بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۵۵۲
ببینم تاکی‌ام آرد جنون زین دامگه بیرون
حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۲۶۵
آرزویی بود و شد محو در اوصافِ دوست
قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۲
خلاصی‌ام ز کمند تو در ضمیر مباد
کمال‌الدین اسماعیل : رباعیات
شمارهٔ ۲۹۷
شمعم که غذای چشمم از نم باشد
کلیم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۳۰
ایکاش صد دل باشدم ایجان و دل قربان تو
فیاض لاهیجی : غزلیات
شمارهٔ ۶۶۶
یک شب ترا بغل نگرفتم چه فایده
اوحدالدین کرمانی : الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب
شمارهٔ ۱۷۱
در عشق فدای دلبران باید بود
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۵۰
هرکه در اظهار مطلب هرزه‌نالی می‌کند
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۲۲۴
بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار او
محتشم کاشانی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۷
بهر دعا از درت چون به درون آمدم
اسیری لاهیجی : رباعیات
شمارهٔ ۵۲
در پرتوحسن دلبری حیرانم
شاه نعمت‌الله ولی : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱
هرچه مقصود تو است آن گردد
سیدای نسفی : غزلیات
شمارهٔ ۴۳۰
شکایت نامه آن روی چون گل بود در دستم
پروین اعتصامی : مثنویات، تمثیلات و مقطعات
احسان بی ثمر
بارید ابر بر گل پژمرده‌ای و گفت
غزالی : رکن چهارم - رکن منجیات
بخش ۲۵ - پیدا کردن جمله اقسام نعمت و درجات آن
بدان که نعمت حقیقی سعادت آخرت است که آن مطلوب است در نفس خویش نه برای نعمتی دیگر ورای آن و آن چهار چیز است: بقایی که فنا را به وی راه نبود و شادیی که به اندوه آمیخته نبود و علمی و کشفی که اندر وی کدورت و ظلمت جهل نبود و بی نیازیی که فقر و نیاز را به وی راه نبود، و فذلک این با لذت مشاهده حضرت الهیت آید که ملال و زیان را به وی راه نبود. نعمت حقیقی این است که وسیلت و راه این است و در نفس خویش مطلوب نیست و نعمت تمام این بود که از وی وی را خواهند نه چیزی دیگر را.
احمد شاملو : هوای تازه
نمی‌رقصانمت چون دودی آبی‌رنگ...
نمی‌گردانمت در بُرجِ ابریشم
غالب دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۴
گر نه نواها سرودمی چه غمستی؟
صائب تبریزی : گزیدهٔ غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۶
مکش ز حسرت تیغ خودم که تاب ندارم
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۷۱۴
تا نسوزد، عود در مجمر ندارد آدمی
قدسی مشهدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵۲
در راه طلب، فتادگی می‌باید