عبید زاکانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - ایضا در مدح شاه شیخ ابواسحاق گوید
میرسد نوروز عید و میدهد بوی بهار
عبید زاکانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳ - در مدح شاه شیخ ابواسحق اینجو گوید
صبحدم کز حد خاور خسرو نیلی حصار
عبید زاکانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲ - در ستایش باده و تخلص به مدح
باز به صحرا رسید کوکبهٔ نوبهار
صائب تبریزی : تکبیتهای برگزیده
تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۲۳
خاکم به چشم در نگه واپسین مزن
قاآنی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۲۷
گر نشدی ابر تیره پردهٔ خورشید
سید حسن غزنوی : رباعیات
شمارهٔ ۱۷۱
گفتم که چوشب روی بکس ننمائی
غالب دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۴
مرد آن که در هجوم تمنا شود هلاک
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۴
هرچه او می دهد همه داده است
ابوعلی عثمانی : باب سوم
بخش ۱۱ - صحو و سکر
و از آن جمله صَحْو و سُکر است. صحو باز آمدن بود با حال خویش و حس و علم، با جای آمدن پس از غیبت و سُکر غیبتی بود بواردی قوی و سُکر از غیبت زیادة بود از وجهی و آن آن بود کی صاحب سُکر مبسوط بود چون اندر سُکر تمام نبود خطر چیزها از دل وی بیفتد اندر حال سُکر و آن حال تساکر بود کی وارد اندرو تمام نباشد و حس را اندرو گذر باشد و قوی گردد سُکر تا بر غیبت بیفزاید و بسیار بود کی صاحب سُکر اندر غیبت تمامتر بود از صاحب غیبت چون سُکر او قوی بود و باشد که صاحب غیبت اندر غیبت تمامتر بود از صاحب سُکر اندر سُکر چون متساکر گردد و غیبت تمام نباشد و غیبت بندگانرا بدان بود که غلبه گیرد بر دل ایشان چیزی از موجب رغبت و رهبت و خوف و رجا و سُکر نبود الّا خداوندان مواجید را چون بنده را کشف کنند بنعمت جمال، سُکر حاصل آید و طرب روح، و دلش از جای برخیزد و اندرین معنی آورده اند.
اثیر اخسیکتی : قصاید
شمارهٔ ۹۳ - مدح علاءالدوله فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان - مطلع چهارم
دوش چو برد آفتاب دست به تیغ یمان
شاه نعمت‌الله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۷۲
عشق مستست و عقل مخمور است
رفیق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۱
ای قافله سالار دلی را دریاب
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۹۳
درویشان را عار بود محتشمی
اثیر اخسیکتی : قصاید
شمارهٔ ۹۱ - مدح علاءالدوله فخرالدین عربشاه پادشاه کهستان - مطلع دوم
ای صف شمشاد تو تاخته بر ارغوان
سراج قمری : غزلیات
شمارهٔ ۱۰
دم او، زنده کند مرده از انک
رشیدالدین وطواط : رباعیات
شمارهٔ ۲ - در شکوه
آن دست زنان و پای کوبان پیوست
فرخی یزدی : رباعیات
شمارهٔ ۳
از بس که زند نوای غم چنگی ما
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۵۶۳
چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پسر یارب
عبید زاکانی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در مدح خواجه رکن‌الدین عمیدالملک
باز گل جلوه‌کنان روی به صحرا دارد
اسیری لاهیجی : اسرار الشهود
بخش ۴۹ - وصف الحال آنچه در روش اهل طریقت بر این فقیر روی نموده جه تنبیه طالبان و عاشقان ذکر کرده می‌شود.
چونکه درد عشق دامانم گرفت