ابوعلی عثمانی : باب ۵۳ تا آخر
بخش ۴ - فصل
اگر گویند ولی معصوم بود یا نه گوئیم که واجب نکند که معصوم بود چنانک در حق انبیا عَلَیْهِمُ السَّلامُ گوئیم امّا گوئیم باید که محفوظ بود تا بر گناه اصرار ننماید اگرچه در اوقات ازو زلّات بحاصل آید و ازین روا بود.
ادیب صابر : مقطعات
شمارهٔ ۱۱
ای فلک قدری که شمس دین و دین دولتی
ادیب صابر : مقطعات
شمارهٔ ۳۰
یارب درخت عمر مرا بار و برگ ده
ابوعلی عثمانی : باب ۴ تا ۵۲
باب بیست و هفتم - در ارادت
قالَ اللّهُ تَعالی وَلاتَطْرُدِ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَالْعَشِیّ یُریدونَ وَجهَهُ.
وحشی بافقی : غزلیات
غزل ۱۵۸
خرم دل آن کس که ز بستان تو آید
عطار نیشابوری : باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن
شمارهٔ ۹
خواهی که ز اضطرار و خواری برهی
نظام قاری : چند رساله
کتاب ده وصل
الحمدلله الذی البسنا اثاث الدین و الیقین و صلی الله علی محمد و آله و صحبه اجمعین. هذه رساله موسومه (بده وصل) فی الالبسه و الا قمشه من تالیفات العبد الضعیف (محمود بن امیر احمد المدبمو بنظام القاری) کساه الله لباس التقوی و البسه الله لباس العلم و الفتوی.
خواجه نصیرالدین طوسی : مقالت دوم در تدبیر منازل
فصل دوم
چون نوع مردم به ادخار اقوات و ارزاق مضطر است، چنانکه در فصل گذشته یاد کردیم، و بقای بعضی اقوات در زمانی بیشتر ناممکن، پس به جمع مالابد و اقتنای مایحتاج از هر جنسی احتیاج افتاد، تا اگر بعضی اجناس در معرض تلف آید بعضی که از فساد دورتر بود بماند، و به سبب ضرورت معاملات و وجوه اخذ و اعطا، چنانکه در مقاله گذشته گفته ایم، به دینار که حافظ عدالت و مقوم کلی و ناموس اصغر است حاجت بود، و به عزت وجود او و معادلت اندکی از جنس او با بسیاری از دیگر چیزها، مؤونت نقل اقوات از مساکن به مساکن دورتر مکفی شد، بدان وجه که، چون نقل اندک او که قیمت اقوات بسیار بود قائم مقام نقل اقوات بسیار بود، از کلفت و مشقت حمل آن استغنا افتد، و همچنین به رزانت جوهر و استحکام مزاج و کمال ترکیب او که مستدعی بقا بود ثبات و قوام فواید مکتسب صورت بست، چه استحالت و فنای او مقتضی احباط مشقتی بود که در طریق کسب ارزاق و جمع مقتنیات افتاده باشد، و به قول او به نزدیک اصناف امم شمول منفعت او همگنان را منظوم شد، و بدین دقایق حکمت کمالی که در امور معیشت تعلق به طبیعت داشت لطف الهی و عنایت یزدانی از حد قوت به حیز فعل رسانید، و آنچه تعلق به صناعت دارد مانند دیگر امور صناعی با نظر و تدبیر نوع انسانی حواله افتاد.
محمد بن منور : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته
حکایت شمارهٔ ۸۰
آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ کنیزک را بخواجه بوطاهر داد، کنیزک بخدمت شیخ آمد و بگریست و گفت ای شیخ من هرگز ندانستم کی تو مرا از خدمت خویش دور گردانی! شیخ گفت بوطاهر هم پارۀ ازماست،ترا بحکم او می‌باید بود، ما ترا از خدمت خویش دور نمی‌کنیم. آنگه آن کنیزک بخدمت بوطاهر می‌بود و خدمتهای شیخ بدست خود می‌کرد و در راه دین اعجوبۀ گشت و او را حالتی نیکو بود چنانک یک روز شیخ وی را گفت:
عرفی شیرازی : غزلها
غزل شمارهٔ ۴۲۰
این زخم های کاری، بر مغز جان مبارک
ابن یمین فَرومَدی : معمیات
شمارهٔ ۱۱ - ایضاً
پرسم لغزی ای شده فاش از تو هنر
ادیب صابر : مقطعات
شمارهٔ ۳۳
به وفات تو مال تو ببرند
ابوعلی عثمانی : باب ۵۳ تا آخر
بخش ۲ - فصل
پس این کرامات باشد که اجابت دعایی بود و بود که طعامی پدید آید بوقت فاقت بی آنک سببی بود ظاهر یا بوقت تشنگی، آب پدیدار آید یا مسافتی دور بود آسان گردانند بریدن آن، بمدّتی نزدیک یا از دشمنی برهد یا از هاتفی آوازی یا خطابی شنود، یا آنچه بدین ماند از چیزها که نقض عادت بود.
ناصرخسرو : قصاید
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۹
ای مانده به کوری و تنگ حالی
رشیدالدین میبدی : ۴- سورة النساء- مدنیة
۲۰ - النوبة الثانیة
قوله تعالى: وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ‏
کمال‌الدین اسماعیل : قطعات
شمارهٔ ۳۳۳ - ایضا له
کرده یی ژار با من انعامی
عطار نیشابوری : باب بیست و یكم: در كار با حق گذاشتن و همه از او دیدن
شمارهٔ ۸
از خود نتوان راه معانی کردن
ادیب صابر : مقطعات
شمارهٔ ۹
ننویسی جواب نامه من
ادیب صابر : مقطعات
شمارهٔ ۱۵
ای شرف دین حق و نصرت اسلام
مفاتیح الجنان : صلوات بر حجج طاهره (ع)
صلوات بر محمد بن على(ع)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی باقِرِ الْعِلْمِ، وَ إِمامِ الْهُدی، وَقائِدِ أَهْلِ التَّقْوی، وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبادِک. اللّهُمَّ وَکما جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبادِک، وَمَناراً لِبِلادِک، وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکمَتِک، وَمُتَرْجِماً لِوَحْیک، وَأَمَرْتَ بِطاعَتِهِ، وَحَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِیتِهِ، فَصَلِّ عَلَیهِ یا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیةِ أَنْبِیائِک وَأَصْفِیائِک وَرُسُلِک وَأُمَنائِک یا رَبَّ الْعالَمِینَ.