ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰۳
او شاه منست و من مرا ورا بنده ابوالفضل بیهقی : باقیماندهٔ مجلد پنجم
بخش ۹
چون ازین سخن فارغ شد، اعیان ری در یکدیگر نگریستند و چنان نمودند که دهشتی و حیرتی سخت بزرگ بدیشان راه نمود و اشارت کردند سوی خطیب شهر- و مردی پیر و فاضل و اسنّ و جهان گشته بود- او بر پای خاست و گفت: زندگانی ملک اسلام دراز باد، اینها در این مجلس بزرگ و این حشمت از حد گذشته از جواب عاجز شوند و محجم گردند؛ اگر رای عالی بیند، فرمان دهد یکی را از معتمدان درگاه تا بیرون بنشیند و این بندگان آنجا روند که طاهر دبیر آنجا نشیند و جواب دهند. امیر گفت: نیک آمد. و اعیان ری را بخیمه بزرگ آوردند که طاهر دبیر آنجا مینشست- و شغل همه بر وی میرفت که وی محتشمتر بود- و طاهر بیامد بنشست و پیش وی آمدند این قوم و با یکدیگر نهاده بودند که چه پاسخ دهند. طاهر گفت: جویای تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷
در زیر فلک جای دل آسایی نیست رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۲
چند ز دوران چرخ چند ز هجران یار عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۲
لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۳۷
بادپیمایی مسلسل همچو آب از بهر چیست؟ کمالالدین اسماعیل : غزلیات
شمارهٔ ۴۲
نفس باد صبا می جنبد اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۱
گر کوه تحمل کسی از بار ستم نیست حکیم نزاری : دستورنامه
بخش ۲۸ - اهلیّت باده خواران
چو می روح بخشی نیاید به دست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳۲
که افسون خواند در گوشت، که ابرو پر گره داری؟ مجیرالدین بیلقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۵
شاها بدان خدای که در دست قدرتش مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۴
چه میکردم گر از کف دامن وصلت نمیدادم عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۸
اکنون که نشانهٔ ملامیم سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۷۶
چه دلبری که رخ تست در گلستان ماه مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۵
بنگاهی ز خودم بیخبر انداختهای سیف فرغانی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
غزل شمارهٔ ۸۳
از لطف و حسن یارم در جمع گل عذاران ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۲۰
چون باز سفید در شکاریم همه صوفی محمد هروی : قصاید
شمارهٔ ۲ - فی القصیده
کرد با چشم تو خود را چو برابر نرگس یغمای جندقی : مراثی و نوحهها
شمارهٔ ۸۴
این نوحه از سیف الله میرزا فرزندفتحعلیشاه است که یغما جرح و تعدیلی در آن کرده. لیکن در برخی از نسخه های خطی به نام یغما درج شده و نوحه خوانان و مرثیه گویان ولایت جندق و بیابانک نیز آنرا از وی می دانند: اقبال لاهوری : پیام مشرق
موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان
موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان
شمارهٔ ۶۰۳
او شاه منست و من مرا ورا بنده ابوالفضل بیهقی : باقیماندهٔ مجلد پنجم
بخش ۹
چون ازین سخن فارغ شد، اعیان ری در یکدیگر نگریستند و چنان نمودند که دهشتی و حیرتی سخت بزرگ بدیشان راه نمود و اشارت کردند سوی خطیب شهر- و مردی پیر و فاضل و اسنّ و جهان گشته بود- او بر پای خاست و گفت: زندگانی ملک اسلام دراز باد، اینها در این مجلس بزرگ و این حشمت از حد گذشته از جواب عاجز شوند و محجم گردند؛ اگر رای عالی بیند، فرمان دهد یکی را از معتمدان درگاه تا بیرون بنشیند و این بندگان آنجا روند که طاهر دبیر آنجا نشیند و جواب دهند. امیر گفت: نیک آمد. و اعیان ری را بخیمه بزرگ آوردند که طاهر دبیر آنجا مینشست- و شغل همه بر وی میرفت که وی محتشمتر بود- و طاهر بیامد بنشست و پیش وی آمدند این قوم و با یکدیگر نهاده بودند که چه پاسخ دهند. طاهر گفت: جویای تبریزی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷
در زیر فلک جای دل آسایی نیست رضیالدین آرتیمانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۲
چند ز دوران چرخ چند ز هجران یار عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۶۲
لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۳۷
بادپیمایی مسلسل همچو آب از بهر چیست؟ کمالالدین اسماعیل : غزلیات
شمارهٔ ۴۲
نفس باد صبا می جنبد اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۲۱۱
گر کوه تحمل کسی از بار ستم نیست حکیم نزاری : دستورنامه
بخش ۲۸ - اهلیّت باده خواران
چو می روح بخشی نیاید به دست مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۳۲
که افسون خواند در گوشت، که ابرو پر گره داری؟ مجیرالدین بیلقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۵
شاها بدان خدای که در دست قدرتش مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲۴
چه میکردم گر از کف دامن وصلت نمیدادم عطار نیشابوری : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱۸
اکنون که نشانهٔ ملامیم سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۷۶
چه دلبری که رخ تست در گلستان ماه مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۸۵
بنگاهی ز خودم بیخبر انداختهای سیف فرغانی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
غزل شمارهٔ ۸۳
از لطف و حسن یارم در جمع گل عذاران ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۶۲۰
چون باز سفید در شکاریم همه صوفی محمد هروی : قصاید
شمارهٔ ۲ - فی القصیده
کرد با چشم تو خود را چو برابر نرگس یغمای جندقی : مراثی و نوحهها
شمارهٔ ۸۴
این نوحه از سیف الله میرزا فرزندفتحعلیشاه است که یغما جرح و تعدیلی در آن کرده. لیکن در برخی از نسخه های خطی به نام یغما درج شده و نوحه خوانان و مرثیه گویان ولایت جندق و بیابانک نیز آنرا از وی می دانند: اقبال لاهوری : پیام مشرق
موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان
موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان