
برق سبک عنان نرسد در شتاب عمر
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۷۹۰
دلتنگ از ملامت اغیار نیستم
رشیدالدین میبدی : ۲۰- سورة طه- مکیّة
۶ - النوبة الثالثة
قوله: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً» الایة.
مسعود سعد سلمان : قصاید
شمارهٔ ۱۹۱ - ابراز خلوص نسبت به یکی از اکابر
ای آن که چون ز جاه تو بر تو ثنا کنم
سعدی : باب سوم در فضیلت قناعت
حکایت شمارهٔ ۲۳
صیادی ضعیف را ماهی قوی به دام اندر افتاد. طاقت حفظ آن نداشت‌ ماهی برو غالب آمد و دام از دستش در ربود و برفت.
خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۲۸۴
خیره کشا، بد کنشا، ظالما!
سعدی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۱۲
من با دگری دست به پیمان ندهم
سنایی غزنوی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۹
ای اصل تو ز خاک سیاه و تن از منی
اقبال لاهوری : جاویدنامه
حکومت الهی
بندهٔ حق بی نیاز از هر مقام
قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۱
موسم گل چون حریفان جای در بستان کنند
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۲۴۳
اگر اشک پشیمانی نگردد عذرخواه من
نظام قاری : فردیات
شمارهٔ ۳۳
کودک درزی که داری چشمه سوزن دهان
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۲۴۰
شود آسان دل از جان برگرفتن در کهنسالی
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۵۳
پروانه ای که گرد تو یک بار می پرد
عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر عبدالله مغربی قدس الله روحه العزیز
آن شیخ ملت آن قطب دولت آن زین اصحاب آن رکن ارباب آن صبح مشرق یثربی عبدالله مغربی رحمةالله علیه استاد مشایخ بود و از قدماء کبار و استاد اولیا و اعتماد اصفیا بود و خوب ولایتی داشت ودر تربیت کردن مرید آیتی بود و حرمت اودر دلها بسیار است وخطر بیشمار در توکل و تجرید ظاهر و باطن کسی را قدم او نبود و این در ابراهیم که ازو خاسته‌اند خود شرح دهندهٔ کمال او بس‌اند یکی ابراهیم شیبان ودوم ابراهیم خواص رحمهما الله و او پیر این هردو بوده است واو را کلماتی رفیع است و عمر او صد و بیست سال بود و کارهاء او عجیب بود هیچ چیزی که دست آدمی بدان رسیده بودی نخوردی مگر بیخ گیاه که آن خوردی و مریدان او هرجا که بیخ گیاه یافتندی پیش او بردندی تا بقدر حاجت بکار بردی و ازین جنس عادت کرده بود و پیوسته سفر کردی و یاران باوی بودندی ودایم احرام داشتی و چون از احرام بیرون آمدی باز احرام گرفتی و هرگز جامهٔ او شوخگن نشدی و موی اونبالیدی.
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۹۶۲
نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۴۶
بی عشق، آه در جگر روزگار نیست
عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر احمد مسروق قدس الله روحه العزیز
آن رکن روزگار آن قطب ابرار آن فرید دهر آن وحید عصر آنعاشق معشوق شیخ وقت احمد مسروق رحمه الله علیه از مشایخ کبار خراسان بود واز طوس بود اما در بغداد نشستی و باتفاق همه از جمله اولیاء خدای بود واو را با قطب المدار رحمةالله علیه صحبت بود او خود از اقطاب بود ازو پرسیدند که قطب کیست ظاهر نکرد اما به حکم اشارت چنان نمود که جنید است و او چهل تن را از اهل تمکین و مشایخ مکین خدمت کرده بود و فایدها گرفته و در علوم ظاهرو باطن به کمال و در مجاهده و تقوی به غایت درجه و صحبت محاسبی و سری یافته.
عطار نیشابوری : تذکرة الأولیاء
ذکر ابوحمزه خراسانی قدس الله روحه العزیز
آن شریف اقران آن لطیف اخوان آن متمکن طریقت آن متوکل حقیقت آن کعبه مسلمانی ابوحمزهٔ خراسانی رحمةالله علیه از جملهٔ مشایخ بود و از اکابر طریقت و رفیع القدر و عالی همت بود و در فراست همتا نداشت و در توکل بی‌نهایت رسیده بود و در تجرید به غایت کشیده و ریاضات و کرامات او بسیار است و مناقب او بی شمار خلوات شایسته داشت بوتراب و جنید یافته بود.