انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۳۱ - از بزرگی درخواست کاغذ سپید کند
زندگانی مجلس سامی در اقبال تمام انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۳۰ - الب ارغو یکی از ممدوحان حکیم را میل کشیدند در آن باب گفته است
شاها بدیدهای که دلم را خدای داد سلمان ساوجی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۲
ای کارگزاران درت شمس و زحل، فخرالدین عراقی : فصل نهم
مثنوی
دیدهای پاک بین همی باید انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۲۹ - ستایش ملکالشعرا ارشدالدین
هیچ دانی ارشدالدین کز کف و طبع تو دوش رفیق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲
گر نیست به یاران ز وفا یار، مصاحب انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۲۷ - التماس انعام
ای ترا آفتاب حاجب بار انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۲۶ - در بیان حال خود
خاطری چون آتشم هست و زبانی همچو آب جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۶
زان لب که نوشداروی جانهای خسته است ملا احمد نراقی : باب چهارم
توریه کردن
و بدان که در هر مقامی که دروغ گفتن حسب شرع رواست، تا توانی در آن، دروغ صریح مگوی، بلکه توریه کن یعنی سخنی بگوی که ظاهر معنی آن راست باشد اگر چه آنچه را شنونده از آن می فهمد دروغ بوده باشد تا نفس عادت به دروغ نکند مثل اینکه بعد از آنکه ظالمی از مکان کسی سوال کند، بگو خدا بهتر می داند که کجاست یا عالم الغیب خداست یا بگو سراغ او را در مسجد بکن، اگر دانی که در مسجد نیست. انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۲۵ - در مطایبه
تا نشست خواجه در گلشن بود قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۴۳ - خطاب به میرزا بزرگ وزیر نواب
هر کس که بدست جام دارد میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۴۷
یک امشبی که تو آسوده در کنار منی جمالالدین عبدالرزاق : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۵
بامدادان بگاه خواب زده سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۸
با من شب و روز گرم بودی به سخن هلالی جغتایی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۳
چشم او می خورده و خود را خراب انداخته شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۰
صفت و شکل و دهانش بزبان هیچ مگو حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۲
مست آمدیم و باز چنان میرویم مست رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۲۴ - رضای هراتی
از اهل هرات و ازمریدان جناب سید معصوم دکنی است. گویند چون سید معصوم علی شاه و نورعلی شاه به هرات رسیدند در خاطر نورعلیشاه خطور کرد که مرا استعداد این مقام عالیه بود و به سبب التفات شیخ من بروز نموده به مدلول اِتَّقُوا مِنْفراسَةِ الْمُؤْمِنِ فإنَّهُ یَنْظُرُ بِنُوْرِ اللّهِ جناب سید به فراست و کیاست این معنی را دریافته روزی از خانقاه به درآمده، رضا علی را دید. او را صاحب ادراک یافت به تربیت او متوجه شد. در اندک روزگاری به درجهٔ اعلی و مرتبهٔ قصوی رسید و به رضاعلی شاه ملقب شد. صاحب دیوان است و این دو بیت از اوست: امام خمینی : رباعیات
شیفتگان
این شیفتگان که در صراطند، همه
شمارهٔ ۳۳۱ - از بزرگی درخواست کاغذ سپید کند
زندگانی مجلس سامی در اقبال تمام انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۳۰ - الب ارغو یکی از ممدوحان حکیم را میل کشیدند در آن باب گفته است
شاها بدیدهای که دلم را خدای داد سلمان ساوجی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۹۲
ای کارگزاران درت شمس و زحل، فخرالدین عراقی : فصل نهم
مثنوی
دیدهای پاک بین همی باید انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۲۹ - ستایش ملکالشعرا ارشدالدین
هیچ دانی ارشدالدین کز کف و طبع تو دوش رفیق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۲
گر نیست به یاران ز وفا یار، مصاحب انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۲۷ - التماس انعام
ای ترا آفتاب حاجب بار انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۲۶ - در بیان حال خود
خاطری چون آتشم هست و زبانی همچو آب جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۶
زان لب که نوشداروی جانهای خسته است ملا احمد نراقی : باب چهارم
توریه کردن
و بدان که در هر مقامی که دروغ گفتن حسب شرع رواست، تا توانی در آن، دروغ صریح مگوی، بلکه توریه کن یعنی سخنی بگوی که ظاهر معنی آن راست باشد اگر چه آنچه را شنونده از آن می فهمد دروغ بوده باشد تا نفس عادت به دروغ نکند مثل اینکه بعد از آنکه ظالمی از مکان کسی سوال کند، بگو خدا بهتر می داند که کجاست یا عالم الغیب خداست یا بگو سراغ او را در مسجد بکن، اگر دانی که در مسجد نیست. انوری : مقطعات
شمارهٔ ۳۲۵ - در مطایبه
تا نشست خواجه در گلشن بود قائم مقام فراهانی : نامههای فارسی
شمارهٔ ۴۳ - خطاب به میرزا بزرگ وزیر نواب
هر کس که بدست جام دارد میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۳۴۷
یک امشبی که تو آسوده در کنار منی جمالالدین عبدالرزاق : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۵
بامدادان بگاه خواب زده سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۸
با من شب و روز گرم بودی به سخن هلالی جغتایی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۵۳
چشم او می خورده و خود را خراب انداخته شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۰
صفت و شکل و دهانش بزبان هیچ مگو حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۲
مست آمدیم و باز چنان میرویم مست رضاقلی خان هدایت : فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین
بخش ۲۴ - رضای هراتی
از اهل هرات و ازمریدان جناب سید معصوم دکنی است. گویند چون سید معصوم علی شاه و نورعلی شاه به هرات رسیدند در خاطر نورعلیشاه خطور کرد که مرا استعداد این مقام عالیه بود و به سبب التفات شیخ من بروز نموده به مدلول اِتَّقُوا مِنْفراسَةِ الْمُؤْمِنِ فإنَّهُ یَنْظُرُ بِنُوْرِ اللّهِ جناب سید به فراست و کیاست این معنی را دریافته روزی از خانقاه به درآمده، رضا علی را دید. او را صاحب ادراک یافت به تربیت او متوجه شد. در اندک روزگاری به درجهٔ اعلی و مرتبهٔ قصوی رسید و به رضاعلی شاه ملقب شد. صاحب دیوان است و این دو بیت از اوست: امام خمینی : رباعیات
شیفتگان
این شیفتگان که در صراطند، همه