سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۳۷۰
غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز عطار نیشابوری : باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود
شمارهٔ ۲۶
ای عقلِ تو کرده مبتلای خویشت سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۵۰۳
نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ایم واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۹۶
نقطه جیم جمال، آن غنچه خندان اوست عطار نیشابوری : اشترنامه
حكایت استاد ترك و پرده بازی او
پرده بازی بود استادی بزرگ عطار نیشابوری : دفتر اول
در ذات و صفات و توحید حضرت باری تعالی فرماید
تعالی اللّه زهی ذات و صفاتت عطار نیشابوری : باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان
شمارهٔ ۳۱
در خاک ترا وطن نمیدانستم فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۷۱
به دیر و حرم، فارغ از کفر و دینم سعدی : باب دوم در اخلاق درویشان
حکایت شمارهٔ ۲۴
پیش یکی از مشایخ گله کردم که فلان به فساد من گواهی داده است گفتا به صلاحش خجل کن اثیر اخسیکتی : رباعیات
شمارهٔ ۶۲
با صحبت جان بوصل جانان نرسی حاجب شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۷۴
در لباس کثرت آن سر تا قدم وحدت درآمد عطار نیشابوری : باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان
شمارهٔ ۲۰
برخیز که ابر خاک را میشوید سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۳
نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۸۰۲
چون من ندارم جز تو کس جز تو ندارم هیچکس خیام : گردش دوران [۵۶-۳۵]
رباعی ۴۸
* پیری دیدم به خانهٔ خَمّاری، عطار نیشابوری : باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان
شمارهٔ ۲۳
گفتم همه عمر نازنینت بینم نظامی گنجوی : مخزن الاسرار
بخش ۴ - در نعت رسول اکرم
تخته اول که الف نقش بست سعدی : باب هفتم در تأثیر تربیت
حکایت شمارهٔ ۸
اعرابیی را دیدم که پسر را همیگفت یا بُنَّی اِنَّک مسئولٌ یومَ القیامةِ ماذا اکتَسَبتَ و لا یُقالُ بمن انتسبتَ یعنی تو را خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست. عطار نیشابوری : باب نوزدهم: در ترك تفرقه گفتن و جمعیت جستن
شمارهٔ ۲۱
گر میخواهی که وقت خودداری گوش عطار نیشابوری : باب سیزدهم: در ذمِّ مردمِ بیحوصله و معانی كه تعلّق به
شمارهٔ ۲۰
در بادیهٔ تو منزلی میباید
شمارهٔ ۳۷۰
غرق دریای گنه کردند مغفورم هنوز عطار نیشابوری : باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود
شمارهٔ ۲۶
ای عقلِ تو کرده مبتلای خویشت سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۵۰۳
نی چو اهل دور ما هم ناسپاس افتاده ایم واعظ قزوینی : ابیات پراکنده
شمارهٔ ۹۶
نقطه جیم جمال، آن غنچه خندان اوست عطار نیشابوری : اشترنامه
حكایت استاد ترك و پرده بازی او
پرده بازی بود استادی بزرگ عطار نیشابوری : دفتر اول
در ذات و صفات و توحید حضرت باری تعالی فرماید
تعالی اللّه زهی ذات و صفاتت عطار نیشابوری : باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان
شمارهٔ ۳۱
در خاک ترا وطن نمیدانستم فروغی بسطامی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۷۱
به دیر و حرم، فارغ از کفر و دینم سعدی : باب دوم در اخلاق درویشان
حکایت شمارهٔ ۲۴
پیش یکی از مشایخ گله کردم که فلان به فساد من گواهی داده است گفتا به صلاحش خجل کن اثیر اخسیکتی : رباعیات
شمارهٔ ۶۲
با صحبت جان بوصل جانان نرسی حاجب شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۷۴
در لباس کثرت آن سر تا قدم وحدت درآمد عطار نیشابوری : باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان
شمارهٔ ۲۰
برخیز که ابر خاک را میشوید سعیدا : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۳
نشئهٔ سرشار چشم مست ساقی کار کرد جهان ملک خاتون : غزلیات
شمارهٔ ۸۰۲
چون من ندارم جز تو کس جز تو ندارم هیچکس خیام : گردش دوران [۵۶-۳۵]
رباعی ۴۸
* پیری دیدم به خانهٔ خَمّاری، عطار نیشابوری : باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان
شمارهٔ ۲۳
گفتم همه عمر نازنینت بینم نظامی گنجوی : مخزن الاسرار
بخش ۴ - در نعت رسول اکرم
تخته اول که الف نقش بست سعدی : باب هفتم در تأثیر تربیت
حکایت شمارهٔ ۸
اعرابیی را دیدم که پسر را همیگفت یا بُنَّی اِنَّک مسئولٌ یومَ القیامةِ ماذا اکتَسَبتَ و لا یُقالُ بمن انتسبتَ یعنی تو را خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست. عطار نیشابوری : باب نوزدهم: در ترك تفرقه گفتن و جمعیت جستن
شمارهٔ ۲۱
گر میخواهی که وقت خودداری گوش عطار نیشابوری : باب سیزدهم: در ذمِّ مردمِ بیحوصله و معانی كه تعلّق به
شمارهٔ ۲۰
در بادیهٔ تو منزلی میباید