ادیب الممالک : شورشنامه
بخش ۶ - ارائه دادن رقم ظل السلطان به حاکم عراق و فرستادن مأمور به خانقاه سفلی
ستمدیده برداشت فرمان شاه ادیب الممالک : مفردات
شمارهٔ ۲
چند روزی پیش و پس شد ورنه از دور سپهر اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۳۳۵
همه راست میل خالی که بر آن رخ جمیلست نیما یوشیج : مجموعه اشعار
پاسها از شب گذشته است
پاسها از شب گذشته است. صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۹
تیر عشق تو بهر دل نرسد رشیدالدین میبدی : ۳۵- سورة الملائکة- مکیة
۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: و ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ دو دریا بهم نه یکسان، هذا عَذْبٌ فُراتٌ این یکى خوش سخت خوش، سائِغٌ شَرابُهُ گوارنده آب او، وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ و این دیگر شور تلخ زبان گز، وَ مِنْ کُلٍّ تَأْکُلُونَ و از هر یکى میخورید، لَحْماً طَرِیًّا گوشتى تازه، وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً و بیرون مىآرید از هر شورى مروارید، تَلْبَسُونَها تا مىپوشید آن را، وَ تَرَى الْفُلْکَ فِیهِ و مىبینید کشتیها در ان، مَواخِرَ روان و آب برّان، لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ تا میجوئید از فضل و نیکوکارى او، وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۲) و تا مگر آزادى کنید. قائم مقام فراهانی : اشعار عربی
ارجوزه در خواهش کردن ولی عهد کشف رمز فاضل خان گروسی مسمی به بجخ حدر را از قائم مقام
الحمدلله الهلی الاجلل ظهیری سمرقندی : سندبادنامه
بخش ۳۵ - آمدن دستور ششم به حضرت شاه
وزیر صاحب تدبیر شاه نشان که صایب رای و مصلحت دان بود، پیش شاه رفت و بعد از اقامت مراسم تحیت و تقریر لوازم خدمت گفت: از رای منیر کشور گیر که منبع افاضت اجرام آسمان و مرجع افادت آثار اختران است و با فراست ایاس، کیاست عمرو عاص و با دهای نعمان، ذهن لقامان مجتمع و فراهم دارد و حل کننده مشکلات حوادث و گشاینده معضلات نوایب است، عجب دارم که در حاد ثه ای بدین روشنی و واقعه ای بدین سهلی به غلط می افتد و اباطیل اقوال ناقص عقلی، آفتاب رای جهان آرای او را حجاب تواند کرد تا بر سیاستی بدین عظیمی، بی وضوح دلیل و ظهور یقین، تعجیل فرماید و بر اقتحام واقعه ای بدین شگرفی اقدام روا دارد و فرزندی را که از وی بدل و عوض ممکن نگردد در مقیاس عقل و معیار خرد در موازنه کسی دارد که همه عالم را از او بدل و عوض ممکن است وارزیز مغشوش را بر زر خالص رجحان نهد، از کمال عقل و امعان نظر پادشاه دور است و به فترت رویت و عطلت فکرت نزدیک و اگر این مهم وخیم و حادثه جسیم به نفاذ رسد و بر اسماع سلاطین روزگار گذرد، رای او را به رکاکت و سخافت منسوب کنند و از جوانب و اطراف عالم، مزاحمان و مفسدان سر بر آرند و با یکدیگر موافقت و مطابقت کنند و در ملک و دولت، چشم طمع باز کنند و دست تعرض دراز گردانند و به تقویض ابنیه عالیه دولت و اهدام و اعدام قواعد ملک و ملت کوشند آنگاه توجع و تفجع و تحسر و تاسف موثر و مثمر و مفید و مستفید نباشد و به پادشاه آن رسد که بدان زاهد نادان و عابد ابله رسید از استخارت و استشارت زن. شاه پرسید که چگونه بود؟ مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۳
بود روز و شبم تا کی سیاه از دود آه من شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۹
نور بسیط لَمعه ای از آفتاب ماست عطار نیشابوری : پندنامه
در بیان علامتهای احمق
سه علامت دان که در احمق بود اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۵
ای دل به غم فراق رایی می زن امیرعلیشیر نوایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴ - ایضا له
کافر عشقم و سودای بتان دین منست قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۶
دزدم ز بس حدیث ترا از زبان خویش سید حسن غزنوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳ - بالتماس دوستی گفته
کیست از دوران خونبارش دل صد پاره نیست طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۲۴
نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمتی اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۵۴
هر دل نبود قابل اسرار خدا صفایی جندقی : نوحهها
شمارهٔ ۱۰
مدر پیراهن طاقت غریبان را محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۶۲
شیخ را در مجلس سؤال کردند کی ما التصوف؟ شیخ گفت: التصوف الصبر تحت الامر و النهی و الرضا و التسلیم فی مجاری الاقدار. پس گفت: لم یظهر علی احد حالة شریفة منیفة الا واصلها الصبر تحت الامر و النهی و الرضا و التسلیم بقضاء اللّه و احکامه عزوجل. شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۲
دیدهٔ ما چو روی او بیند
بخش ۶ - ارائه دادن رقم ظل السلطان به حاکم عراق و فرستادن مأمور به خانقاه سفلی
ستمدیده برداشت فرمان شاه ادیب الممالک : مفردات
شمارهٔ ۲
چند روزی پیش و پس شد ورنه از دور سپهر اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۳۳۵
همه راست میل خالی که بر آن رخ جمیلست نیما یوشیج : مجموعه اشعار
پاسها از شب گذشته است
پاسها از شب گذشته است. صفایی جندقی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۹
تیر عشق تو بهر دل نرسد رشیدالدین میبدی : ۳۵- سورة الملائکة- مکیة
۲ - النوبة الاولى
قوله تعالى: و ما یَسْتَوِی الْبَحْرانِ دو دریا بهم نه یکسان، هذا عَذْبٌ فُراتٌ این یکى خوش سخت خوش، سائِغٌ شَرابُهُ گوارنده آب او، وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ و این دیگر شور تلخ زبان گز، وَ مِنْ کُلٍّ تَأْکُلُونَ و از هر یکى میخورید، لَحْماً طَرِیًّا گوشتى تازه، وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً و بیرون مىآرید از هر شورى مروارید، تَلْبَسُونَها تا مىپوشید آن را، وَ تَرَى الْفُلْکَ فِیهِ و مىبینید کشتیها در ان، مَواخِرَ روان و آب برّان، لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ تا میجوئید از فضل و نیکوکارى او، وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۲) و تا مگر آزادى کنید. قائم مقام فراهانی : اشعار عربی
ارجوزه در خواهش کردن ولی عهد کشف رمز فاضل خان گروسی مسمی به بجخ حدر را از قائم مقام
الحمدلله الهلی الاجلل ظهیری سمرقندی : سندبادنامه
بخش ۳۵ - آمدن دستور ششم به حضرت شاه
وزیر صاحب تدبیر شاه نشان که صایب رای و مصلحت دان بود، پیش شاه رفت و بعد از اقامت مراسم تحیت و تقریر لوازم خدمت گفت: از رای منیر کشور گیر که منبع افاضت اجرام آسمان و مرجع افادت آثار اختران است و با فراست ایاس، کیاست عمرو عاص و با دهای نعمان، ذهن لقامان مجتمع و فراهم دارد و حل کننده مشکلات حوادث و گشاینده معضلات نوایب است، عجب دارم که در حاد ثه ای بدین روشنی و واقعه ای بدین سهلی به غلط می افتد و اباطیل اقوال ناقص عقلی، آفتاب رای جهان آرای او را حجاب تواند کرد تا بر سیاستی بدین عظیمی، بی وضوح دلیل و ظهور یقین، تعجیل فرماید و بر اقتحام واقعه ای بدین شگرفی اقدام روا دارد و فرزندی را که از وی بدل و عوض ممکن نگردد در مقیاس عقل و معیار خرد در موازنه کسی دارد که همه عالم را از او بدل و عوض ممکن است وارزیز مغشوش را بر زر خالص رجحان نهد، از کمال عقل و امعان نظر پادشاه دور است و به فترت رویت و عطلت فکرت نزدیک و اگر این مهم وخیم و حادثه جسیم به نفاذ رسد و بر اسماع سلاطین روزگار گذرد، رای او را به رکاکت و سخافت منسوب کنند و از جوانب و اطراف عالم، مزاحمان و مفسدان سر بر آرند و با یکدیگر موافقت و مطابقت کنند و در ملک و دولت، چشم طمع باز کنند و دست تعرض دراز گردانند و به تقویض ابنیه عالیه دولت و اهدام و اعدام قواعد ملک و ملت کوشند آنگاه توجع و تفجع و تحسر و تاسف موثر و مثمر و مفید و مستفید نباشد و به پادشاه آن رسد که بدان زاهد نادان و عابد ابله رسید از استخارت و استشارت زن. شاه پرسید که چگونه بود؟ مشتاق اصفهانی : غزلیات
شمارهٔ ۲۵۳
بود روز و شبم تا کی سیاه از دود آه من شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۶۹
نور بسیط لَمعه ای از آفتاب ماست عطار نیشابوری : پندنامه
در بیان علامتهای احمق
سه علامت دان که در احمق بود اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۱۵
ای دل به غم فراق رایی می زن امیرعلیشیر نوایی : غزلیات
شمارهٔ ۱۰۴ - ایضا له
کافر عشقم و سودای بتان دین منست قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۲۹۶
دزدم ز بس حدیث ترا از زبان خویش سید حسن غزنوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳ - بالتماس دوستی گفته
کیست از دوران خونبارش دل صد پاره نیست طغرای مشهدی : ابیات برگزیده از غزلیات
شمارهٔ ۵۲۴
نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمتی اوحدالدین کرمانی : الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید
شمارهٔ ۵۴
هر دل نبود قابل اسرار خدا صفایی جندقی : نوحهها
شمارهٔ ۱۰
مدر پیراهن طاقت غریبان را محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۶۲
شیخ را در مجلس سؤال کردند کی ما التصوف؟ شیخ گفت: التصوف الصبر تحت الامر و النهی و الرضا و التسلیم فی مجاری الاقدار. پس گفت: لم یظهر علی احد حالة شریفة منیفة الا واصلها الصبر تحت الامر و النهی و الرضا و التسلیم بقضاء اللّه و احکامه عزوجل. شاه نعمتالله ولی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۸۲
دیدهٔ ما چو روی او بیند