سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۸۴
خوش آن روزی که می در هر چمن بی باک می خوردم اقبال لاهوری : پیام مشرق
حکیم اینشتین
جلوه ئی میخواست مانند کلیم ناصبور آذر بیگدلی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۲
خوش آنکه ز وصل تو شبی بالم خوش کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۸۲
از خواجه مرا اگر نوازش نبود حاجب شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴
عمر عزم بیوفایی میکند فصیحی هروی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶
عشق هر جا دست با غیرت پی پیمان دهد صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۴۹۸
از گل روی تو، غافل که تواند گل چید؟ عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۴۷۵
هر که را دشمن شوم بر عیب خود محرم کنم رشیدالدین میبدی : ۱۳- سورة الرعد- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» فرو فرستاد از آسمان آبى، «فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ» برفت رودهاى آب، «بِقَدَرِها» باندازه آن، «فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً» بر سر گرفت سیل کفى ایستاده بر سر آب، «وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ» و از آن چیزها که آتش مىفروزند بر آن، «ابْتِغاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتاعٍ» بطلب و جستن زیورى یا پیرایهاى، «زَبَدٌ مِثْلُهُ» هم کفى است راسب در زیر آن چنانک آن کف است رابى بر سر آب، «کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ» چنان مىزند اللَّه تعالى حق و باطل را مثل، «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً» اما کف بکران رود، «وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ» و اما آنچ مردم را بکار آید و سودمند است در زمین بماند بدرنگ، «کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ (۱۷)» چنین زند اللَّه مثلها. کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۲
آن می که ز خون دختر رز باشد رهی معیری : چند قطعه
مطایبه (طبیب و بیطار)
عمری از جور چرخ مینا رنگ ایرانشان : کوشنامه
بخش ۱۲ - رسیدن نامه ی کوش به مانوش و فرستادن نامه به سوی کوش
چنین تا به درگاه مانوش شد کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۰
از بهر چه لاله بر سر کرد بود وفایی مهابادی : غزلیات
شمارهٔ ۶۵
بی تو ای دوست ندانی که چه گویم چونم بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۶
ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنان شادم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۱۹
از فیض دم شماست پیش همه کس ادیب الممالک : رباعیات طنز
شمارهٔ ۴۶ - ترنج
تا یاد ترنج غبغبت افتادم فریدون مشیری : آواز آن پرنده غمگین
برگْ ریزان
باز امشب، ماه بند از پایِ پندارم گرفت اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳۴
مارا کشی و زنده جاوید میکنی واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۳۷۳
دل که باشد نشیمن غم یار
شمارهٔ ۷۸۴
خوش آن روزی که می در هر چمن بی باک می خوردم اقبال لاهوری : پیام مشرق
حکیم اینشتین
جلوه ئی میخواست مانند کلیم ناصبور آذر بیگدلی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱۲
خوش آنکه ز وصل تو شبی بالم خوش کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۸۲
از خواجه مرا اگر نوازش نبود حاجب شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴
عمر عزم بیوفایی میکند فصیحی هروی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶
عشق هر جا دست با غیرت پی پیمان دهد صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تکبیت شمارهٔ ۴۹۸
از گل روی تو، غافل که تواند گل چید؟ عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۴۷۵
هر که را دشمن شوم بر عیب خود محرم کنم رشیدالدین میبدی : ۱۳- سورة الرعد- مکیة
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» فرو فرستاد از آسمان آبى، «فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ» برفت رودهاى آب، «بِقَدَرِها» باندازه آن، «فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً» بر سر گرفت سیل کفى ایستاده بر سر آب، «وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ» و از آن چیزها که آتش مىفروزند بر آن، «ابْتِغاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتاعٍ» بطلب و جستن زیورى یا پیرایهاى، «زَبَدٌ مِثْلُهُ» هم کفى است راسب در زیر آن چنانک آن کف است رابى بر سر آب، «کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ» چنان مىزند اللَّه تعالى حق و باطل را مثل، «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً» اما کف بکران رود، «وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ» و اما آنچ مردم را بکار آید و سودمند است در زمین بماند بدرنگ، «کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ (۱۷)» چنین زند اللَّه مثلها. کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۲
آن می که ز خون دختر رز باشد رهی معیری : چند قطعه
مطایبه (طبیب و بیطار)
عمری از جور چرخ مینا رنگ ایرانشان : کوشنامه
بخش ۱۲ - رسیدن نامه ی کوش به مانوش و فرستادن نامه به سوی کوش
چنین تا به درگاه مانوش شد کمالالدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۰
از بهر چه لاله بر سر کرد بود وفایی مهابادی : غزلیات
شمارهٔ ۶۵
بی تو ای دوست ندانی که چه گویم چونم بابافغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۲۶
ز شوق آنکه خواند نامه ام را آنچنان شادم قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۱۹
از فیض دم شماست پیش همه کس ادیب الممالک : رباعیات طنز
شمارهٔ ۴۶ - ترنج
تا یاد ترنج غبغبت افتادم فریدون مشیری : آواز آن پرنده غمگین
برگْ ریزان
باز امشب، ماه بند از پایِ پندارم گرفت اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳۴
مارا کشی و زنده جاوید میکنی واعظ قزوینی : غزلیات
شمارهٔ ۳۷۳
دل که باشد نشیمن غم یار