حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۶۰۳
فراموش کردم بلاد و دیار میرداماد : غزلیات
شمارهٔ ۲۷
مگو که سوختن از عاشقی بتر باشد وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۵۷
لب بجنبان که سر تنگ شکر بگشاید اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۸۹
کارم درست بود نخست و چومه شکست اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲۳
فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام جویای تبریزی : مناقب
شمارهٔ ۱۴ - در منقبت امام علی نقی (ع)
زجوش سبزه و گل کرده ابر فصل بهار نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹
مقام عشق مهرویان دل پردرد می باید نظام قاری : فردیات
شمارهٔ ۷
از قدک تا باطلس چرخی اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۰۸
گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۰
نگارا بی سر زلفت پریشانم، به جان تو یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۷۶
هستی باغی و ممکن نیست گهر اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
جهان از عشق و عشق از سینه تست
جهان از عشق و عشق از سینه تست محیط قمی : هفت شهر عشق
شمارهٔ ۲۱ - بنگر صفای جام و می لعل فام را
بنگر صفای جام و می لعل فام را اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
مسلمانیم و آزاد از مکانیم
مسلمانیم و آزاد از مکانیم واعظ قزوینی : رباعیات
شمارهٔ ۶۴
نی در سر شوق و، نی بدل پروا ماند اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
نه از ساقی نه از پیمانه گفتم
نه از ساقی نه از پیمانه گفتم کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۸۸
ای که از زلف توخون در جگر مشک ختاست ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۷۵ - تا کسی دعوی بوسعیدی نکند
و چون سلطان برنشیند هر که باوی سخن گوید او را جواب خوش دهد و تواضع کند و هرگز شراب نخورند، و پیوسته اسبی تنگ بسته با طوق و سر افسار به در گورخانه ابوسعید به نوبت بداشته باشند روز و شب یعنی چون ابوسعید برخیزد بر آن اسب نشیند، و گویند ابوسعید گفته است فرزندان خویش را که چون من بیایم و شما مرا بازنشناسید نشان آن باشد که مرا با شمشیر من بر گردن بزنید اگر من باشم در حال زنده شوم و آن قاعده بدان سبب نهاده است تا کسی دعوی بوسعیدی نکند. اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
فرنگی صید بست از کعبه و دیر
فرنگی صید بست از کعبه و دیر ترانه های کودکانه : بخش اول
عید آمد و گل آمد و نوبت بهاره
عید آمد و گل آمد و نوبت بهاره
شمارهٔ ۶۰۳
فراموش کردم بلاد و دیار میرداماد : غزلیات
شمارهٔ ۲۷
مگو که سوختن از عاشقی بتر باشد وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۵۷
لب بجنبان که سر تنگ شکر بگشاید اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۸۹
کارم درست بود نخست و چومه شکست اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۲۳
فانوس شمع خلوت دیدار گشته ام جویای تبریزی : مناقب
شمارهٔ ۱۴ - در منقبت امام علی نقی (ع)
زجوش سبزه و گل کرده ابر فصل بهار نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۹
مقام عشق مهرویان دل پردرد می باید نظام قاری : فردیات
شمارهٔ ۷
از قدک تا باطلس چرخی اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۰۸
گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح نسیمی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۰
نگارا بی سر زلفت پریشانم، به جان تو یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۷۶
هستی باغی و ممکن نیست گهر اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
جهان از عشق و عشق از سینه تست
جهان از عشق و عشق از سینه تست محیط قمی : هفت شهر عشق
شمارهٔ ۲۱ - بنگر صفای جام و می لعل فام را
بنگر صفای جام و می لعل فام را اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
مسلمانیم و آزاد از مکانیم
مسلمانیم و آزاد از مکانیم واعظ قزوینی : رباعیات
شمارهٔ ۶۴
نی در سر شوق و، نی بدل پروا ماند اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
نه از ساقی نه از پیمانه گفتم
نه از ساقی نه از پیمانه گفتم کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۸۸
ای که از زلف توخون در جگر مشک ختاست ناصرخسرو : سفرنامه
بخش ۷۵ - تا کسی دعوی بوسعیدی نکند
و چون سلطان برنشیند هر که باوی سخن گوید او را جواب خوش دهد و تواضع کند و هرگز شراب نخورند، و پیوسته اسبی تنگ بسته با طوق و سر افسار به در گورخانه ابوسعید به نوبت بداشته باشند روز و شب یعنی چون ابوسعید برخیزد بر آن اسب نشیند، و گویند ابوسعید گفته است فرزندان خویش را که چون من بیایم و شما مرا بازنشناسید نشان آن باشد که مرا با شمشیر من بر گردن بزنید اگر من باشم در حال زنده شوم و آن قاعده بدان سبب نهاده است تا کسی دعوی بوسعیدی نکند. اقبال لاهوری : ارمغان حجاز
فرنگی صید بست از کعبه و دیر
فرنگی صید بست از کعبه و دیر ترانه های کودکانه : بخش اول
عید آمد و گل آمد و نوبت بهاره
عید آمد و گل آمد و نوبت بهاره