شاطرعباس صبوحی : غزلیات
خمخانه حق
شام هجران مرا صبح نمایان آمد عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۶۱
بندیان داشت بی زوار و پناه اثیر اخسیکتی : قصاید
شمارهٔ ۶۸ - وصف صبح و مدح سلطان مظفر الدین قزل ارسلان سلجوقی
چون کرد دیده بان افق چشم خفته باز رشیدالدین میبدی : ۵- سورة المائدة- مدنیة
۱۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ الایة درین آیت اشارتست که ایمان شنیدنى است و دیدنى و شناختنى و گفتنى و کردنى. سمعوا دلیل است که شنیدنى است، تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ دلیل است که دیدنى است، مِمَّا عَرَفُوا دلیل است که شناختنى است، یَقُولُونَ دلیل است که گفتنى است. آن گه در آخر آیت گفت: وَ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنِینَ این محسنین دلیل است که عمل در آن کردنى است اما ابتدا بسماع کرد که نخست سماع است، بنده حق بشنود، او را خوش آید، درپذیرد، و بکار درآید و عمل کند. رب العالمین قومى را مىپسندد که جمله این خصال در ایشان موجود است. گفتهاند که: سه چیز نشان معرفتست، و هر سه ایشان را بکمال بود: بکا و دعا و رضا. بکا بر جفا و دعا بر عطا و رضا بقضا. هر آن کس که دعوى معرفت کند، و این سه خصلت در وى نیست، وى در دعوى صادق نیست، و در شمار عارفان نیست، و در میان جوانمردان و دینداران او را نوایى نیست. سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۸
در عشق چو باید که به ناچار بمیرم عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۹۴
چنان دان که این هیکل از پهلوی قطران تبریزی : مقطعات
شمارهٔ ۹۱
نهادم بر جدائی دل نهادم رشیدالدین میبدی : ۸۵- سورة البروج- المکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان رشیدالدین وطواط : مقطعات
شمارهٔ ۱۲ - در عشق گوید
آه ! از عشق بی کران ، کین عشق اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۶
هر که او عاشق آن روی بود صبر نداند اسدی توسی : گرشاسپنامه
داستان قباد کاوه
چو شد پهلوان بسته ره را کمر مجیرالدین بیلقانی : ملمعات
شمارهٔ ۵۰
مکانک فی الوری اعلی المکان بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۶۰
هنرها عرضه دادم با صفای دل حسد کردم ایرج میرزا : قصیده ها
در مدحِ حضرتِ مولای متقیان
گفتم رهینِ مهرِ تو شد این دلِ حزین عبید زاکانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰
گل کز رخ او خجل فرو میماند طبیب اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۱۵
فریاد که غیرت نگذارد که چو فرهاد سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۵۸ - قطعه ٧
روی در زیر سمش کرد بساطی، چو فگند نظام قاری : مخیّلنامه (در جنگ صوف و کمخا)
بخش ۷ - تعرض کردن حبر با مخیل در مجلس کمخا
در آن بارگه حبر آمد بپیش سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۱
اندر ره تو دل چه بود جان چه قدر دارد کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۹۹
گر باز آیی دلم بمن باز آری
خمخانه حق
شام هجران مرا صبح نمایان آمد عنصری بلخی : بحر خفیف
شمارهٔ ۶۱
بندیان داشت بی زوار و پناه اثیر اخسیکتی : قصاید
شمارهٔ ۶۸ - وصف صبح و مدح سلطان مظفر الدین قزل ارسلان سلجوقی
چون کرد دیده بان افق چشم خفته باز رشیدالدین میبدی : ۵- سورة المائدة- مدنیة
۱۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ الایة درین آیت اشارتست که ایمان شنیدنى است و دیدنى و شناختنى و گفتنى و کردنى. سمعوا دلیل است که شنیدنى است، تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ دلیل است که دیدنى است، مِمَّا عَرَفُوا دلیل است که شناختنى است، یَقُولُونَ دلیل است که گفتنى است. آن گه در آخر آیت گفت: وَ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنِینَ این محسنین دلیل است که عمل در آن کردنى است اما ابتدا بسماع کرد که نخست سماع است، بنده حق بشنود، او را خوش آید، درپذیرد، و بکار درآید و عمل کند. رب العالمین قومى را مىپسندد که جمله این خصال در ایشان موجود است. گفتهاند که: سه چیز نشان معرفتست، و هر سه ایشان را بکمال بود: بکا و دعا و رضا. بکا بر جفا و دعا بر عطا و رضا بقضا. هر آن کس که دعوى معرفت کند، و این سه خصلت در وى نیست، وى در دعوى صادق نیست، و در شمار عارفان نیست، و در میان جوانمردان و دینداران او را نوایى نیست. سحاب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۸
در عشق چو باید که به ناچار بمیرم عنصری بلخی : بحر متقارب
شمارهٔ ۹۴
چنان دان که این هیکل از پهلوی قطران تبریزی : مقطعات
شمارهٔ ۹۱
نهادم بر جدائی دل نهادم رشیدالدین میبدی : ۸۵- سورة البروج- المکیة
النوبة الاولى
قوله تعالى: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان رشیدالدین وطواط : مقطعات
شمارهٔ ۱۲ - در عشق گوید
آه ! از عشق بی کران ، کین عشق اوحدی مراغهای : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۶
هر که او عاشق آن روی بود صبر نداند اسدی توسی : گرشاسپنامه
داستان قباد کاوه
چو شد پهلوان بسته ره را کمر مجیرالدین بیلقانی : ملمعات
شمارهٔ ۵۰
مکانک فی الوری اعلی المکان بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۰۶۰
هنرها عرضه دادم با صفای دل حسد کردم ایرج میرزا : قصیده ها
در مدحِ حضرتِ مولای متقیان
گفتم رهینِ مهرِ تو شد این دلِ حزین عبید زاکانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰
گل کز رخ او خجل فرو میماند طبیب اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۱۵
فریاد که غیرت نگذارد که چو فرهاد سیف فرغانی : قصاید و قطعات
شمارهٔ ۵۸ - قطعه ٧
روی در زیر سمش کرد بساطی، چو فگند نظام قاری : مخیّلنامه (در جنگ صوف و کمخا)
بخش ۷ - تعرض کردن حبر با مخیل در مجلس کمخا
در آن بارگه حبر آمد بپیش سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۱
اندر ره تو دل چه بود جان چه قدر دارد کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۷۹۹
گر باز آیی دلم بمن باز آری