ملا هادی سبزواری : غزلیات
غزل شماره ۱۶
الا یا نفس قد زموالمطا یا
ادیب الممالک : مقطعات
شمارهٔ ۱۷۵
خلق گویندم با بار گنه بر در میر
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۴۷۴
دوشست دیدم یار جدائی جویان
ملا مسیح پانی پتی : رام و سیتا
بخش ۳۷ - دیدن حوض پر آب و نیلوفر و چیدن گلها رام و سیتا با یکدیگر
جهانگیر فلک با روی روشن
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۸۴۹
دل جز ترا به سینه درون جایگه نداد
شمس مغربی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵
ای صفات بیکران تو طلسم گنج ذات
مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۴۹۵
آن کس که مرا به صدق اقرار کند
فخرالدین عراقی : فصل دهم
حکایت
شیخ السلام امام غزالی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰۴
سهل است که مرد گوشه یی بگزیند
ملک‌الشعرای بهار : قصاید
شمارهٔ ۱۲۱ - چیستان
چیست آن جنبدهٔ والاگهر
مولوی : فیه ما فیه
فصل شصت و ششم - خَلَقَ آدَمَ عَلی صُوْرَتِهِ آدمیان همه مظهر میطلبند
خَلَقَ آدَمَ عَلی صُوْرَتِهِ آدمیان همه مظهر میطلبند، بسیار زنان باشند که مستور باشند امّا رو باز کنند تا مطلوبی خود را بیازمایند چنانک تو اُستره را بیازمایی و عاشق بمعشوق میگوید من نخفتم و نخوردم و چنين شدم و چنان شدم بی تو معنیش این باشد که تو مظهر میطلبی مظهر تو منم تا بدو معشوقی فروشی، و همچنين علما و هنرمندان جمله مظهر میطلبند کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیاً فَاحْبَبْتُ اَنْ اَعْرَفُ، خلق آدم علی صورته اَی علی صورة احکامه احکام او در همه خلق پیدا شود، زیرا همه ظلّ حقّند و سایه بشخص ماند، اگر پنج انگشت باز شود سایه نیز باز شود و اگر در رکوع رود سایه هم در رکوع رود و اگر دراز شود هم دراز شود پس خلق طالب طالب مطلوبی و محبوبیاند که خواهند تا همه محبّ او باشند و خاضع، و با اعدای او عدو و با اولیای او دوست، این همه احکام وصفات حقسّت که در ظلّ مینماید غایة ما فی الباب این ظلّ ما از ما بی خبرست، امّا ما باخبریم ولیکن نسبت بعلم خدا این خبرما حکم بیخبری دارد، هرچه در شخص باشد همه در ظلّ ننماید جز بعضی چیزها پس جملهٔ صفات حق درین ظلّ ما ننماید بعضی نماید که وَمَا اُوْتِیْتُمْ مِنَ الْعِلْمِ اِلَّا قَلِیْلاً.
اهلی شیرازی : صنف چهارم که غلام و پیش برست
برگ ششم هفت غلام است
ای آنکه بحسن شهره یی در ایام
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۷۷
دلبر بجفا ممتحنم میدارد
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۳۱۴
عیب در چشم و دل پاک هنر می گردد
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱۵
خوشباش که غم کلید شادی باشد
جامی : خردنامه اسکندری
بخش ۴ - پایه معراج سخن را بلند ساختن و سخن پایه معراج خواجه پرداختن
شبی کز شرف غیرت روز بود
مشتاق اصفهانی : قصاید
شمارهٔ ۵
کیستم حسرت کشی در محفل چرخ کهن
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۹
مبین به چشم کم ای شوخ نازنین ما را
سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۳۷
ای قامت سرو گشته کوتاه به تو
اسیر شهرستانی : غزلیات
شمارهٔ ۵۸۴
فریب جلوه مستانه دادند