نظیری نیشابوری : غزلیات
شمارهٔ ۳۱۰
شورش عشق از دل شیدا مپرس
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۶۱
نیست از سنگ ملامت غم سر پر شور را
صائب تبریزی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳
گر چه محجوب از نظر کرده است بی جایی ترا
مولوی : دفتر ششم
بخش ۸۵ - حکایت تعلق موش با چغز و بستن پای هر دو به رشته‌ای دراز و بر کشیدن زاغ موش را و معلق شدن چغز و نالیدن و پشیمانی او از تعلق با غیر جنس و با جنس خود ناساختن
از قضا موشی و چغزی با وفا
بیدل دهلوی : غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۰۶۱
هیهات دم بازپسین عرض ادب برد
مشتاق اصفهانی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳
از می که عدو شکار شست من و تست
رودکی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۳
از کعبه کلیسیا نشینم کردی
طبیب اصفهانی : مفردات
شمارهٔ ۶
تو که خفته ای به راحت دل تو خبر ندارد
ملا احمد نراقی : باب چهارم
مراتب یقین
مرتبه اول: علم الیقین است، و آن اولین مرتبه یقین است و عبارت است از: اعتقاد ثابت جازم مطابق واقع و آن حاصل می شود از ترتیب مقدمات و استدلال، مانند یقین کردن به وجود آتش در موضعی به مشاهده دود.
اهلی شیرازی : غزلیات
شمارهٔ ۱۵۳
ز بس کز سست پیوندی گهش صلحست و گه جنگست
جویای تبریزی : غزلیات
شمارهٔ ۶۹۹
فصل بهاران شده ساغر بگیر
سوزنی سمرقندی : قصاید
شمارهٔ ۷ - خدایا مرا دریاب
ای نکودارنده تا اندر جهان داری مرا
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۶۵۲
از دوری خود، جانا، حال دل من بشنو
ابن یمین فَرومَدی : قطعات
شمارهٔ ١٣٠
شنیدم صفات تو عاشق شدم
ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲
به چشم نهان بین نهان جهان را
ابوسعید ابوالخیر : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۱۳
ای خواجه ز فکر گور غم می‌باید
غزالی : رکن اول - در عبادات
بخش ۵۷ - آداب احرام و دخول مکه
چون به میقات رسد که قافله از آنجا احرام گیرد، اول غسل کند و موی و ناخن بازکند، چنان که جمعه را گفتیم، و جامه دوخته بیرون کند و ازاری و ردایی سپید بربندد و پیش از احرام بوی خوش به کار دارد چون برخیزد که بخواهد رفت، شتر برانگیزد و روی به راه آورد و نیت حج کند و به زبان بگوید، «لبیک، اللهم لبیک، لا شریک لک لبیک، ان الحمد و النعمه لک و الملک، لا شریک لک» و همچنین این کلمات را به آواز عادت می کند و هرکجا بالایی و نشیبی باشد و هر کجا قافله به زحمت به هم می آیند گوید و چون به مکه نزدیک رسد غسل کند.
فردوسی : منوچهر
بخش ۱۳
چو آمد ز درگاه مهراب شاد
جهان ملک خاتون : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۲
در باغ برهنه گشتی ای شاهد شنگ
امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴۷
ز تو نعمت است و راحت لب شکرین و رو هم