مسعود سعد سلمان : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۸
ای پیل سوار خسرو شیر شکار
عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۴۶۳
ماتشنگی به دجله و جیحون نمی دهیم
نصرالله منشی : باب البوم و الغراب
بخش ۱۴
ملک بومان باشارت او التفات ننمود، تا آن زاغ را عزیز و مکرم و مرفه و محترم با او ببردند، ومثال داد تا در نیکو داشت مبالغت نمایند. همان وزیر که بکشتن او مایل بود گفت: اگر زاغ را نمی کشید باری با وی زندگانی چون دشمنان کنید و طرفةالعینی از غدر و مکر او ایمن مباشید، که موجب آمدن جز مفسدت کار ما و مصلحت حال او نیست ملک از استماع این نصیحت امتناع نمود و سخن مشیر بی نظیر را خوار داشت.
نیر تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲
سوزنده آتشی که شود پخته خام از او
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٢٨٢
دشمنی دوسترویم افتادست
اهلی شیرازی : صنف اول که تاج است و پیش بر است
صنف اول که تاج است و پیش بر است
ای خاک درت قبله صاحب نظران
شاطرعباس صبوحی : غزلیات ناتمام و اشعار پراکنده
تصویر
مصوّر آمد و روی تو را چو ماه کشید
فضولی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۱
کرد ناصح منع من از گریه بی رخسار او
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶۰
چون اشکم ازینچشم چو جیحون بچکد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵
دلم زو شب حدیث ناز می گفت
یغمای جندقی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰
واعظ در باغ سبزش روضه مینواست
مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۱
رفتی تو و اشک لاله‌گون دل من
ابوسعید ابوالخیر : ابیات پراکنده
تکه ۱۳
آتش نمرود هرگز پور آذر را نسوخت
سنایی غزنوی : الباب السّابع فصل فی‌الغرور و الغفلة والنسیان و حبّ‌الامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیان‌الموت والبعث والنشر
در بیهوده خندیدن
خندهٔ هرزه کار غُمر بود
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۱
آن سرو راستی مگر از بوستان ماست
جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱
دل مسکین مرا خار جفای تو بخست
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ۴١٠
چونکه سفر جزم کرد خسرو جمشید فر
کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۳۶۹
جان و لبش از صبح ازل همنفسانند
نهج البلاغه : خطبه ها
سفارش به پرهیزکاری و بیان ارزش هاى اسلام قرآن و پیامبرص
<strong> و من خطبة له عليه‌السلام </strong> <strong> ينبه على إحاطة علم اللّه بالجزئيات ثم يحث على التقوى و يبين فضل الإسلام و القرآن </strong> يَعْلَمُ عَجِيجَ اَلْوُحُوشِ فِي اَلْفَلَوَاتِ وَ مَعَاصِيَ اَلْعِبَادِ فِي اَلْخَلَوَاتِ وَ اِخْتِلاَفَ اَلنِّينَانِ فِي اَلْبِحَارِ اَلْغَامِرَاتِ وَ تَلاَطُمَ اَلْمَاءِ بِالرِّيَاحِ اَلْعَاصِفَاتِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً نَجِيبُ اَللَّهِ وَ سَفِيرُ وَحْيِهِ وَ رَسُولُ رَحْمَتِهِ
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۷۳
گر چراغ ازنفس سوخته بر می‌کردم