ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۷۲ - مولودیه و منقبت
زهی به کعبه‌، شرافت‌فزای رکن و حطیم
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۴۷۹
گر چه ما راه طلب را پای در گل می رویم
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۳۲۸
چنان که سرمه سواد نظر کند روشن
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۸۳۸
هان ای دل خسته وقت مرهم آمد
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۷۱ - تغزل
زلفت از مشگ‌، خط آراید بر صفحهٔ سیم
مولوی : دفتر پنجم
بخش ۲۶ - قصهٔ آن حکیم کی دید طاوسی را کی پر زیبای خود را می‌کند به منقار و می‌انداخت و تن خود را کل و زشت می‌کرد از تعجب پرسید کی دریغت نمی‌آید گفت می‌آید اما پیش من جان از پر عزیزتر است و این پر عدوی جان منست
پر خود می‌کند طاووسی به دشت
صغیر اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۳۹
بندهٔ پادشهی باش که درویش بود
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۷۶
در کوی تو سر در سر خنجر بنهم
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۷۰ - شب پائیز
روز بگذشت و شب تیره بگستردادیم
اسیری لاهیجی : اسرار الشهود
بخش ۵۸ - حکایت
زاهدی بودست در ایام پیش
نهج البلاغه : حکمت ها
لزوم وجود نشاط در انجام کارها
<strong> وَ قَالَ عليه‌السلام </strong> إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا فَإِنَّ اَلْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۷۳۰
اینک آن مرغان که ایشان بیضه‌ها زرین کنند‌
فردوسی : داستان رستم و شغاد
بخش ۳
بداختر چو از شهر کابل برفت
رضاقلی خان هدایت : روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما
بخش ۳۴ - دوانی کازرونی طابَ ثَراهُ
و هُوَ زبدة الحکما و علّامة العلما مولانا جلال الدین محمد بن سعد الدین اسعدالدوانی الکازرونی. از مضافات شیراز است و مولد و منشاء مولانا قریهٔ مذکور است. نخست در پیش پدر خود علوم ادبیه آموخت. بعد از آن به شیراز آمده در مدرسهٔ مولانا محی الدین و خواجه حسن شاه که از تلامذهٔ محقق شریف بودند کسب کمالات کرد. بعضی از متداولات را نزد مولانا همام الدین صاحب شرح طوالع دید ودر اکتساب علم حدیث تلمیذ شیخ صفی الدین ایجی گردید و در سن شباب صیت فضایلش گوش زد شیخ و شاب شد. در عهد دولت امیرحسن و یعقوب میرزا، ترک و تاجیک از دور و نزدیک به خدمتش آمده از اشعهٔ ضمیر منیرش اقتباس انوار کمال می‌نمودند. چندی صدارت یوسف بن میرزا جهانشاه قبول فرموده و بعد استعفا نمود. در زمان سلطنت آق قوینلو منصب قضاء فارس من حیث الاستقلال بدان مرجع ارباب کمال تعلق داشت. همیشه در میان وی و میر صدر الدین محمد در باب حاشیهٔ شرح تجرید ملاعلی قوشچی اعتراضات بود. به هندوستان رفته و بعضی رسالات به نام سلاطین آن مملکت معنون فرموده. اموال و اوضاع وافر یافته به ایران مراجعت نمود. لهذا خلق در توقیر و تعظیمش بیشتر از پیشتر فزودند چنانچه علامه خود فرمود:
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۸۷۰
سبکروان ترا نقش پا نمی باشد
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
شمارهٔ ۶۷
«اوحد» در دل می زنی آخر دل کو
عطار نیشابوری : بخش پنجم
(۸) سؤال مرد درویش از جعفر صادق
مگر پرسید آن درویش حالی
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۶۹ - فتنه‌های آشکار
فتنه‌ها آشکار می‌بینم
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۵۸۲
گفتم که کجا بود مها خانهٔ تو
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۸۰۲
چندان بگردم گرد دل کز گردش بسیار من