سنایی غزنوی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۱۷۶
کسی را کو نسب پاکیزه باشد
رشیدالدین میبدی : ۶۹- سورة الحاقة- مکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند جهان دار دشمن پرور ببخشایندگى دوست بخشاى بمهربانى.
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۵
شد درون سینه دل دیوانه از سودای او
محمد بن منور : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته
حکایت شمارهٔ ۵۳
پدرم نورالدین منور گفت رحمةاللّه علیه، کی شیخ بوسعید در نشابور بجایی می‌رفت، بسر کوی حرب رسید، دکانهای آراسته و پرمیوۀ پاکیزه دید و از همه بازار نشابور آن موضع آراسته‌تر بودی. چون شیخ آنجا رسید پرسید کی چه گویند؟ گفتند سر کوی حرب. شیخ ما گفت خه! کسی را که سر کوی حرب چنین بود سر کوی صلحش چگونه تواند بود؟ و هم پدرم رحمة اللّه علیه روایت کرد کی روزی شیخ قدس اللّه روحه العزیز مجلس خواست گفت، چون بیرون آمد و برتخت بنشست و مقریان برخواندند، مسایل بسیار مختلف و جمعی بسیار بودند و هر کس از سایلان از نوعی دیگر سؤال کردند و شیخ نظاره می‌کرد و خاموش می‌بود تا بسیار بپرسیدند. در آخر شیخ گفت، بیت:
ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳
چون در جهان نگه نکنی چون است؟
حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۷۱
هم آغوش است، سیل خانه زادی منزل ما را
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۸۷۷
ای کرده نهان تنگ شکر را بنمکدان
اوحدی مراغه‌ای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۴۳
حاصل از عشقت نمی‌بینم به جز غم خوردنی
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۲
دل که پنهان است شوق لعل محبوبان درو
عطار نیشابوری : بیان وادی استغنا
گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود
یوسف همدان که چشم راه داشت
میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۶
گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۱
کرد ناصح منع من از گریه بی رخسار او
آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۷۰۹
تا خم زلف بتان آمده زنار دلم
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۰
سرم را درد بر بالین محنت سود دور از تو
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۹
ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۸
ای بر فراز مسند عزت مکان تو
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۷
شد واقف از خیال من آن مه بحال من
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۶
حباب نیست ز خون گرد دیده تر من
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۵۵
چو شمع ز آتش دل اضطراب دارم من
عنصری بلخی : اشعار منسوب
شمارهٔ ۳
که تنگ و آذرم دارد و مرد بدسلب است