حزین لاهیجی : مطمح الانظار
بخش ۱ - مثنوی مطمح الانظار
ای دل افسرده خروشت کجاست؟ نیر تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۸
پرتاب پریده را به شست آوردن طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۷۸
بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به پیش فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۵۹
ای فتنه یک دم آی ز بالای زین فرو محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۷
زخم او یکبارگی امروز بر جان میرسد رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۰۳ - عین القضات همدانی قُدِّسَ سِرُّه
فاضلی است گرانمایه و کاملی است بلند پایه. ابوالفضایل محمدبن عبداللّه میانجئی نام و لقب اوست. شیخ احمد غزالی او را به محبوبیت تربیت کرده. رسالهٔ سوانح العشاق را به محبت وی به قید تصنیف درآورده. شیخ را شراب زنجبیلی جذبه بر نشاء کافوری سلوک غالب و رهایی طایر لاهوتی روح را از قفس ناسوتی جسم طالب بوده. در کتب این طایفه آمده که به دعای وی احیاء و امانت حاصل شده. خود نیز در تمهیدات بیان میکند. آخرالامر او را به دعوی الوهیت متهم ساخته. محضری بر قتلش پرداخته. به سعی ابوالقاسم درگزینی وزیر خلیفه پوست او را کندند، در مدرسهٔ خودش بردار کرده، پس از آن به زیر آورده، در بوریای به نفت آلوده پیچیده، سوختند. چنانکه خود گفته است: عطار نیشابوری : بخش هفدهم
(۹) حکایت آن پیر که خواست که او را میان دو گورستان دفن کنند
چو بود آن شیخ سالی شصت هفتاد رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۸۸ - صفی سبزواری
و هو قدوة السالکین مولانا فخرالدین علی بن مولانا حسین الواعظ. المتخلص به کاشفی. پدرش از معارف فضلاست. به هرات رفته شرف مصاهرت مولانا جامی را دریافت و فخرالدین علی صبیّه زادهٔ مولانا جامی است. از علما و فضلا و عرفا بوده. ارادت به جناب خواجه عبداللّه احرار نقشبندی داشته. صاحب تألیفات است. انتخاب کتاب رشحات عین الحیات در ذکر مشایخ سلسلهٔ علّیهٔ نقشبندیه از اوست. تحقیقات کرده، به هر صورت گاهی شعر میگفته. تیمّناً و تبرّکاً رباعی از او نوشته شد: آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸۱
تو را که گفت کز احباب روی برتابی نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۱۴ - پادشاهی اسکندر به جای پدر
بیا ساقی از خود رهائیم ده حسین خوارزمی : غزلیات، قصاید و قطعات
شمارهٔ ۲۶۵
جان و جهان فدایت ای آنکه به ز جانی سیدای نسفی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶ - اسبیات
اسپی که به آب و علفش پروردم قطران تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۶
تا بنده آن رخان تابنده شدم حسین خوارزمی : غزلیات، قصاید و قطعات
شمارهٔ ۷۸
دلم هوای چنان سرو نازنین دارد عطار نیشابوری : بخش دوازدهم
(۹) حکایت ماه و شوق او با آفتاب
قمر گفتا که من در عشق خورشید امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۲۷
نگار من عمل زلف خود مرا فرمای قصاب کاشانی : ترکیبات
شمارهٔ ۶ - کوی وفا
عزیزا هیچ میدانی چهها با جان ما کردی کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
عید آمد و درد برقرارست مرا اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۱۰۲
ای از غم دلبری که بیدادم ازوست قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۰
در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم
بخش ۱ - مثنوی مطمح الانظار
ای دل افسرده خروشت کجاست؟ نیر تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۸
پرتاب پریده را به شست آوردن طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۷۸
بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به پیش فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۵۹
ای فتنه یک دم آی ز بالای زین فرو محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۹۷
زخم او یکبارگی امروز بر جان میرسد رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۱۰۳ - عین القضات همدانی قُدِّسَ سِرُّه
فاضلی است گرانمایه و کاملی است بلند پایه. ابوالفضایل محمدبن عبداللّه میانجئی نام و لقب اوست. شیخ احمد غزالی او را به محبوبیت تربیت کرده. رسالهٔ سوانح العشاق را به محبت وی به قید تصنیف درآورده. شیخ را شراب زنجبیلی جذبه بر نشاء کافوری سلوک غالب و رهایی طایر لاهوتی روح را از قفس ناسوتی جسم طالب بوده. در کتب این طایفه آمده که به دعای وی احیاء و امانت حاصل شده. خود نیز در تمهیدات بیان میکند. آخرالامر او را به دعوی الوهیت متهم ساخته. محضری بر قتلش پرداخته. به سعی ابوالقاسم درگزینی وزیر خلیفه پوست او را کندند، در مدرسهٔ خودش بردار کرده، پس از آن به زیر آورده، در بوریای به نفت آلوده پیچیده، سوختند. چنانکه خود گفته است: عطار نیشابوری : بخش هفدهم
(۹) حکایت آن پیر که خواست که او را میان دو گورستان دفن کنند
چو بود آن شیخ سالی شصت هفتاد رضاقلی خان هدایت : روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین
بخش ۸۸ - صفی سبزواری
و هو قدوة السالکین مولانا فخرالدین علی بن مولانا حسین الواعظ. المتخلص به کاشفی. پدرش از معارف فضلاست. به هرات رفته شرف مصاهرت مولانا جامی را دریافت و فخرالدین علی صبیّه زادهٔ مولانا جامی است. از علما و فضلا و عرفا بوده. ارادت به جناب خواجه عبداللّه احرار نقشبندی داشته. صاحب تألیفات است. انتخاب کتاب رشحات عین الحیات در ذکر مشایخ سلسلهٔ علّیهٔ نقشبندیه از اوست. تحقیقات کرده، به هر صورت گاهی شعر میگفته. تیمّناً و تبرّکاً رباعی از او نوشته شد: آشفتهٔ شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸۱
تو را که گفت کز احباب روی برتابی نظامی گنجوی : شرف نامه
بخش ۱۴ - پادشاهی اسکندر به جای پدر
بیا ساقی از خود رهائیم ده حسین خوارزمی : غزلیات، قصاید و قطعات
شمارهٔ ۲۶۵
جان و جهان فدایت ای آنکه به ز جانی سیدای نسفی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶ - اسبیات
اسپی که به آب و علفش پروردم قطران تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۱۰۶
تا بنده آن رخان تابنده شدم حسین خوارزمی : غزلیات، قصاید و قطعات
شمارهٔ ۷۸
دلم هوای چنان سرو نازنین دارد عطار نیشابوری : بخش دوازدهم
(۹) حکایت ماه و شوق او با آفتاب
قمر گفتا که من در عشق خورشید امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۳۲۷
نگار من عمل زلف خود مرا فرمای قصاب کاشانی : ترکیبات
شمارهٔ ۶ - کوی وفا
عزیزا هیچ میدانی چهها با جان ما کردی کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۱۲
عید آمد و درد برقرارست مرا اوحدالدین کرمانی : الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها
شمارهٔ ۱۰۲
ای از غم دلبری که بیدادم ازوست قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۴۰
در هر دو جهان عاقل و فرزانه نباشم