جامی : دفتر اول
بخش ۸ - گفتار در اظهار دولتخواهی و مدحت گزاری حضرت خلافت پناهی سلطنت شعاری خلدالله تعالی ملکه و سلطانه و علا امره و شأنه
حق چو داد از پی اطیعواالله حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۴۰
بسته پای چو من بی پر و بالی که مپرس مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۳۸
گفتم که دلا تو در بلا افتادی انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰
بوطالب نعمه ای سپهرت طالب سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۴۴
همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ فردوسی : پادشاهی نوذر
بخش ۱۰
فرستاده نزدیک دستان رسید خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۵۶
خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۷
بر آستان، مگرم پاسبان بگردانی نهج البلاغه : حکمت ها
اعتدال در بخشش و حسابگرى
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> كُنْ سَمْحاً وَ لاَ تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لاَ تَكُنْ مُقَتِّراً امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰۱
هوس پخته ست این پروانه بهر خویشتن سوزی حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۹
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۳
کس همچو من غریب بییار مباد سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۸۶
ای دل منیوش از آن صنم دلداری حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۷۴
ای دلم با تو چو در شیشه ی شفاف شراب قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۸
در دل بوالهوس ار ذوق محبت میبود رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۸ - النوبة الثالثة
قوله تعالى وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ الآیة اشارت بلطف و کرم خداوندیست، و مهربانى او بر بندگان چنانستى که رب العالمین میفرماید که اى بیچاره فرزند آدم چرا نه وا من دوستى کنى که سزاوار دوستى منم؟ چرا نه وا من بازار کنى که جواد و مفضل منم؟ چرا وا من معاملت درنگیرى که بخشنده فراخ بخش منم؟ نه رحمت ما تنگ است نه نعمت از کس دریغ، یکى درنگر تا وا بنى اسرائیل چه کردم و چند نعمت بر ایشان ریختم، و چون نواخت خود بریشان نهادم در آن بیابان تیه پس از آن که پیچیدند و نافرمانى کردند، ایشان را ضایع فرو نگذاشتم، میغ را فرمان دادم تا بر سر ایشان سایه افکند، باد را فرمودم تا مرغ بریان در دست ایشان نهاد، ابر را فرمودم تا ترنجبین و انگبین بایشان فرو بارید، عمود نور را فرمودم تا در شبى که مهتاب نبود ایشان را روشنایى میداد، کودک که از مادر در وجود آمدى در آن بیابان تیه با دستى جامه که وى را در بایست بود در وجود آمدى، چنانک کودک مىبالیدى جامه با وى میبالیدى، نه کهن شدى آن جامه بر وى نه شوخ گرفتى، در حال زندگى زینت وى بودى و در حال مردگى کفن وى بودى، چه نعمت است که من بریشان نریختم! چه نواخت است که من بریشان ننهادم! ایشان خود قدر ما ندانستند و شکر نعمت ما نگزاردند. اى بیچاره ترا هیچکس نخواند چنانک ما خوانیم، چون که بیایى هیچکس ترا چنان نخرد چنان که ما خریم، چون که خود را بفروشى دیگران بى عیب خرند و ما با عیب خریم، دیگران با وفا خوانند و ما با جفا خوانیم، اگر به پیرانه سر باز آیى همه مملکت را بحرمت بیارائیم، و اگر بعنفوان شباب حدیث ما گویى فردا برستاخیز ترا در پناه خود گیریم. ملا مسیح پانی پتی : رام و سیتا
بخش ۴۴ - آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام
نماندش اختیار از بی قراری نهج البلاغه : حکمت ها
آرزوهای دست نیافتنی
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ شاه نعمتالله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷۲
ای مظهر ذات را صفات آمده تو یغمای جندقی : مراثی و نوحهها
شمارهٔ ۷۹
افق از عکس شفق باز به خون شسته جبین
بخش ۸ - گفتار در اظهار دولتخواهی و مدحت گزاری حضرت خلافت پناهی سلطنت شعاری خلدالله تعالی ملکه و سلطانه و علا امره و شأنه
حق چو داد از پی اطیعواالله حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام
شمارهٔ ۲۴۰
بسته پای چو من بی پر و بالی که مپرس مولوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۹۳۸
گفتم که دلا تو در بلا افتادی انوری : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۰
بوطالب نعمه ای سپهرت طالب سلیم تهرانی : غزلیات
شمارهٔ ۷۴۴
همچو آتش داردم ایام در زندان سنگ فردوسی : پادشاهی نوذر
بخش ۱۰
فرستاده نزدیک دستان رسید خاقانی : قطعات
شمارهٔ ۱۵۶
خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز آذر بیگدلی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۷
بر آستان، مگرم پاسبان بگردانی نهج البلاغه : حکمت ها
اعتدال در بخشش و حسابگرى
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> كُنْ سَمْحاً وَ لاَ تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لاَ تَكُنْ مُقَتِّراً امیرخسرو دهلوی : غزلیات
شمارهٔ ۱۹۰۱
هوس پخته ست این پروانه بهر خویشتن سوزی حافظ : غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۱۹
کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود خاقانی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۱۲۳
کس همچو من غریب بییار مباد سنایی غزنوی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۳۸۶
ای دل منیوش از آن صنم دلداری حکیم نزاری : غزلیات
شمارهٔ ۷۴
ای دلم با تو چو در شیشه ی شفاف شراب قدسی مشهدی : غزلیات
شمارهٔ ۱۸۸
در دل بوالهوس ار ذوق محبت میبود رشیدالدین میبدی : ۲- سورة البقره
۸ - النوبة الثالثة
قوله تعالى وَ ظَلَّلْنا عَلَیْکُمُ الْغَمامَ الآیة اشارت بلطف و کرم خداوندیست، و مهربانى او بر بندگان چنانستى که رب العالمین میفرماید که اى بیچاره فرزند آدم چرا نه وا من دوستى کنى که سزاوار دوستى منم؟ چرا نه وا من بازار کنى که جواد و مفضل منم؟ چرا وا من معاملت درنگیرى که بخشنده فراخ بخش منم؟ نه رحمت ما تنگ است نه نعمت از کس دریغ، یکى درنگر تا وا بنى اسرائیل چه کردم و چند نعمت بر ایشان ریختم، و چون نواخت خود بریشان نهادم در آن بیابان تیه پس از آن که پیچیدند و نافرمانى کردند، ایشان را ضایع فرو نگذاشتم، میغ را فرمان دادم تا بر سر ایشان سایه افکند، باد را فرمودم تا مرغ بریان در دست ایشان نهاد، ابر را فرمودم تا ترنجبین و انگبین بایشان فرو بارید، عمود نور را فرمودم تا در شبى که مهتاب نبود ایشان را روشنایى میداد، کودک که از مادر در وجود آمدى در آن بیابان تیه با دستى جامه که وى را در بایست بود در وجود آمدى، چنانک کودک مىبالیدى جامه با وى میبالیدى، نه کهن شدى آن جامه بر وى نه شوخ گرفتى، در حال زندگى زینت وى بودى و در حال مردگى کفن وى بودى، چه نعمت است که من بریشان نریختم! چه نواخت است که من بریشان ننهادم! ایشان خود قدر ما ندانستند و شکر نعمت ما نگزاردند. اى بیچاره ترا هیچکس نخواند چنانک ما خوانیم، چون که بیایى هیچکس ترا چنان نخرد چنان که ما خریم، چون که خود را بفروشى دیگران بى عیب خرند و ما با عیب خریم، دیگران با وفا خوانند و ما با جفا خوانیم، اگر به پیرانه سر باز آیى همه مملکت را بحرمت بیارائیم، و اگر بعنفوان شباب حدیث ما گویى فردا برستاخیز ترا در پناه خود گیریم. ملا مسیح پانی پتی : رام و سیتا
بخش ۴۴ - آمدن راون در منزل ماریچ دیو و منع کردن ماریچ راون را از دشمنی رام
نماندش اختیار از بی قراری نهج البلاغه : حکمت ها
آرزوهای دست نیافتنی
<strong> وَ قَالَ عليهالسلام </strong> مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ شاه نعمتالله ولی : رباعیات
رباعی شمارهٔ ۲۷۲
ای مظهر ذات را صفات آمده تو یغمای جندقی : مراثی و نوحهها
شمارهٔ ۷۹
افق از عکس شفق باز به خون شسته جبین