ابوعلی عثمانی : باب ۵۳ تا آخر
بخش ۱۷ - فصل
امّا آداب مرید اندر سماع، باختیار خویش، البتّه، اگر واردی برو درآید که او را بحرکت آرد و در وقت، آن نبود که خویشتن را نگاه دارد بمقدار غلبۀ وارد، او را در حرکت معذور دارد چون آن غلبه زائل شد واجب بود برو، نشستن و آرام گرفتن زیرا که حرکت کردن بخوش آمدنِ وجد، بی غلبه و ضرورتی درست نبود اگر چنانست که آنرا عادت کند بدان خوش آمدنِ وجد، حرکت میکند او را از حقائق هیچ چیز کشف نیفتد، غایت احوال او آن بود که دل او خوش گردد. و در جمله حرکت، نقصان حال بود مرید را و پیر را، الّا باشارتی بود از مقتضی وقت یا غلبۀ که تمیز از وی برخیزد یا مریدی بود که شیخ او را اشارت کند بحرکت آن هنگام حرکت کند باشارت پیر باکی نبود چون پیر از آن جمله بود که او را حاکم بود بر امثال او امّا چون درویشان او را اشارت کنند بمساعدت در حرکت، باید که مساعدت کند ایشانرا، بدان نگاه داشته بود پس اگر این مرید را در حالت، صدقی بود آن صدقِ حالت او، درویشانرا باز دارد از آنکه درو مساعدت خواهند. طبیب اصفهانی : قصاید
شمارهٔ ۶ - در وصف بهار ومدح حیدر کرار گوید
مژده بلبل راکه آمد گل بباغ شاخسار غبار همدانی : دوبیتیها
شمارهٔ ۳
الهی چون گناهم را شمر نیست جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۵
دلبر به هر چه گفت به قولش وفا نکرد نورعلیشاه : بخش دوم
شمارهٔ ۳
برافکن پرده از رخسار یارا مولوی : دفتر پنجم
بخش ۲۷ - در بیان آنک صفا و سادگی نفس مطمنه از فکرتها مشوش شود چنانک بر روی آینه چیزی نویسی یا نقش کنی اگر چه پاک کنی داغی بماند و نقصانی
روی نفس مطمئنه در جسد شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷
رندان گاهی ملک جهان میبازند جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۴
اسم باید که موافق بمسمی باشد مولانا خالد نقشبندی : قطعات
قطعه شماره ۴۳
خورد در نافه خون مشک ختن از رشک گیسویش فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸۹
چنین نگار ندیدم به هیچ ایوانی جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۴
مرا تا در تنم پیوند جانست اسدی توسی : گرشاسپنامه
رسیدن گرشاسب به میل سنگ
رسید از پس هفته ای شاد و کش جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۷
بتا تا مهر روی تو دلم با مهربانی جست اثیر اخسیکتی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱
دل به عشق تو جانسپاری کرد ملا احمد نراقی : مثنوی طاقدیس
بخش ۲۲۲ - بیرون آمدن جوان خارکن از معبد خود و رفتن به سراپرده ی سلطان
در بر آن خار کن با صد نیاز جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۵
آن سرو بین که بر لب جوی ایستاده است مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶
گه میگفتم که من امیرم خود را جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۶۱
ای عزیزان تا به کی باشد ز غم حالم خراب جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۵
تو سر بر من گران داری نگارا مجیرالدین بیلقانی : قصاید
شمارهٔ ۱۷
عافیت رخت از جهان برداشت
بخش ۱۷ - فصل
امّا آداب مرید اندر سماع، باختیار خویش، البتّه، اگر واردی برو درآید که او را بحرکت آرد و در وقت، آن نبود که خویشتن را نگاه دارد بمقدار غلبۀ وارد، او را در حرکت معذور دارد چون آن غلبه زائل شد واجب بود برو، نشستن و آرام گرفتن زیرا که حرکت کردن بخوش آمدنِ وجد، بی غلبه و ضرورتی درست نبود اگر چنانست که آنرا عادت کند بدان خوش آمدنِ وجد، حرکت میکند او را از حقائق هیچ چیز کشف نیفتد، غایت احوال او آن بود که دل او خوش گردد. و در جمله حرکت، نقصان حال بود مرید را و پیر را، الّا باشارتی بود از مقتضی وقت یا غلبۀ که تمیز از وی برخیزد یا مریدی بود که شیخ او را اشارت کند بحرکت آن هنگام حرکت کند باشارت پیر باکی نبود چون پیر از آن جمله بود که او را حاکم بود بر امثال او امّا چون درویشان او را اشارت کنند بمساعدت در حرکت، باید که مساعدت کند ایشانرا، بدان نگاه داشته بود پس اگر این مرید را در حالت، صدقی بود آن صدقِ حالت او، درویشانرا باز دارد از آنکه درو مساعدت خواهند. طبیب اصفهانی : قصاید
شمارهٔ ۶ - در وصف بهار ومدح حیدر کرار گوید
مژده بلبل راکه آمد گل بباغ شاخسار غبار همدانی : دوبیتیها
شمارهٔ ۳
الهی چون گناهم را شمر نیست جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۵
دلبر به هر چه گفت به قولش وفا نکرد نورعلیشاه : بخش دوم
شمارهٔ ۳
برافکن پرده از رخسار یارا مولوی : دفتر پنجم
بخش ۲۷ - در بیان آنک صفا و سادگی نفس مطمنه از فکرتها مشوش شود چنانک بر روی آینه چیزی نویسی یا نقش کنی اگر چه پاک کنی داغی بماند و نقصانی
روی نفس مطمئنه در جسد شیخ بهایی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷
رندان گاهی ملک جهان میبازند جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۵۹۴
اسم باید که موافق بمسمی باشد مولانا خالد نقشبندی : قطعات
قطعه شماره ۴۳
خورد در نافه خون مشک ختن از رشک گیسویش فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۸۹
چنین نگار ندیدم به هیچ ایوانی جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۴
مرا تا در تنم پیوند جانست اسدی توسی : گرشاسپنامه
رسیدن گرشاسب به میل سنگ
رسید از پس هفته ای شاد و کش جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۷
بتا تا مهر روی تو دلم با مهربانی جست اثیر اخسیکتی : غزلیات
شمارهٔ ۴۱
دل به عشق تو جانسپاری کرد ملا احمد نراقی : مثنوی طاقدیس
بخش ۲۲۲ - بیرون آمدن جوان خارکن از معبد خود و رفتن به سراپرده ی سلطان
در بر آن خار کن با صد نیاز جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۵
آن سرو بین که بر لب جوی ایستاده است مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۶
گه میگفتم که من امیرم خود را جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۶۱
ای عزیزان تا به کی باشد ز غم حالم خراب جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۵
تو سر بر من گران داری نگارا مجیرالدین بیلقانی : قصاید
شمارهٔ ۱۷
عافیت رخت از جهان برداشت