طبیب اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۱۴۷
از ما درین گلستان جویند گر نشانی مجیرالدین بیلقانی : ترکیبات
شمارهٔ ۷
خسروا! دور فلک سخره فرمان تو باد هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳
جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۸۵
تیغ در دست است یار از جیب بیرون آر سر ابن یمین فَرومَدی : اشعار عربی
شمارهٔ ٢۴ - ترجمه
حلال داشت عراقی نبید و شربش را خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱
چه آفتی تو که کمتر غم تو هجران است جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۸۵۰
بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شدم امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۱۴۹
آدم واش نسیه، سزّه درآوره کو سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۶
پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو عبدالقادر گیلانی : غزلیات
شمارهٔ ۷ - هرچه خواهی بطلب
سیصد و شصت نظر راتبه بنده ماست عطار نیشابوری : باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن
شمارهٔ ۷
تا چند به پای جان و تن خواهم رفت سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۴۷ - غربال باف
دلبر غربال باف امشب مرا خوشحال کرد خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۹۴
از پی شهوتی چه کاهی عمر رشیدالدین میبدی : ۵- سورة المائدة- مدنیة
۱۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ الایة درین آیت اشارتست که ایمان شنیدنى است و دیدنى و شناختنى و گفتنى و کردنى. سمعوا دلیل است که شنیدنى است، تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ دلیل است که دیدنى است، مِمَّا عَرَفُوا دلیل است که شناختنى است، یَقُولُونَ دلیل است که گفتنى است. آن گه در آخر آیت گفت: وَ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنِینَ این محسنین دلیل است که عمل در آن کردنى است اما ابتدا بسماع کرد که نخست سماع است، بنده حق بشنود، او را خوش آید، درپذیرد، و بکار درآید و عمل کند. رب العالمین قومى را مىپسندد که جمله این خصال در ایشان موجود است. گفتهاند که: سه چیز نشان معرفتست، و هر سه ایشان را بکمال بود: بکا و دعا و رضا. بکا بر جفا و دعا بر عطا و رضا بقضا. هر آن کس که دعوى معرفت کند، و این سه خصلت در وى نیست، وى در دعوى صادق نیست، و در شمار عارفان نیست، و در میان جوانمردان و دینداران او را نوایى نیست. عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۱۰۹ - داستان خلاص شدن شهریار از بند فرانک گوید
کنون ای سراینده داستان آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰۶
کاکل عنبرین نهان، زیر کلاه کرده ای شاه نعمتالله ولی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۴
همه عامل یکی بود موجود رشیدالدین میبدی : ۵۲- سورة الطور
النوبة الثالثة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بسم اللَّه آیین زبان است و چراغ جان و ثناء جاودان. بسم اللَّه کلید گوشها است و آئینه چشمها و یادگار دلها. بسم اللَّه مجلسها معطّر کند، جانها منوّر کند، زبانها معنبر کند، گناهها مکفّر کند. شاه نعمتالله ولی : قطعات
قطعهٔ شمارهٔ ۱۹
هر که کشته شود به عشق خدا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۴
تو را که عشق نداری، تو را رواست، بخسب
شمارهٔ ۱۴۷
از ما درین گلستان جویند گر نشانی مجیرالدین بیلقانی : ترکیبات
شمارهٔ ۷
خسروا! دور فلک سخره فرمان تو باد هاتف اصفهانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳
جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۸۵
تیغ در دست است یار از جیب بیرون آر سر ابن یمین فَرومَدی : اشعار عربی
شمارهٔ ٢۴ - ترجمه
حلال داشت عراقی نبید و شربش را خاقانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱
چه آفتی تو که کمتر غم تو هجران است جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۸۵۰
بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شدم امیر پازواری : دوبیتیها
شمارهٔ ۱۴۹
آدم واش نسیه، سزّه درآوره کو سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۴۸۶
پیچیده با نگاهم از سیر باغ بی تو عبدالقادر گیلانی : غزلیات
شمارهٔ ۷ - هرچه خواهی بطلب
سیصد و شصت نظر راتبه بنده ماست عطار نیشابوری : باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن
شمارهٔ ۷
تا چند به پای جان و تن خواهم رفت سیدای نسفی : شهر آشوب
شمارهٔ ۳۴۷ - غربال باف
دلبر غربال باف امشب مرا خوشحال کرد خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۹۴
از پی شهوتی چه کاهی عمر رشیدالدین میبدی : ۵- سورة المائدة- مدنیة
۱۲ - النوبة الثالثة
قوله تعالى: وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ الایة درین آیت اشارتست که ایمان شنیدنى است و دیدنى و شناختنى و گفتنى و کردنى. سمعوا دلیل است که شنیدنى است، تَرى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ دلیل است که دیدنى است، مِمَّا عَرَفُوا دلیل است که شناختنى است، یَقُولُونَ دلیل است که گفتنى است. آن گه در آخر آیت گفت: وَ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنِینَ این محسنین دلیل است که عمل در آن کردنى است اما ابتدا بسماع کرد که نخست سماع است، بنده حق بشنود، او را خوش آید، درپذیرد، و بکار درآید و عمل کند. رب العالمین قومى را مىپسندد که جمله این خصال در ایشان موجود است. گفتهاند که: سه چیز نشان معرفتست، و هر سه ایشان را بکمال بود: بکا و دعا و رضا. بکا بر جفا و دعا بر عطا و رضا بقضا. هر آن کس که دعوى معرفت کند، و این سه خصلت در وى نیست، وى در دعوى صادق نیست، و در شمار عارفان نیست، و در میان جوانمردان و دینداران او را نوایى نیست. عثمان مختاری : شهریارنامه
بخش ۱۰۹ - داستان خلاص شدن شهریار از بند فرانک گوید
کنون ای سراینده داستان آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۲۰۶
کاکل عنبرین نهان، زیر کلاه کرده ای شاه نعمتالله ولی : دوبیتیها
دوبیتی شمارهٔ ۱۲۴
همه عامل یکی بود موجود رشیدالدین میبدی : ۵۲- سورة الطور
النوبة الثالثة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بسم اللَّه آیین زبان است و چراغ جان و ثناء جاودان. بسم اللَّه کلید گوشها است و آئینه چشمها و یادگار دلها. بسم اللَّه مجلسها معطّر کند، جانها منوّر کند، زبانها معنبر کند، گناهها مکفّر کند. شاه نعمتالله ولی : قطعات
قطعهٔ شمارهٔ ۱۹
هر که کشته شود به عشق خدا مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۱۴
تو را که عشق نداری، تو را رواست، بخسب