فریدون مشیری : لحظه ها و احساس
زبان بی زبانان
غنچه با لبخند
سنایی غزنوی : الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین
در شرف و وبال و صعود و هبوط کواکب گوید
شرف آفتاب در حملست
ترانه های کودکانه : بخش اول
سلام
سلام
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۷۵
تا عبیر افشانی زلف ترا نظاره کرد
ملا احمد نراقی : باب چهارم
کیفیت محاسبه نفس
مخفی نماند که کیفیت محاسبه نفس، آن است که در وقتی که آخر روز معین کرده بنشیند و نفس خود را مصور سازد و ابتدا محاسبه واجبات را از آن بجوید پس اگر همه آنها را درست بجا آورده باشد او را دعا کند و شکر خدا به جا آورد و او را ترغیب بر مثل آن نماید و اگر چیزی از آنها را ترک نموده باشد از او قضای آن را مطالبه کند و به وعده او فریب نخورد که بسیار بد حساب است و باید دفعه او را بر قضا بدارد و اگر نقصانی در آداب و شرایط آنها باشد تدارک آن را به نافله و امثال آن بکند و بعد از آن، حساب معاصی آن را برسد که اگر معصیتی مرتکب نشده باشد شکر خدا را کند و اگر مرتکب شده باشد در مقام نکوهش و عتاب نفس برآید و آن را به عذاب افکند و زجر کند و تلافی آن را از آن مطالبه کند و همچنان که در حساب دنیا دقت می کند و از حبه و دینار و قیراط و نقیر و قطمیر، تفتیش می نماید و باریک می شود که مغبون نگردد همچنین باید دقت و تفتیش کند از افعال نفس، و بر آن تنگ بگیرد و از حیله و مکر آن احتیاط کند، زیرا که آن مکاره ای است که خدعه می کند و مشتبه می نماید پس باید جواب صحیح از جمیع کردار و گفتار آن مطالبه کند و خود به حساب خود برسد پیش از آنکه در صحرای قیامت دیگری به حساب او برسد و باید هیچ چیز را مهمل نگذارد و حساب جمیع آنچه گفته و کرده و دیده و شنیده از نگاه کردن و نشستن و برخاستن و خوردن و خوابیدن و آشامیدن، حتی از سکوت آن سوال کند، که چرا ساکت شد، و از افکار و خواطر قلبیه و صفات و اخلاق پس اگر از عهده جواب جمیع برآمد به نحوی که از حق تجاوز نکرده باشد و چیزی از واجبات را ترک نکرده باشد و مرتکب معصیتی نشده باشد، از حساب آن روز فارغ است و هیچ چیز باقی ندارد و اگر در چیزی کوتاهی کرده و از جواب صحیح آن عاجز ماند، آن را در دل خود ثبت نماید همچنان که تاجر باقی شریک را در دفتر حساب خود ثبت می کند و بعد از ثبت آن، در مقام معاتبه و مطالبه غرامت آن برآید.
نجم‌الدین رازی : باب دوم
فصل پنجم
قال الله تعالی: «فاذا سو یته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین»
امیرخسرو دهلوی : غزلیات (گزیدهٔ ناقص)
گزیدهٔ غزل ۵۵۱
ای دل ز وعدهٔ کنج آن شوخ یاد کن
سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۶۷۶
دهد مرغ دلم را عزم پرواز
میرزا حبیب خراسانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۹
باز از دل شیدائی، شوریده سری دارم
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۴
اف بر این دیوان سرا، لعنت بر این دیوان که برد
اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۲۳۷
بر خود چو نئی به بی تباهی منکر
مولوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۹۸
بانگ زدم من که دل مست کجا می‌رود؟
فروغ فرخزاد : ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ...
بعد از تو
ای هفت سالگی
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۷۱ - چه باید کرد؟
ترک ملک عجم ببایدکرد
مولوی : دفتر اول
بخش ۲۳ - در بیان آنک این اختلافات در صورت روش است نی در حقیقت راه
او ز یک رنگی عیسی بو نداشت
سیف فرغانی : غزلیات
شمارهٔ ۴۹۵
خداوندا نگارم را بمن ده
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۶۰
روزه نزدیک است می باید کلوخ انداز کرد
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۳۴
خواستم زو آبرویی، گفت «بیهوده مگوی
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۷۴۶
هر کسی روز وداع از پی محمل می شد
واعظ قزوینی : مثنویات
شمارهٔ ۱ - سپاس یزدان
سزاوار شکر آفریننده ییست