ادیب الممالک : قصاید
شمارهٔ ۱۱۰ - چکامه
وقتی پسرم عیسی را که آنوقت دو سال و دو ماه از سنش گذشته بود از جانب کارگذاران حضرت اقدس ولینعمت روحی فدا خلعت استیفاء بدادند در پاداش چاکری من زیرا که کودک مهد که زبان پدر و مادر نیک نیاموخته استیفاء و دبیری هیچ نداند که چیست و بزرگان کار شگرف بنااهلان و خوردان ندهند مگر در جبلت وی استعدادی نگرند یا حقوق خدمت پدرانش را از ذمت عالی ادا کنند چون وزارت دیوان رسائل خاصه سرکاری و ریاست دارالانشاء در این وقت که بیست و پنجم صفر یکهزار و سیصد و هشت بود بر عهده جناب دبیرالسلطنه میرزا فضل الله خان طباطبائی مفوض میبود و آنجناب را با من محبتی فراوان مشاهده میشد باین ابیات او را ستایش کرده مطلع آنرا ترجمه این بیت تازی قرار دادم که گفته اندبیت حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۷
یارم که ز من نمی کند یاد امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰
روز عید است به من ده می نابی چو گلاب فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۹۷ - نیز در مدح خواجه ابوعلی حسنک وزیر گوید
مهرگان امسال شغل روزه دارد پیش در حزین لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۷
از هند نجس، نجات می خواهم و بس کمالالدین اسماعیل : قصاید
شمارهٔ ۹۳ - وله ایضآ یمدحه
آمدست از غم عشق تو مرا آن بر سر حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۷۲۶
با دل در احتسابم و با دیده در نزاع مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷۵
انجیرفروش را چه بهتر مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۲
یوسف کنعانیام روی چو ماهم گواست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵۳
بیهمگان به سر شود بیتو به سر نمیشود ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٢١٠
ایخداوند ایکه از رفعت همای همتت کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۲
ما بی به روی تو آهم ز ثریا بگذشت احمد شاملو : حدیث بیقراری ماهان
شببیداران
همه شب حیرانش بودم، غالب دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۹
کسی بامن چه در صورت پرستی حرف دین گوید سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۷۱ - در بیان آنکه چون چلبی حسام الدین قدس اللّه سره از دنیا نقل کرد خلق جمع شدند و ولد را گفتند که بجای والد بنشین و شیخی کن. تا اکنون بهانه میکردی که حضرت مولانا قدسنا اللّه بسره العزیز چلبی حسام الدین را خلیفه کرده بود. در این حال که او نقل کرد بایدکه قبول کنی و بهانه نیاوری ومنقاد شدن ولد و قبول کردن شیخی را.
خلق جمع آمدند پیر و جوان قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۷
در آن چمن که تو دیدی گلی ببار نماند میرزا حبیب خراسانی : قصاید
شمارهٔ ۱۹
مگر برادر دیرین بنده خواجه کمالی ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٧٣٣
ملک عزت گرت همی باید حزین لاهیجی : فرهنگ نامه
بخش ۱۳ - در صفت مردان کار فرماید
به دیبا و اطلس فریباست، زن قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۹۶
ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ
شمارهٔ ۱۱۰ - چکامه
وقتی پسرم عیسی را که آنوقت دو سال و دو ماه از سنش گذشته بود از جانب کارگذاران حضرت اقدس ولینعمت روحی فدا خلعت استیفاء بدادند در پاداش چاکری من زیرا که کودک مهد که زبان پدر و مادر نیک نیاموخته استیفاء و دبیری هیچ نداند که چیست و بزرگان کار شگرف بنااهلان و خوردان ندهند مگر در جبلت وی استعدادی نگرند یا حقوق خدمت پدرانش را از ذمت عالی ادا کنند چون وزارت دیوان رسائل خاصه سرکاری و ریاست دارالانشاء در این وقت که بیست و پنجم صفر یکهزار و سیصد و هشت بود بر عهده جناب دبیرالسلطنه میرزا فضل الله خان طباطبائی مفوض میبود و آنجناب را با من محبتی فراوان مشاهده میشد باین ابیات او را ستایش کرده مطلع آنرا ترجمه این بیت تازی قرار دادم که گفته اندبیت حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۳۹۷
یارم که ز من نمی کند یاد امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰
روز عید است به من ده می نابی چو گلاب فرخی سیستانی : قصاید
شمارهٔ ۹۷ - نیز در مدح خواجه ابوعلی حسنک وزیر گوید
مهرگان امسال شغل روزه دارد پیش در حزین لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶۷
از هند نجس، نجات می خواهم و بس کمالالدین اسماعیل : قصاید
شمارهٔ ۹۳ - وله ایضآ یمدحه
آمدست از غم عشق تو مرا آن بر سر حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۷۲۶
با دل در احتسابم و با دیده در نزاع مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۷۵
انجیرفروش را چه بهتر مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۶۲
یوسف کنعانیام روی چو ماهم گواست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵۳
بیهمگان به سر شود بیتو به سر نمیشود ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٢١٠
ایخداوند ایکه از رفعت همای همتت کمال خجندی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۲
ما بی به روی تو آهم ز ثریا بگذشت احمد شاملو : حدیث بیقراری ماهان
شببیداران
همه شب حیرانش بودم، غالب دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۹
کسی بامن چه در صورت پرستی حرف دین گوید سلطان ولد : ولدنامه
بخش ۷۱ - در بیان آنکه چون چلبی حسام الدین قدس اللّه سره از دنیا نقل کرد خلق جمع شدند و ولد را گفتند که بجای والد بنشین و شیخی کن. تا اکنون بهانه میکردی که حضرت مولانا قدسنا اللّه بسره العزیز چلبی حسام الدین را خلیفه کرده بود. در این حال که او نقل کرد بایدکه قبول کنی و بهانه نیاوری ومنقاد شدن ولد و قبول کردن شیخی را.
خلق جمع آمدند پیر و جوان قاسم انوار : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۷
در آن چمن که تو دیدی گلی ببار نماند میرزا حبیب خراسانی : قصاید
شمارهٔ ۱۹
مگر برادر دیرین بنده خواجه کمالی ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ٧٣٣
ملک عزت گرت همی باید حزین لاهیجی : فرهنگ نامه
بخش ۱۳ - در صفت مردان کار فرماید
به دیبا و اطلس فریباست، زن قصاب کاشانی : غزلیات
شمارهٔ ۹۶
ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ